گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت *در یکی از این روزهای سرد زمستانی بود که حوصله ام در خانه سر رفت و سر به خیابان گذاشتم تا قدمی بزنم .
گرم راه که شده بودم ناگاه در راه یکی از دوستانم را دیدم بنده خدا کاسب بود و چندی پیش به خاطر بالا رفتن اجاره مغازه فرار از آنجا را بر قرار ترجیج داده و چند ماهی بیکار شده بود در حالیکه خرج و زن بچه و اجاره خانه امانش را بریده بود بر این اساس بعد از سلام و چاق سلامتی از او پرسیدم حالا چکار میکنی؟
گفت چند وقتی است که بعد از کلی تلاش و دوندگی یک مغازه دو سه متری اجاره کرده آنهم با شراکت دو سه تا از دوستانم ، گفتم پس خدا را شکر فعلا مشغولی ، گفت بله ولی فعلا اداره اجراییات ذهنم و زندگیم را مشغول کرده ، گفتم چطور؟
گفت از آنجا که مغازه کوچک است مجبور بودیم مقداری از وسایل آنرا دم در مغازه بگذاریم اما چندی پیش مأموران اجراییات آمدند و بساط دم مغازه را جمع کردند و طبق هایمان را در انبار اجراییات طبقه بندی کرده اند رفتم جریمه و تعهد بدهم گفتند باز با این اوصاف وسایلت تا ماه آینده باید اینجا جا خوش کنند.
او در حالیکه بغض گلویش را فشرده بود گفت رسول تو خودت میدانی چقدر برای اجاره این مغازه زحمت کشیدم تا با شراکت دو دوست دیگر آنجا را بتوانم اجاره کنم راستش با این وضع دوستانم چون دیگر با کاهش لوازم مغازه ماندن در آنجا برایشان به صرفه نیست میخواهند بروند من هم به تنهایی از عهده خرج و برج آن بر نمی آییم و باز هم شاید بیکار شوم.
این کاسب دوست که هنوز بغض گلویش را جر می داد گفت درست است که اجراییات باید جلوی سد معبر را بگیرد اما ما وسایل زیادی نداشتیم ای کاش زندگی سخت ما را هم در نظر بگیرند و اینقدر هم سخت گیری نکنند. او می گفت ای کاش برای ایجاد اشتغال جوانان هم به مانند جمع کردن بساط کسب و کار ما جدیت به خرج داده می شد.
اگر این بار هم بیکار شویم چگونه خرج خانوادهایمان را بدهیم در این شرایط سخت بیکاری ، به او کمی دلداری دادم و بعدش هم خداحافظی کردم.
راستش خیلی دلم برایش سوخت و در بین راه و در هوای سرد فکرش مرا گرم خود کرد. با خود گفتم ای کاش در این شرایط سخت بیکاری دوستان اجراییات که خیلی هم زحمت می کشند در این موارد چرتکه ای بیندازند و حساب و کتابی کنند.
درست است که به وظیفه شان عمل می کنند ولی یک مقدار وسایل این بندگان خدا که خیلی هم جلوی دست و پای کسی را نمی گیرد جمع کنند بهتر است یا دو سه خانواده از نان خوردن بیفتند بهتر است؟
ای کاش بین بد و بدتر اینجا گزینه بد را انتخاب می کردند. ای کاش برخی از افراد مزاحم که در قالب کاسب و دستفروش در مرکزی ترین نقطه شهر میدان آزادی را به میدان آزادی برای انجام برخی خلافها و هنجار شکنی تبدیل کرده اند را هم به مانند این طبق ها هنجار ناشکن جمع می کردند.
ای کاش با سد معبر کنندگان اصلی در سایر نقاط شهر هم این گونه برخورد می کردند. ای کاش لختی هم به آمار بیکاری جوانان بیشتر فکر کنند و به اینکه اگر این کارشان را رها کنند چه باید چه کار کنند؟
نمی دانم شاید هم من اشتباه می کنم در این صورت عذر تقصیر میطلبم شاید از روی احساسات سخن گفته باشم خب این احساسات را به حساب آمار جدید بیکاران استانم کرمانشاه بگذارید که برانگیخته شده است.
بگذریم راستی گفتم آمار بیکاری ، لابد شما هم نرخ جدید بیکاری جوانان استان را که به تازگی از سوی مرکز آمار ایران اعلام شد را شنیده و یا دیده اید.
چشممان روشن باز هم کرمانشاه این بار با نرخ ۴۷/۴ درصد رتبه نخست بیکاری جوانان را به خود اختصاص داد و پا پیش گذاشت در این زمینه با پا پس گذاشتن متولیان مربوطه در این خصوص.
این بار هم خیلی که نه حتی شاید اصلا ندیدیم که درباره آمار جدید و تکان دهنده بیکاری جوانان بانگ مرغی برخاسته شود. انگار دیگر به این آمارها عادت کرده ایم و دیگر خیلی خبرش برایمان مهم نیست.
شاید این خبر در میان اخبار انتخابات مجلس شورای اسلامی آتی و سر و صدای انتخاباتی سر و صدایی ندارد.
این روزها همه سر گرم جار و جنجالهای نامزدهای مجلس دهم و طرفدارانشان هستند در فضای مجازی ، رسانه ها و محفلهای انتخاباتی با هزینه های میلیونی. وقتی که نیک توجه کنی می بینی که بیشتر می گویند فلان کاندید منتسب به کدام جریان سیاسی و کدام حزب است؟
می گویند فلان کاندید چقدر طایفه دارد و پول خرج میکند؟
می گویند فلان کاندید در نظر سنجی یا به تعبیر دیگر نظر سازی ها چه رتبه ای دارد و چقدر شانس پیروزی دارد؟
ای کاش میشد همه بگوییم فلان کاندید چه سابقه و عملکردی از گذشته خود دارد؟ ای کاش میشد همه بگوییم فلان کاندید چه برنامههایی برای آینده دارد؟
ای کاش میشد همه بگوییم فلان کاندید چه برنامههایی در حوزه اختیارات مجلس برای کاهش مشکل بیکاری جوانان را دارد؟ ای کاش میشد همه بگوییم فلان کاندید چه برنامههایی در حوزه اختیارات مجلس برای فعال شدن کارخانههای استان که بیش از دو سومش غیر فعال و نیمه فعال هستند دارد؟
ای کاش میشد همه بگوییم فلان کاندید چه برنامههایی برای استفاده از این همه استعداد و ظرفیتهای استان در بخشهای مختلف دارد؟
ای کاش میشد همه بگوییم فلان کاندید چه برنامههایی برای کاهش آمار اعتیاد ، کاهش آمار آسیب های اجتماعی ، کاهش جرایم و کاهش طلاق و افزایش ازدواج جوانان دارد؟
ای کاش میشد همه بگوییم فلان کاندید چقدر برای توسعه استان اهتمام و توانایی دارد و چقدر می تواند پاسخگوی مردم و رهبری عزیز باشد؟ ای کاش میشد همه بدانیم که حل مشکلات استان در سایه وجود نمایندگان و مسئولان توانمند و دلسوز است نه افراد وابسته به این حزب و آن حزب.
ای کاش همه بدانیم که برای انتخاب شایسته باید منافع عموم را بر منافع شخصی و حزبی ترجیح دهیم. ای کاش میشد آنچه را که نمیدانیم بدانیم و آنچه را که می دانیم بدان عمل کنیم ای کاش.
رسول مرادی مدرس دانشگاه و فعال رسانه ومطبوعات
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.