به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ دکتر اسماعیل امینی شاعر و استاد دانشگاه در واکنش به جنایات رژیم آل سعود و کشتار شیعیان شعری سروده است.
این شعر به شرح زیر است:
این سوی فرشته، آن طرف شیطان
آمیزۀ نور و ظلمت است انسان
زنجیرِ زمان به پای انسان است
در دستِ زمان اسیرِ جاویدان
میگردد در شعاع زنجیرش
در دایره گِردِ خویش سرگردان
پرگاری با دوپایِ ظلمت - نور
رهواری بر دوراهِ کفر- ایمان
پیوسته میرود ولی بی جا
انسان اما نمیرسد این سان
باری انسان به خویش مشغول است
چاهی به درون خود شده ویران
آیا راهی سوی رهایی نیست؟
بی سویی ظلمت است بیپایان؟
آیا راهی به قبله گاهی نیست؟
بی خود رفتن، رها و بی سامان
بی خود، از خود، بدون خود رفتن
رفتن رفتن چه سخت چه آسان
جایی رفتن که قبله گاه آنجاست
رفتن رفتن به منزلِ قرآن
رفتن تا قبله گاهِ ابراهیم
یک رنگ و یگانه و به یک پیمان
اما شیطان نشسته بر راه است
ره بسته به رودِ جاری انسان
ره بسته به فجرِ طالعِ خورشید
ره بسته به سیل و تندر و توفان
تا سر نزد گُل از زمین، خشکی
ره بسته بر طراوت باران
هم امرِ حَرَم به دستِ نامحرم
هم شهرِ نبی به دستِ نامردان
این آلِ سعود آلِ ابلیس است
شیطانی نامِ او ملک سلمان
رمی جمرات، خار در چشمش
میترسد از قبیلۀ ایمان
میترسد از برائت از کفار
میترسد از صلابتِ ایران
میترسد مشرک از موحد هان!
میترسد کافر از مسلمانان
با کینۀ بدر و خندق است اینک
لعنت لعنت به آلِ بوسفیان
این بغض از دشتِ کربلا باقیست
لعنت لعنت به زادۀ مرجان
لعنت بر قاتلانِ مهمان کُش
نشاخته هیچ حرمتِ مهمان
لعنت بر خادمانِ صهیونیسم
لعنت بر این شیوخِ بی بنیان
عید قربان عزا شد و افسوس
شیطان خندان و اهلِ دین گریان
ای دشمنِ دین و خادمِ ابلیس
سوگند به حقِ داورِ سبحان
روزی برسد که مهدی موعود
از کعبه صلا زند به مشتاقان
آن روز به پاست پرچمِ توحید
بر خاک افتاده پرچمِ عصیان
آن روز آن روز، روزِ مظلوم است
آری حق است وعدۀ رحمان