کد خبر:۴۷۰۳۲۴
از گوشه کنار نشریات دانشجویی؛

نظام آموزشی فعلی، مسلمان واقعی می‌پروراند؟

مگر همت عالی را کسی در دوازده سال آموزش و پرورش به ما یاد داد، که حالا انتظار داشته باشم رفیق شفیقم بخواهد مسلمان واقعی و کامل باشد؟

گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» به نقل از شماره ییستم نشریه تب و تاب، دانشگاه جهرم: به دوستی گفتم: کتاب بخوان؛ منتظر بودم بهانه‌های کتاب نخوانی‌اش را بیاورد. نیاورد...

 

پرسید: چرا؟ هیچ نگفتم. از نگاه من، آفتاب میان آسمان بود؛ می‌گفتم: روز است و او می‌پرسید: چرا؟ ... حقیقت اما همین است. دوست من چرا باید کتاب غیر درسی بخواند؟ و حتی درسی هم ... خدا را چند مرتبه! شکر جزوه‌های اساتید، ما را از کتاب درسی هم بی نیاز کرده است.

 

دوست من چرا باید کتاب بخواند؟ چه نیازی دارد به کتاب؟ او فردا می خواهد شهروند مطیع جامعه مدرن خویش باشد و برای آن‌که بتواند شهروندی کاملا مطیع باشد، نباید کتاب بخواند. مگر می‌خواهد در ظهور تمدن ایرانی اسلامی نقش ایفا کند؟ مگر می‌خواهد اخلاق و عدالت اسلامی را معنا کند و در زندگی فردی و اجتماعی به آن پایبند باشد؟ مگر دغدغه‌ی اقتصاد اسلامی دارد؟ چرا کتاب بخواند؟ فردا مگر می‌خواهد کارمند یا کارآفرین مسلمان باشد؟ او اساساً این ترکیب را نمی‌پسندد. البته اگر خیلی علاقه‌مند باشد، مدرنیته به او اجازه می‌دهد فقط گاهی از سر تفریح و تفنن بعضی کتاب‌های خاص را بخواند... چه شغلی می‌شناسید که بدون مطالعه نشود وارد آن شد و حرفه‌ای کار کرد؟ هیچ! کتاب نخوانی اتفاقا و متأسفانه ربط مستقیمی هم به مذهبی بودن پیدا نمی‌کند. یک مذهبی همان‌قدر می‌تواند کتاب‌نخوان حرفه‌ای و تمیز باشد که دیگران... البته شاید در آمار، مذهبی‌ها بیشتر بخوانند.

 

مسئله آن است که می‌توانند نخوانند و ظاهراً هیچ تناقضی هم برایشان پیدا نمی‌شود. اصلاً تمدن اسلامی و سیاست و فرهنگ و اقتصاد اسلامی در سطوح کلان را بی خیال! دوست من حتی در حیطه ی کاملا خصوصی زندگی اش نیازی پیدا نمی کند به کتاب. رسانه‌های جمهوری اسلامی و غرب، هم جهت! سبک زندگی غربی را از کودکی توی حلقمان فرو کرده اند. آن‌قدر سبک کنونی زندگی‌مان را طبیعی می‌پنداریم که اساساً بحث درباره‌ی آن را نمی پذیریم! مگر سبک دیگری هم وجود دارد؟! مگر سبک خاصی دارد زندگی‌های ما؟ گاهی هم مثلاً روشن‌فکرانه انکار می‌کنیم که: نخیر! خودمان دستمان را تا آرنج فرو کردیم توی رسانه و هر آنچه یافتیم گذاشتیم ته حلقمان و این اتفاقا نه تنها چیز بدی نیست که از مظاهر تمدن آزاد و مدرن غربی است.

 

دوست من هیچ نیازی به تغییر اساسی، خودآگاه، مدبرانه و خرمندانه‌ی سبک زندگی‌اش احساس نمی‌کند. همین‌طوری هم می‌شود خورد و رفت و آمد. چرا خودش را با خواندن سبک زندگی اسلامی درگیر یک تغییر سخت کند؟ مگر همت عالی را کسی در دوازده سال آموزش و پرورش به ما یاد داد که حالا انتظار داشته باشم رفیق شفیقم بخواهد مسلمان واقعی و کامل باشد؟ و راهش را در تغییر سبک زندگی خویش ببیند؟ و این تغییرها را با مطالعه پی بگیرد. تو حق داری رفیق. من هم جای تو بودم کتاب نمی‌خواندم. اگر گاهی هم چیزهایی می‌خوانی خیلی لطف می‌کنی و بر سر همه منت داری.

 

صبح به صبح آرایش کردن و بیرون ریختن مو که مطالعه نمی خواهد. خرید لباس مجلسی که مطالعه نمی‌خواهد. دانشگاه آمدن هم حتی مطالعه نمی‌خواهد. 25 ساعت فعالیت روزانه‌ی مستمر در شبکه‌های اجتماعی هم مطالعه نمی‌خواهد. آه راستی... فحش به نظام و دولت و همه‌کس و همه‌چیز هم مطالعه نمی خواهد.

 

بنشین خیره شو به صفحه‌ی گوشی‌ات ؛ حتما برای تو هم دوتا پیام داغ درباره ی این چیزها می‌آید دیگر. اصلا خودت را ناراحت نکن که انتقاد بی‌مبنا یا بی‌سندی است. تجربه نشان داده دوستانت توانسته‌اند از هر انتقادی با این ویژگی‌ها چکشی بسازند بر سر مخالفانشان. پس تو هم می توانی! فقط دوباره تاکید می کنم: کتاب نخوان. راه و هدف و مسیرت هیچ تنه ای نمی زند به کتابخوانی. راحت باش ...// نویسنده: نجمه پرنیان

 

شما می‌توانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار