به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از زنجان، در راستای حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی، رسیدن به دانشگاه اسلامی و دانشجوی تراز انقلاب اسلامی از اهداف اصلی جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید که شوربختانه باید اذعان کرد، بسیاری از استادان، مدیران و دانشجویان حتی ذره ای نسبت به این مقوله مهم شناخت و آگاهی ندارند.
بسیاری ار دانشجویان، دانشگاه را صرفا محیطی می دانند که باید در آن حضور پیدا کرده، مدرکی گرفته و از این مدرک برای بدست آوردن شغلی که حال متناسب باتحصیلات خود باشد یا نباشد استفاده کنند. امروزه توجه به مساله کسب علم و تلاش برای رفع مشکلات داخلی، در قشر اندکی از دانشجویان مشاهده می شود.
بسیاری از کسانی که با علاقه به تحصیل علوم مختلف میپردازند به سمتی می روند که تسهیل کننده مسیر انتقال علم خود به بنگاه های مقاله پذیر خارجی باشند.
بنابراین در همین راستا مصاحبه ای را با بهزاد معین، از دانشجویان موفق زنجانی در مقطع دکترای رشته مهندسی عمران ترتیب دادیم تا مسیر حرکت دانشگاه از بدو تاسیس تا به امروز را در جهت رسیدن به دانشگاه اسلامی جویا شویم.
بسیاری از دانشجویان ما، از استادان خود به عنوان الگو بهره می گیرند که بارها ثابت شده که همه اساتید دانشگاه ها لزوما در پی حل مشکلات کشور نیستند. با این شرایط دانشجو چگونه می تواند هم آرمان خواه باشد و هم علمی؟
مسأله مهم در این زمینه لزوم تقویت اعتماد به نفس فردی و جمعی در بین دانشجویان است. خدا ذلیل کند به اصطلاح اساتید زبون و ذلیلی را که هم اکنون نیز چه در تفکرات چه در مکتوبات خویش، کشورهای غربی و دانشگاه ها و حتی دانشجویان، آنها را همچون قله های رفیع غیر قابل دستیابی تصویر کرده و صرف پذیرش در دانشگاه ها، آنها را بدل به نهایت آمال و آرزوهای دانشجویان ما می کنند. خب دیگر از دانشجویی که در همان ابتدای راه و پیش از درک بسیاری از مسائل، در یک چنین محیط مسمومی تحت بمباران تفکرات تحقیر آمیز و خوارکننده قرار می گیرد دیگر می توان انتظار آرمان خواهی و رشد داشت ؟!!
دانشجویان ما باید این حصارهای موهوم را شکسته و با فراتر رفتن از حد شعار نوعی تفکر و نگاه انتقادی را در خود رشد بدهند، که بر اساس آن، ما باید ابتدا شاکله تمدن و نظام سیاسی اقتصادی غرب را خوب بشناسیم و در ادامه واقعیت های جامعه خود را ببینیم؛ آنگاه با استفاده از علمی که داریم و کسب می کنیم، راهبرد جامعی برای پیشرفت کشور، بر اساس کارهایی که خودمان می توانیم برای کشورمان تدوین و آن را توسط گروه های دانشجویی عملیاتی کنیم. این اعتماد به نفس باید در خودمان به نوعی تحقق پیدا کند.
اینکه یقین داشته باشیم که ما می توانیم! اما متأسفانه در محیط های دانشجویی ما این مسائل خوب تبیین نشده است. باید برای دانشجوی جوان ما تبیین شود این چه سازمان مللی است که پنج کشور در آن حق وتو دارند؟ پس در واقع این پنج کشور هستند که در تمام مسائل بین الملل تصمیم می گیرند که چه چیزی قانونی است و عادلانه است! آیا چنین سازمان مللی برای دفاع از حقوق مردم دنیا به پا شده است ؟!
باید به دانشجوی خود نشان دهیم آنچه تبلیغات عناصر غرب زده به عنوان مدینه فاضله به او معرفی می کنند در واقع یک نظام سلطه است که در آن موضع هر کشوری تا بدانجا مورد قبول است که با سیاست های رأس نظام سلطه هماهنگ باشد؛ و در چنین جهانی جز چند کشور معدود استقلال ندارند! اگر به معنای اتم کلمه بگوییم تنها جمهوری اسلامی ایران است که استقلال دارد چرا که با این نظام سر سازش ندارد، سخن گزافی نگفته ایم.
برخی از جوان ها و در محیط دانشگاهی بر این باورند که چرا نباید با این نظام سر سازش داشت ؟! شما چه پاسخی برای این پرسش دارید؟
خب اولین پاسخ این سؤال برگرفته از مفاهیم قرآنی ماست که ابائی هم از بیان آن نداریم. اما علاوه بر آن می توانیم بگوییم به نفس و فطرت خود رجوع کن، چرا ما باید تسلیم حرف زور و بی منطق چند کشور باشیم؟ آیا شرافت و حریت ذاتی یک انسان این را قبول می کند؟
این نظام سلطه در هر موردی متناسب با منافع خویش، ملاک ها و معیارهایی را ترسیم می کند؛ که باید در مرحله بعد، آن ملاک ها و معیارها را به خوبی بشناسیم؛ تا بتوانیم با اثرات سوء آن مقابله کنیم. به طور مثال از یک مقطع بسیاری از اساتید و حتی کسانی که سردمدار و مسند نشین وزارت علوم ما بودند گفتند: ما برای پیشرفت نیازمند تولید علم هستیم و شاخصه رشد علمی ما و شاخصه پیشرفت دانشگاه های ما نیز به تعداد مقالاتی است که در خارج از کشور منتشر می شود !
حال آیا چنین ملاک و معیاری از روی دغدغه و دلسوزی برای منافع ما بوده است؟ قطعاً نه! من خدمت تان عرض می کنم الان تعداد مقالاتی که در کشور ما منتشر می شود در سطح بسیار بالایی است، به نحوی که یک تبی در کشور ایجاد شده که حتی به دوره کارشناسی هم رسیده که حتماً همه باید مقاله بدهند. و جالب اینجاست که تمام مقالات بین المللی هم حتماً باید به زبان انگلیسی باشند ! یعنی اینجا استاد و دانشجوی ما این همه هزینه می کنند تا یک مقاله ای تولید و در کشورهای دیگر انتشار یابد، حال آیا این مقالات ناظر به حل مشکلات کشور ما هست یا نیست ؟ در این زمینه کمی دقت بیشتر نیاز است.
در این میان عده ای می گویند: ما باید در مرزهای علم روز دنیا حرکت و کمک کنیم که چرخه علم دنیا بچرخد؛ چرا که کشور ما هم قسمتی از دنیاست و طبعاً از پیشرفت علمی دنیا منتفع خواهد شد، ولی سؤال اصلی ما این است که آیا این تحقیقات و مقالات ناظر به حل مشکلات داخلی ما هست یا نه ؟ البته بنده آمار دقیقی در دست ندارم که این مقالاتی که چاپ شده چه مقدار از مشکلات ما را حل کرده است؛ ولی تا جایی که با دوستانی که در رشته های مختلف و در دانشگاه های مختلف دارم در ارتباطم، دانشجویانی که برای رساله دکتری شان احتیاج به چاپ مقاله در مجموعه های «ISI» دارند، حتماً با این نکته جالب برخورد داشته اند که تنها موضوعاتی مورد قبول داورهای این مجموعه ها است، که خودشان قبلا روی آنها کار کرده باشند؛ یعنی منی که دانشجوی تحصیلات تکمیلی هستم باید برای تعریف رساله و تز دکتری، بیایم ببینم فلان محقق خارجی در فلان زمینه، چه مقاله ای چاپ کرده، و در قسمت نتیجه گیری آن چه نتایجی گرفته، و در نهایت چه نقطه ضعف هایی برای مقاله خودش قائل شده است. بعد استادم که در ایران و با پول بیت المال امرار معاش می کند، به منی که در ایران نشسته ام و با پول بیت المال تحصیل می کنم، می گوید که من این زمینه را پیشنهاد می کنم، بروید در این زمینه کار کنید.
من وقت خود و منابع کشورم را صرف کنم که در زمینه ای که آن شخص خارجی کار کرده کار کنم، و مقاله ای تولید کنم که معلوم نیست که آنها چاپش کنند یا نه ؟! هر آدم عاقلی با مشاهده این روند خواهد گفت: شما ارزان ترین کارگر برای نظام علمی سلطه هستید ! ما که در کشور خودمان با پول خودمان درس می دهیم یا می خوانیم چرا نباید این قدر اعتماد به نفس داشته باشیم که خودمان و بر اساس ملاک ها و معیارهای خودمان قضاوت کنیم که آیا این رساله دکتری یا پایان نامه کارشناسی ارشد، قابلیت دفاع در این مقطع را دارد یا نه ؟
چرا باید منتظر باشیم یک خارجی بگوید چه کار کن ؟ چرا باید دانشجوی ما که بهترین سال های عمرش را سپری می کند، و زمان کنجکاوی و جست و خیز و دوران طراوت و شادابی روحی و جسمی وی است، بیاید برای حل مسائل بیگانگان کار کند ؟!! پس این دانشگاه به چه درد خود ما می خورد ؟ اتفاقاً این بیگاری علمی و ارزان فروشی تحقیقات و پژوهش های ما، از استثمار اقتصادی و غارت منابع طبیعی و ارزان فروشی نفت و گاز که آن همه حساسیت برانگیز است به مراتب دردناک تر می باشد !
آقای دکترِ استاد دانشگاه، آقای دانشجوی تحصیلات تکمیلی، مگر شما نباید وقت خود را صرف مشکلات مردم خودت بکنی ؟! به جهنم که چاپ نکردند، مگر هر چیزی که آنها گفتند ما باید انجام دهیم ؟ این خود باختگی و فقدان اعتماد به نفس ناشی از همان دید غلط است، که در کنار فقدان شجاعت علمی لازم برای اظهار نظرات جدید و بدیع در زمینه های مختلف و تنبلی و کم کاری، در محیط های علمی و دانشگاه های ما، جلو خیلی از پیشرفت ها را گرفته است، جالب این است که حضرت آقا هم در چندین سخنرانی، همین موارد را لازمه های ایجاد دانشگاه اسلامی دانسته و حتی آنها را به عنوان آرمان های علمی ما تعیین کردند. ولی متأسفانه ما تا تحقق این آرمان ها راه دور و درازی داریم.
به نکته خوبی اشاره کردید، آیا ما امروز در کشور اصلاً دانشگاهی که بتوان آن را اسلامی دانست، نداریم ؟
امروزه دنیا پذیرفته است که پس از سال ۱۳۵۷ سردمداران تفکری موفق به تشکیل حکومت در ایران شدند، که پایه های این تفکر مبتنی بر اندیشه های اسلامیِ اسلام ناب محمدی(ص) است، حتی می توانیم بگوییم از زمانی که حضرت پیامبر (ص) نگاه توحیدی و آموزه های قرآن را وارد جامعه بشری کردند، تا به حال حکومتی که دایه دار این نوع نگاه و آموزه ها باشد شکل نگرفته بود، باید گفت که در طول تاریخ دنیا این اولین حکومت از این نوع است که هنوز هم از مرحله شکل گیری به طور کامل عبور نکرده است.
ما یک سری مبانی و اصول داریم که هدف غایی آنها نیل به سعادت اخروی است. لازمه تلاش برای رسیدن به سعادت اخروی، انجام یک سری اعمال و کارها است که در همین دنیای ما هم تأثیرات خاصی خواهد داشت. هرچند ما نمی توانیم همه کارکردهای متداول دانشگاه در دنیا را یکسره خوب یا بد بدانیم. اما به جرأت می توان گفت تعریفی که حکما و متفکرین اسلامی ما از دانشگاه دارند، بسیار متفاوت تر از این چیزی است که امروزه به نام دانشگاه در کشور ما وجود دارد؛ البته نمی توان دانشگاه موجود را هم به یکباره کنار گذاشت و یک شبه دانشگاه جدید و متفاوتی ساخت. بله با توجه به انقلاب عظیمی که در کشور ما شکل گرفته، یک سری اصلاحات بنیادی در تمام زمینه ها ضرورت دارد؛ ولی زندگی و احتیاجات روزمره مردم را که نمی توان تا مدت زمان نامشخص لازم برای تحقق این اصلاحات تعطیل کرد، اما درباره دانشگاه اسلامی که صحبت های مختلف پیرامون آن می شود و در مورد آن کرسی ها می گذارند، بله ما هنوز فاصله داریم با ایجاد چنین دانشگاهی، دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که به تربیت نیروی که ایجاد کننده تمدن نوین اسلامی خواهند بود؛ بپردازد.
میزان دغدغه مندی دانشجویان تحصیلات تکمیلی ما در رابطه با این مسائل و مشکلات چه قدر است ؟
سؤال سختی مطرح کردید ! البته عده ای دغدغه مند هستند ولی به تعداد بسیار اندک !!!