گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو – سید مسعود پرهیزگاری؛ از زمان تشییع اولین شهید گمنام دانشگاهی در استان کهگیلویه و بویراحمد، در دانشگاه آزاد گچساران تا آخرین تدفین شهید دانشگاهی در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج را خوب به یاد دارم.
حضور بی نظیر قشرهای مختلف مردم از میدان هفت تیر تا مقصد دانشگاه را هیچ کس فراموش نمی کند.
شاید شلوغ ترین مراسم تشییع شهیدی که به چشم دیدم، تشییع شهید گمنام دانشگاه یاسوج بود، که حتی پس از حضور شهید در دانشگاه، از هجمه مردم برای حضور کاسته نمی شد.
حضوری که از تپه محل تدفین شهید تا درب ورودی قدیمی دانشگاه، نمود داشت و هر لجظه بر این سیل خروشان افزوده می شد.
از بالا به این سیل خروشان عشق و ارادت به شهادت که نگاه می کردم و سیل اشک مردم، مرا منقلب می کرد و خوشحال از اینکه با وجود بمباران های پی در پی رسانه های مریض، دل مردم همچنان با شهدا مانده است.
رئیس وقت دانشگاه یاسوج سخنرانی کرد و این جمله اش را هیچ گاه از یاد نمی برم که گفت: شهدا را به یاد سپردیم نه به خاک.
امیدوار بودم شهید گمنام میهمان میهمان نوازان قابلی شده باشد و میزبان، این حضور پر شور مردمی را فراموش نکند.
تاریخ ورق خورد و برگ های نو به دفترش اضافه شد ولی آنچه هر روز کهنه و کهنه تر می شد، توجه دانشگاهیان دانشگاه یاسوج به شهید گمنامی بود که ماه هاست میهمانشان شده است.
انگار شهدا را از یاد برده بودند و شهید گمنام، مظلومانه در گوشه ای از دانشگاه خاک می خورد و کسی گوش دلش به حرفی بدهکار نبود.
تا مدتها داربست زمان تدفین شهید گمنام، به عنوان تنها نماد این مکان باقی مانده بود و بعد از گذشت ماه هایی دیگر، داربست های قدیمی جایشان را به داربست های جدید داده اند که انگار از شروع به ساخت یادمانی بر سر مزار این شهید مظلوم و تنها خبر می داد.
ستون ها اندک اندک بالا رفت که داس سیاست زده اعتدال به جان دانشگاهیان افتاد و تغییر و تحول های چکشی در دانشگاه ها به وقوع پیوست.
با تغییر مدیریت دانشگاه، شهید گمنام به کلی از یاد دانشگاهیان رفت و به جای آن دعواهای هر روزه سیاسی جایگزین شد تا جایگاه سرپرست غیرقانونی دانشگاه یاسوج را محکم تر کنند.
در این کش قوس هایی که منجر به فراموشی بیشتر شهید گمنام شده بود، از سرپرست دانشگاه تا کارکنان بخش های مختلف سهیم بوده اند تا معاون فرهنگی وزارت علوم که هر بار به دانشگاه یاسوج می آمد در جهت تقویت ماندگاری سرپرست دانشگاه بیشتر تلاش می کرد تا مشکلات فرهنگی دانشگاه.
و جمله معروفش که توسل به لابی گری برای ماندن رئیس دانشگاه یاسوج را نیز متذکر شده بود؛ اما هیچ گاه از توسل به لابی گری برای توجه سرپرست و مسئولان دانشگاه یاسوج به شهید گمنام دانشگاه سخنی نگفت.
چهار سال گذشت و چشمان بیدار شهید گمنام، همه تحولات دانشگاه را دید وی می بیند.
و چشمان گریان دانشجویانی که هر روز برای ادای احترام بر سر مزارش می آیند و بر مظلومیتش گریه می کنند.
چهار سال گذشت و رسم میهمان نوازی در دانشگاه یاسوج خاک خورد.
چهار سال گذشت و برای همه پروژه های دسته دوم دانشگاه هزینه تأمین شد؛ اما شهید گمنام در گوشه ای تک و تنها به حال خود رها شده است.
چهار سال گذشت و چند بار میدان استاد دانشگاه یاسوج چند بار تعویض شد؛ اما شهید گمنام همچنان در میان داربست ها قرار دارد.
چهار سال گذشت و دانشگاه سه رئیس به خود دید؛ اما ...
درشهریور ماه سال ۹۳ با معاون عمرانی دانشگاه مصاحبه ای گرفتم که از نا کارآمد بودن طرح اولیه یادمان در دوران مسئول قبلی دانشگاه خبر داد و گفت: طرح یادمان را تغییر داده ایم و به زودی طرح جدید را به مرحله اجرا در می آوریم.
یک سالی منتظر ماندیم؛ اما از طرح جدید و اجرای آن خبری نشد و همچنان شهید گمنام در مظلومیت به سر می برد.
دومین مسئول دانشگاه یاسوج از زمان تدفین شهید گمنام نیز کنار رفت و سومین رئیس دانشگاه در این مدت بر سر کار آمد.
بارها رسانه های مختلف از بی توجهی به شهید گمنام دانشگاه یاسوج نوشتند؛ اما همچنان، میهمان دانشگاه یاسوج مظلوم مانده است و مظلوم نام خانوادگی شهید گمنام شده است.
چند ماهی از ریاست سومین رئیس هم گذشت و خبری از شهید گمنام نشد، و انگار شهید گمنام از اولویت دانشگاه افتاده است؛ در زمان هر سه رئیس.
با تلاش های رسانه های محلی و رسانه ای شدن اعتراض دانشجویان بسیجی دانشگاه، رئیس دانشگاه یاسوج از آغاز به کار ساخت یادمان طی یک ماه آینده خبر داد.
رئیس جدید دانشگاه این بار ضمن انتقاد از طرح اولیه یادمان که بیش از دو سال و نیم از آن گذشته و در دوره رئیس قبلی علی الظاهر تعویض شده بود، این بار از ناتوانی پیمانکار طرح گلایه کرد و تغییر پیمانکار را راه کار اجرایی شدن یادمان شهید گمنام دانست.
بیش از یک ماه از وعده رئیس دانشگاه نیز گذشت و رسانه ها و دانشجویان سکوت کردند تا وعده رئیس جدید نیز محک بخورد.
اما هنوز هم هیچ اتفاقی نیفتاد.
چند روزی قبل از ۱۶ آذر، با هزینه کرد و چاپ بنرهایی برای فضاسازی شهید گمنام، مراسمی با عنوان فرزند امام خمینی (ره) برگزار کرده و از ایثارگران دانشگاه تجلیل کردند.
مراسمی که در آن فرماندار یاسوج که تازه از دعوت آذر منصوری و بلوای دانشگاه آزاد رها شده بود، از بسیج و شهدا و ارزش های دفاع مقدس سخن می گفت.
رئیس دانشگاه یاسوج نیز در اقدامی، با فرار به جلو، توپ را به زمین رسانه ها و افراد منتقد انداخت و به آنها برچسب سیاسی زد که این افراد از نام شهدا برای منافع خود استفاده می کنند.
رئیس دانشگاه یاسوج اما هیچ اشاره ای به کسب بدنامی توسط عده ای، با بی توجهی به شهید دانشگاه نکرد و حتی یک جمله در نقد خود و همکارانش طی چهار سال اخیر سخن نگفت و از بد نامی تاریخی دانشگاه یاسوج حرفی به میان نیامد.
رئیس دانشگاه یاسوج حتی ازبی توجهی به نام و نشان شهید در دانشگاه یاسوج سخن نگفت و نگفت که چگونه نام شهید را از اماکن دانشگاه برداشته و به جای آن نام افراد معلوم الحال را نصب می کردند.
رئیس دانشگاه یاسوج اما این بار با وعده ای دیگر، به میان دانشگاهیان آمده بود. که به زودی عملیات آغاز می شود.
چند روز بعد از این سخنرانی با دانشجویان بسیجی دانشگاه تماس گرفته و جویای روند کار شدم که مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه بیان داشت: طی تماس تلفنی با مسئول مربوطه، از تغییر پیمانکار خبر دادند و اعلام کردند که طی روزهای آینده و با مساعد شدن آب و هوا کار آغاز می شود.
روزها گذشت و هنوز انگار آب و هوای آفتابی یاسوج برای مسئولان دانشگاه یاسوج مساعد نشده است.
آب و هوایی که طی سه هفته اخیر تنها به مدت دو روز بارش داشته است.
کاش آب و هوای دل مسئولانی که صندلیشان بر روی خون شهیدان قرار دارد، و مسئولیتشان به صدقه سری جوانان رشیدی است که از جان خود گذشتند، آفتابی شود تا به دنبال بهانه برای کوچک ترین خدمت به یکی از فرزندان خمینی کبیر نگردند.
کاش شهید گمنام به اندازه یک محکوم فتنه در بین مسئولان دانشگاهی و استانی ما جایگاه داشت تا برای او سر از پا نمی شناختند.
کاش...
اما انگار مظلوم، نام خانوادگی شهید گمنام دانشگاه یاسوج شده است.
از چهار سال پیش تا کنون.
نام: شهید گمنام
نام خانوادگی: مظلوم