گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، در جریان انتخابات سال 88 با اعتراض نابجای برخی کاندیداهای ریاست جمهوری که داعیه انقلابی بودن و یار امام بودن را داشتند و آرای مردم را باطل خواندند، فتنه و آشوبی کشور را فراگرفت که به اذعان بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران یکی از بزرگترین فتنه ها و تهدیدات علیه نظام و انقلاب به شمار می رفت. اما این فتنه در جریان بیداری و بصیرت مردم و روشنگری مقام معظم رهبری به حماسه 9 دی ختم شد و نقشه های دشمنان را نقش بر آب کرد. در همین خصوص با «محمد رضا مرندی» تحلیل گر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه شهید بهشتی گفتگویی داشته ایم که در ادامه می خوانید.
-آقای دکتر مرندی بفرمایید که چگونه است که فتنه 88 به عنوان یکی از تهدیدات بزرگ علیه انقلاب و نظام به حماسه 9 دی ختم می شود. به عبارت دیگر چطور می شود که از این تهدید فرصتی برای بقای انقلاب به دست می آید؟
فتنه 88 در واقع خود یک تهدید بود در مقابل فرصتی که ایجاد شده بود در واقع مشارکت 85 درصدی مردم که حدود 40 میلیون نفر رأی دهنده پای صندوق های رأی رفتند خود حماسه بزرگی بود چرا که این آمار در دنیا بی سابقه بود.
در این شرایط حرکت هایی که طراحی شد در مرحله اول تهدید بزرگی را ایجاد کرد و اگر نظام های سیاسی دیگری غیر از جمهوری اسلامی ایران و بدون پشتوانه مردمی بودند، حتما ساقط می شدند. کما اینکه در کشورهایی که این اتفاقات پس از انتخابات در آن کشورها افتاد یا راه تفریط و یا افراط را پیش گرفتند. کشورهایی مانند گرجستان و اوکراین نتایج انتخابات خود را به معترضان و کسانی که انقلاب های مخملی را راه اندازی کردند، تحویل دادند. اما چین که در سال 1988 نوعی انقلاب مخملی را تجربه کرد، برعکس دولت های گرجستان و اوکراین عمل کرد و معترضان را به شکل بسیار افراطی سرکوب کرد. چنانچه میدان صلح آسمانی پکن را منطقه بسته نظامی اعلام کردند و تانک ها از روی دانشجویان معترض که در میدان گردآمده بودند، عبور کردند. به طوری که چندهزار نفر در آن واقعه کشته شدند.
اما انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی دچار هیچ کدام از این دو اقدام افراطی و تفریطی در مقابله با جریان انقلاب های رنگی و این حرکت فتنه انگیز نشد و در عین حال از موضع خود که در حقیقت تأیید انتخابات و حفظ آرای مردم بود عقب نشینی نکرد و از طرف دیگر برخورد خشنی هم با معترضین نکرد؛ معترضینی که در ابتدا عده زیادی از مردم در میان آن ها بودند و ابهاماتی برای آن ها ایجاد شده بود.
در واقع این نحوه برخورد جمهوری اسلامی به معترضان به این معنی بود که به مردم فرصت داد که از قضایا آگاه شوند و توده مردم از جریان اصلی که فتنه گر بوده و با سازمان های جاسوسی خارجی در ارتباط بودند، جدا شوند. این مسئله به تدریج به فرصتی طلایی برای نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد و حماسه 9 دی را هشت ماه پس از فتنه گری انتخابات سال 88 رقم زد و آنجا بود که قدرت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران مشخص شد.
یکی از اندیشمندان می گوید که ضربه ای که تو را از پا در نیاورد، تو را قوی تر می کند و فتنه 88 در حقیقت ضربه ای بود قدرت نظام جمهوری اسلامی و اقتدارش را افزایش داده و آن را در تحولات بعدی تثبیت و بیمه کرد.
-9دی صرفا حادثه روز عاشورای سال 88 بود یا در جریان سیاست هایی که بعد از انتخابات پیش آمد مردم را به درکی رساند که پس از فتنه 88 حماسه 9 دی را رقم بزنند و چطور شد حتی برخی از افرادی که به آقای موسوی رأی داده بودند، در این حماسه حضور یافتند؟
به دلیل اینکه رهبری نظام و خود نظام جمهوری اسلامی یک هدایت هوشمندانه ای را نسبت به این جریان دنبال کردند؛ یعنی فرصتی به این جریان دادند تا اهداف پشت پرده خود را روشن کند تا نشان بدهند که این افراد تنها در بحث انتخابات معترض نیستند بلکه با اصل نظام و انقلاب اسلامی و اندیشه های امام راحل(ره) مشکل دارند.
وقتی این فرصت داده شد و به کاندیداهای معترض گفته شد اعتراض خود را با استناد بیان کنند و شواهد خود را ارائه کنند و هیچ کدام از این کاندیداهای معترض از این فرصت ها استفاده نکردند، این مسئله موجب شد که مردم آگاه شده و متوجه شوند که این افراد دنبال اهداف دیگری هستند و در نتیجه از این جریان جدا شده و حماسه 9 دی را خلق کردند.
-بعد از حماسه 9 دی بعضی از سران داخلی فتنه و هوادارانشان واقعیت حضور میلیونی مردم را نمی پذیرفتند و هنوز هم به همان هنجارشکنی های خود ادامه می دادند.آیا به نظر شما همدلی رسانه های بیگانه و دشمنان آشکار انقلاب دلایل این بود؟ این اصرار بر راه خطااز کجا نشأت می گرفت؟
این جریان اپوزیسیون یا جریان منتقد که به هر حال درجریان چپ یا اصلاح طلب بیشتر هستند، یک جریان افراطی است که در اصلاح طلبان بیشتر دیده می شود. این ها جریانی هستند که به هیچ حقی قانع نبوده و هر چقدر در برابرشان عقب نشینی کنیم و به آن ها میدان بدهیم باز هم توقع بیشتری دارند. در حقیقت حیات خود را در غوغاسالاری و هیاهو و ایجاد بحران جستجو می کنند و همیشه اینطور بوده است. علتی که این افراد هرگز متنبه نمی شوند این است که بدون هیاهو نمی توانند حیات خود را ادامه دهند و با همین هیاهو و جنجال است که می توانند خود را مطرح کرده و از مرگ سیاسی خود را بیرون کشند.
-نقش روحانیت و مرجعیت آگاه در ارتقاء سطح آگاهی ملت چطور ارزیابی می کنید؟
می توان گفت حماسه 9 دی یک حرکت جدید در انقلاب اسلامی بود یا یک انقلاب جدید یا یک مرحله ای جدید در انقلاب بود. اگر امام خمینی(ره) تسخیر لانه جاسوسی را یک انقلاب بزرگ تعبیر کرده است، حماسه 9 دی هم انقلابی بزرگ بود که ماهیت بسیاری از افرادی را که خود را به دروغ درون انقلاب تعریف می کردند اما در واقع انقلابی نبودند، آشکار کرد.
افکار عمومی نسبت به بسیاری از این افراد آگاه شد و در نتیجه آن ها خلع سلاح شدند اما متأسفانه فراموشی خیلی زود عارض می شود و اکنون که چندسالی از فتنه 88 گذشته و فضا تغییر کرده است برخی از مردم دچار فراموشی شده و این میزان تندروی و فتنه گری این افراد پنهان شده است و به همین جهت دوباره تلاش می کنند که از افکار عمومی سوءاستفاده کنند.
اشکالی هم در سیستم ما وجود دارد و آن این که افرادی که فتنه راه انداختند و در مسیر براندازی نظام قدم برداشتند را تعیین تکلیف نکرده ایم و پس از مدتی به آن ها میدان عمل داده ایم. افرادی را که معارض نظام بوده و مدتی در حبس بوده اند را پس از تحمل دوره محکومیت به جایگاه قبلی خود بازگشته اند، سردبیر روزنامه شده اند یا کرسی استادی را در دانشگاه اشغال کرده اند. این امر پس از مدتی مردم را به اشتباه می اندازد و مردم گمان می کنند که این افراد در نهایت قابل اعتماد هستند چرا که به آنها اجازه داده شده سردبیر روزنامه باشند و روزنامه تأسیس کنند.
کسی که در جریان فتنه به عنوان فتنه گر دستگیر شده حالا نه فقط به عنوان یک روزنامه نگار معمولی، که در جایگاه سردبیری یک روزنامه قرار گرفته است. این روش اشتباهی است که کشور ما در مقابل این فتنه گری ها دنبال می کند و ممکن است در آینده نظام را دچار فتنه گری های جدید کند.
اما روحانیت و مرجعیت آگاه همواره در انقلاب نقش منسجم و مؤثری داشتند. در این جریان هم تمامی مراجع موضع واحدی را اتخاذ کردند و پشت سر رهبری نقش آگاهی دهنده خود را ایفا کردند. این برای چندمین بار اثبات شده که نظام روحانیت و مرجعیت شیعه در حقیقت شجره طیبه ای است که فتنه گری در آن کمترین نفوذ را دارد. نمی گویم اصلا نفوذ ندارد ولی کمتر از دیگر جریان های سیاسی در این نهاد مقدس شاهد انحراف هستیم و این یکی از نقاط قوت جریان روحانیت است.
-ریزش ها و رویش های پس از انقلاب چگونه در حوادث سال 88 و حماسه 9 دی مشهود می شود؟
برخی صاحب نظران و ایده پردازان انقلاب را به قطاری تشبیه می کنند که در حرکت اولیه خود تا مقصد همه کسانی که سوار شده اند آن را همراهی نمی کنند. برخی هدفشان آن هدف و مقصد نهایی قطار یعنی هدف نهایی انقلاب نیست یا بسیاری از افراد برای اهداف کوتاه مدت سوار قطار انقلاب شده اند که در میانه راه از آن پیاده شده و جریان انقلاب را ترک می کنند.
این ها در حقیقت همان ریزش هایی هستند که در جریان انقلاب اسلامی و در طول 37 سال اتفاق افتاده است و بسیاری از کسانی که خود را حتی از انقلابی ترین افراد، از علما و مبارزین سیاسی انقلابی تر می دانستند، حتی آن هایی را مثل مرحوم شهید دکتر بهشتی سازش کار معرفی می کردند، شما می بینید که در این فرآیند حرکت انقلاب نتوانستند مسیر را درک کرده و دچار تجدید نظر شده و از قطار انقلاب پیاده شدند.
این اتفاق در هر مسیر حق طلبی رخ می دهد. اما در کنار آن ما رویش هایی را می بینیم؛ افرادی که در فرآیند شکل گیری انقلاب اسلامی پرورش یافتند و در طی 37 سال دیده ایم افراد ناخالصی که از این قطار انقلاب پیاده شدند و انسان های خالصی که در این انقلاب پرورانده شده و در ادامه مسیر انقلاب تأثیرگذار بودند.
-چرا از حضور مردم در 9 دی به عنوان حماسه 9 دی یاد می شود و این حماسه چطور رقم خورد، چطور شکل گرفت و بیشتر حاضران در این حماسه از کدام قشرها بودند؟
9 دی سال 88 حرکتی کاملا خودجوش بود؛ یعنی به دلیل اهانت ها و بی حرمتی هایی که روز عاشورا شده بود، احساسات مردم تحریک شده و احساس می کردند که به دین، امام حسین(ع)، ارزش های انقلاب و امام اهانت شده است. به همین دلیل به راهپیمایی آمدند و از همه اقشار و با همه طیف ها و دیدگاه های مختلفی که احساس می کردند به انقلاب ضربه وارد شده به صحنه آمدند.
9دی سال 88 حتی یک روز تعطیل هم نبود، روز چهارشنبه، روز کاری بود و خیلی ها با وجودی که کار داشتند، محل کار خود را ترک کرده و به این حرکت عظیم پیوستند و حضور مردم در آن روز واقعا یک حماسه بود.
-حماسه 9 دی چه خطراتی رو از انقلاب دفع کرد و نقش این حماسه در اسلامیت و آینده سیاسی کشور چطور ارزیابی می کنید؟
حماسه 9 دی نظام جمهوری اسلامی و انقلاب را واکسینه کرد. یکی از جهت اسلامیت و یکی از جهت جمهوریت؛ در حقیقت وقتی رهبری مقابل فشار آن هایی که می خواستند آرای مردم ابطال شود، عقب نشینی نکرد در حقیقت یک نوع حراست از جمهوریت نظام بود بیش از آنکه حراست از اسلامیت نظام باشد و موجب شد که نقش بسیاری از افرادی که خود را جزء ارکان نظام و انقلاب می شناساندند در اینجا روشن شود و از این جهت و کشف ماهیت آنها ضرر بزرگی متوجه آنها شد.
مخصوصا که پس از این اتفاقات در جهان عرب شاهد انقلاب های عربی بودیم؛ بسیاری از تحلیل گران معتقند اگر حماسه 9 دی رخ نمی داد ممکن بود این فتنه پس از انقلاب های عربی در ایران هم ظهور پیدا کند ولی چون این فتنه سرکوب شده و از بین رفته بود و ماهیت آن برای مردم آشکار شده بود دیگر نتوانست در ایران ظهور پیدا کند.اما مثلا در سوریه این فتنه نفوذ پیدا کرد و اگر الان هم سوریه دچار جنگ داخلی است به خاطر فتنه ای است که ابتدا به عنوان انقلاب عربی در سوریه رخ داد. این اتفاق در ایران نتوانست شکل بگیرد و آثار مثبتی در شناسایی و معرفی بسیاری از شخصت ها و رجال سیاسی داشت.
-آیا فتنه تمام شده و فتنه گران دست از خیالات باطل خود از قبیل انقلابات کاریکاتوری برداشته اند یا در آینده هم شاهد چنین حوادثی خواهیم بود؟
من فکر نمی کنم تمام شده باشد بلکه احتمال بروز دارد چرا که گذشت زمان افراد را دچار فراموشی می کند و مردم یادشان می رود که چه کسانی چه کارهایی کردند و برخی فتنه گران هم آموختند که چطور باید عمل کنند از طرف دیگر هم همانطور که در یک سخنرانی در محضر مقام معظم رهبری در رمضان سال 88 عرض کردم، نظام جمهوری اسلامی باید تکلیف خود را با این افرادی که در جریان فتنه قرار گرفتند و چه اهداف سیاسی و چه رجال سیاسی تا آنجا پیش رفتند که حاضر شدند در مسیر براندازی نظام قرار گیرند، یکسره کند.
به نظر من تکلیف با برخی از اینها یکسره نشده و باعث شده برخی از این افراد برگردند و قدرت بگیرند. بیشتر منظورم در فضای رسانه ای است که این ها به دست گرفته اند. نمی خواهم عنوان کنم که به طور کامل بد عمل شده است. هیچ جای دنیا به فتنه گر و برانداز اجازه بازگشت سیاسی نمی دهند. این خط قرمز فعالیت سیاسی در نظام های دموکراتیک است. آزادی دادن به این افراد به معنی آزادی دادن و دموکراسی نیست که ما به کسانی که اصل و اساس نظام جمهوری اسلامی را مورد تعرض قرار می دهند بگوییم شما بیاید فعالیت کنید. دموکراسی در نظام های سیاسی هم به این قسمت که می رسند برخورد جدی می کنند ولی ما یک مقداری این قضایا را جدی نمی گیریم و همین احتمال بروز فتنه را رد نمی کند.
-راه های دفع فتنه در آینده سیاسی کشور را چطور توضیح می دهید؟ چطور می توانیم از آثار 9 دی در آینده سیاسی کشور استفاده کنیم؟
به هرحال ما باید دستگاه های رسانه ای را مقداری کنترل کنیم. الان بحث ماهواره، اینترنت، شبکه های موبایلی که این روزها در دسترس همگان هستند بخش بزرگی از ابهام آفرینی و اساس انقلاب و تفکر انقلابی ، اسلام و این ها را زیر سؤال می برد این موارد باید به نوعی کنترل شود.
همه کشورها این کار را می کنند و ما که یک کشور اسلامی هستیم در این خصوص مقداری عقب هستیم؛ نباید به هر جریان فتنه گری تربیون داده شود تا هرچه بخواهند بگویند و شبهه آفرینی کنند. یک شبهه در عرض 5 دقیقه ایجاد می شود اما پاسخ دادن به آن و رد آن ممکن است 5 ساعت وقت ببرد و این در حالی است که بسیاری از افراد شبهه را می گیرند اما دنبال پاسخش نمی روند. به نظرم از این جهت نگرانی وجود دارد. چون بحث اصلی و فرهنگی ما، فرهنگ عمومی جامعه الان مقداری دچار مشکل شده است.
فرهنگ سازی غلطی شده که زمینه های اعترض به جا و بی جا در جامعه ما بیش از حد گسترش پیدا کند. یک فرهنگ نق نق و اعتراض همواره در جامعه دیده می شود که به رشد، تعالی، توسعه و پیشرفت جامعه آسیب می زند. لذا من معتقدم تا ما فرهنگ عمومی و فرهنگ سیاسی مان را اصلاح نکنیم مشکلات همچنان باقی است. فرهنگ سیاسی ما ایراد دارد. یعنی افراد گمان می کنند هرچه بیشتر اعتراض کنند آدم های روشنفکرتری هستند، هرچه بیشتر همه چیز را زیر سؤال ببرند افراد صاحب نظرتری هستند و برای از بین بردن این فرهنگ باید کار کنیم. باید ابهاماتی را که وجود دارد در حوزه مباحث اصلی و حقوقی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در خصوص مفاهیم اصلی انقلاب اسلامی و ابهاماتی در محیط های دانشگاه و نخبگی وجود دارد پاسخ بدهیم و زمینه هایی که می تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد و شبهاتی که در محیط های مخصوصا دانشگاهی وجود دارد باید شجاعانه پاسخ داده شود.