گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «مگه تا اونور جادههای شهر، چِقَدَر راه نرفته مونده بود/ مگه تو چشمای سبزِ پنجره، گل بیتا از خدا نخونده بود» صدایی سرد و ناپخته که از ته چاه به گوش میرسد و کمترین شباهتی با نوای خوانندهای که مراسم تشییع جنازهی میلونیاش تا مدتها سوژهی نقد و بررسیهای جامعه شناختی بود، ندارد. ترانهای که در قالب نخستین آلبوم «مرتضی پاشایی» منتشر شد و انتشار دوبارهاش این روزها آنهم بعد از فوت آن مرحوم، حسابی جنجال به پا کرده است. «گل بیتا» آیا آخرین آلبوم پاشایی خواهد بود؟!
چند وقت پیش بود که نامهی گلایهآمیز حاج ناصر پاشایی خطاب به مقامات ارشاد دربارهی انتشار مجدد و بدون مجوز آلبومی که ده سال پیش با صدای پسر مرحومش در موسسهی «ترانه سمان» ضبط شده بود، دوباره به بازار بحث و گفتگوها پیرامون حق پخش آثار پاشایی و موضوع کپی-رایت در موسیقی ایران رونق داد. حاج ناصر نوشته بود: « شرکت ترانه سمان اقدام به انتشار آلبوم «گل بیتا» با خوانندگی فرزندم هنرمند فقید مرتضی پاشایی نموده که با سوءاستفاده از زمان برگزاری سالگرد آن مرحوم، نام این آلبوم را با اضافه کردن یک آهنگ دیگر (پرنده) تغییر داده و اقدام به تبلیغات در مراکز مهم مانند مترو و سایر فروشگاهها نموده است.» وی همچنین ترانه سمان را به "سواستفاده از احساسات و علاقه مردم به خواننده محبوبشان" آن هم در نخستین سالگرد فوتش متهم کرد. موضوعی که با واکنش ارشاد همراه شد و مقامات ارشاد با اعلام این که مجوز این اثر متعلق به ده سال پیش است و شرکت مزبور برای انتشار آن با عنوانی دیگر ناگزیر از طی مراحل قانونی و ترتیبات اداری هستند، هرگونه دخل و تصرف در آن را منوط به اخذ مجوزهای جدید دانستند.
مهدی کُرد که مدیر برنامههای پاشایی در زمان حیاتش بود، در گفتگوی تفصیلی با یکی از پایگاههای فعال در حوزه موسیقی، ضمن انتقاد از اتفاق اخیر، از مخالفت آن مرحوم با انتشار مجدد گل بیتا خبر داد. وی گفت: «گل بیتا در سن بیست سالگی و زمانی که مرتضی تازه از سربازی برگشته بود، ضبط و به صورت اینترنتی منتشر شد. حتی سیدی این آلبوم قبلاً در بازار عرضه شده است. درباره این آلبوم میتوانم بگویم که یک اثر خیلی مبتدی برای یک هنرمند به شمار میرود و صدای مرتضی در آن کاملا خام و نرسیده است. من به همه مردم اعلام میکنم که مرتضی پاشایی از انتشار رسمی این آلبوم وحشت داشت. مرتضی در ماههای پایانی عمرش میگفت که از گوشه و کنار شنیدهام آنها میخواهند مجدداً این آلبوم را منتشر کنند. خدا کند بیایند و من یک آلبوم دیگر به آنها بدهم، ولی آن اثر را دوباره منتشر نکنند.» کُرد همچنین به تمام هواداران پاشایی توصیه کرد گل بیتا را گوش نکنند!
شمشیر «تناقضگویی» ارشاد روی سر خوانندگان پاپ
انتشار گل بیتا غیر از اینکه با کیفیت نازلش حسابی توی ذوق فنهای پاشایی زد، موجبات آغاز دور تازهی گفتگوها را دربارهی داستان انتشار غیرقانونی آثار فرهنگی و مسألهی کپی-رایت فراهم آورد. موضوعی که چندی پیش با انتشار اخباری مبنی بر ممنوع الکاری جمعی از خوانندگان پاپ به دلیل همکاری با شبکههای ماهواره ای و پخش آثار به صورت غیرقانونی حسابی خبرساز شد. موضوعی که واکنش شدید خوانندگان را در پی داشت. آنها با انتشار نامهای سرگشاده به روحانی ضمن انتقاد از آنچه "تبعیضهای ارشاد در مواجهه با موسیقی پاپ و سنتی" مینامیدند، دربارهی روند غیرقانونی انتشار آثار و سر درآوردن ترانههایشان از شبکههای ماهواره ای و سایتهای بدون مجوز توضیح دادند. در نامهی این هنرمندان خطاب به رییس جمهور آمده بود: « اگر رسانهای بیگانه یک اثر قانونی را سرخود پخش کند، آیا تقصیر بر گردن کسی است که کار قانونی را انجام داده؟ آیا اگر سخنان رئیس جمهور محترم کشور، یک فیلم سینمایی مجوزدار و یا یک بازی فوتبال داخلی از کانالهای بیگانه پخش شود، این افراد مقصر شناخته می شوند؟ با اندکی تامل میتوان به این نتیجه رسید که وظیفهی خوانندگان، اخذ مجوزهای لازم از وزارت فرهنگ و ارشاد است و همچنین پخش آثارشان به صورت مجاز. در این میان اگر رسانهای با هدف شیطنت و یا هر هدف دیگری اقدام به پخش این آثار قانونی کند، نباید کوچکترین مسئولیتی بر گردن خوانندگان مجاز باشد.»
همچنین آنها در ادامه ی ضمن تأیید شایعاتی که مبنی بر ممنوع الکاری این خوانندهها به گوش میرسید، ارشاد را بابت آنچه صدور حکم " بدون هیچ مدرک، تفهیم اتهام و دادگاهی" مینامیدند، سرزنش کردند.
به هرترتیب این ماجرا از همان ابتدا با تناقضگویی و واکنشهای شتابزدهی مسؤلین ارشاد همراه شد. آنها در حالی در بادی امر انتشار همچه اخباری را از بیخ و بن منکر بودند، که بعد از رسانهای شدن نامهی سرگشاده ناگزیر از پذیرش موضوع و تأیید اخبار شدند. نوشآبادی سخنگوی ارشاد از تلاشهایش برای جور کردن قرار ملاقات این هنرمندان با آقای رییس جمهور خبر داد، موضوعی که با گذشت چند هفته مسکوت مانده و سرنوشت خوانندگان پاپ و تکلیف انتشار غیرقانونی آثارشان همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
هرچه هست با بالاگرفتن موضوع انتشار غیرقانونی آثار خوانندگان پاپ از مرتضی پاشایی گرفته تا دیگر هنرمندان، مسؤلیت ارشاد و تشکیلات عریض و طویل متعلق به آن، برای حمایت از خوانندگان مجاز و برخورد با ناشرین غیرقانونیِ محصولات فرهنگی بیشتر از گذشته برجسته شده است؛ مطلبی که در نامهی اخیر خوانندگان پاپ نیز به عنوان یک مطالبه وجود داشت: «به نظر میرسد که وقت آن رسیده که رسانههای داخلی و مجاز قوی به حمایت از آثار مجاز داخلی بپردازند.»
در این میان اما نقش افکار عمومی انکار نشدنی است. مطالبهی عمومی برای دریافت آثار با کیفیت از کانالهای مجاز، میتواند مقامات ارشاد را برای عمل به وظایف قانونی خود ترغیب کند. بیتردید هیچ کدام از هواداران پاشایی نه تنها از انتشار شتابزدهی آلبوم خوانندهی محبوبشان راضی نیستند، بلکه این اقدام را به عنوان عملی سودجویانه تلقی میکنند. اگرچه صدای گرم و گیرای آن هنرمند فقید در ناخودآگاه جمعیِ جامعه تصویر شده است، اما گوش دادن به این قبیل آثار بی کیفیت میتواند این تصاویر دلپذیر را مخدوش کند. بنابراین تهیهی محصولات فرهنگی از کانالهای مجاز نه تنها چرخ معیشت دستاندرکاران تولید را به حرکت در خواهد آورد، که میتواند به اعتلای روزافزون کیفیت آثار کمک شایانی کند.