گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو از کرمانشاه، دوران دانشجویی و تحصیل یکی از مهمترین مراحلی است که هر فرد در زندگی طی می کند و دانشجو با توجه به تحصیلاتی که داشته، برای آینده شغلی خود و اداره آینده کشور تاثیرگذار است.
از طرفی با توجه به حجم بالای فارغ التحصیلان بیکار که هنوز برنامه مشخصی در کشور برای اشتغال آنها نداریم و از طرفی دیگر جذب بی برنامه دانشجو به صورت با آزمون و بی آزمون در کشور که داشتن یک برنامه مشخص برای اشتغال آن ها در آینده مسئله ای مهم احساس می شود و استان کرمانشاه نیز «مقام اول بیکاری» را خصوصا در بخش فارغ التحصیلان را به خود اختصاص داده است، درنظر گرفتیم در این خصوص مطالبی را بررسی کنیم.
به همین منظوربه با پیمان اسماعیلی، دانشجوی رشته دبیری علوم اجتماعی، رئیس انجمن علمی علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید رجایی کرمانشاه به گفتوگو تفصیلی نشستیم.
شما به عنوان یک فعال دانشجویی عمده مشکلات دانشجویان را در چه مسائلی می دانید؟
برای پاسخ دادن به این سئوال شما باید ابتدا یک تفکیک بین انواع دانشگاه ها در کشور و نیز در سطح استان کرمانشاه داشته باشیم به این معنی که شرایط تحصیل و همچنین شرایط دانشجویان در دانشگاه های مختلف متفاوت است؛ مثلا شرایط دانشجویی که در دانشگاه فرهنگیان تحصیل می کند و از بدو ورود به دانشگاه به استخدام آموزش و پرورش در می آید با دانشجویی که در دانشگاهی دولتی مثل دانشگاه رازی تحصیل می کند، متفاوت است و این تفاوت در دانشگاه های آزاد، پیامنور و مراکز علمی – کاربردی بیشتر ملموس است؛ اما اگر دانشگاه فرهنگیان را استثنا قرار بدهیم در دیگر دانشگاه مسئله اصلی که دغدغه دانشجویان است، آینده شغلی نامشخصی است که پس از فارغ التحصیلی باید به دنبال آن باشند.
به نظر شما دلیل اصلی نامشخص بودن آینده شغلی دانشجویان و به طور کلی دلیل افزایش شمار بیکاری در بین فارغ التحصیلان دانشگاهی چیست؟
به منظور بررسی این مسئله باید ابتدا نگاهی به سیر تاریخی شکل گیری دانشگاه ها در اروپا و بعد در کشور خودمان داشته باشیم؛ بعد از قرون وسطی از رنسانس به بعد که به عصر روشنگری و بعد به انقلاب صنعتی منجر شد، تولد دانشگاه ها کاملا تابع شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه بوده است یعنی با شکوفایی علم و انقلاب صنعتی این نیاز در جوامع اروپایی به وجود آمد که به آموزش و پرورش نیروهای متخصص برای تصدی مشاغل گوناگون بپردازند؛ اما تولد دانشگاه در کشور ما معطوف به نیازهای اقتصادی جامعه نبود و نیز با شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه سازگاری نداشت این نکته را گفتم که به این نتیجه برسم که ما اصولا در بخش های مختلف جامعه فقط ظاهری از مدرنیته را به کشور وارد کردیم بدون اینکه به زمینه تاریخی و سیر اجتماعی آن توجه کنیم؛ البته تا قبل از چند دهه اخیر دانشگاه ها در کشور ما تا حدود زیادی تخصص محور بودند؛ اما درچند دهه اخیر از تخصص محوری به سمت مدرک محوری حرکت کرده اند و این پاسخ سئوال شماست مبنی بر اینکه دلیل اصلی بیکاری در بین تحصیل کرده های دانشگاهی چیست؛ به این معنی که دانشگاه در کشور ما به جای آنکه منطبق با نیازها و تخصص های لازم باشد مدرک گرا شده است و دانشجویان بعد از فارغ التحصیلی نمی توانند شغلی پیدا کنند؛ زیرا اساسا شغلی وجود ندارد که آن را پیدا کنند و اندک شغل های موجود هم نه بر اساس شایسته سالاری بلکه بر اساس روابط ناعادلانه توزیع می شوند.
شما به مدرنیته اشاره کردید و گفتید که در کشور ما فقط به ظاهر آن توجه شده است، این مسئله تا چه اندازه به دانشجویان و وضعیت فعلی آنها مربوط می شود؟
عارضی بودن مدرنیته در ایران مشکلات زیادی را برای کشور داشته است و این مشکلات گریبانگیر همه مردم ایران از جمله دانشجویان شده است؛ البته من دلیل این مشکلات را خود مدرنیته نمی دانم و معتقدم اگر برخی مشکلات مدرنیه حل شود و به نوعی بومی سازی شود، می شود برای توسعه کشور مثمر ثمر باشد. به طور مثال ما نظام بروکراتیک را از مدرنیته گرفتیم بدون اینکه فلسفه وجودی نظام بروکراتیک را که ماکس وبر اندیشمند آلمانی تحت عنوان عقلانیت به آن اشاره می کند توجه کنیم و نظام بروکراتیک را بدون توجه به عقلانیت و تخصص محوری محل فساد های اداری مختلف از جمله رشوه خواری و پارتی بازی کردیم که از همان اوایل به وجود آمدن نظام اداری کاملا مشهود و ملموس بوده است و از طرف دیگر نسبت به صنعت و بخش خصوصی کاملا بی توجه بودیم کما اینکه مشاهده می کنیم صنعت در کشور کاملا بیمار است و خصوصی سازی که دولت ها انجام می دهند، بیشتر شبیه شخصی سازی است تا خصوصی سازی و همه این عوامل دست به دست هم می دهند که ما شمار زیادی بیکار در کشور داشته باشیم یعنی ما بجای آنکه شغل مفید ایجاد کنیم دانشگاه ایجاد کردیم و تعداد متقاضیان تحصیلکرده را افزایش دادیم.
به نظر شما فقط بیکاری مسئله دانشجویان و فارغ التحصیلان است یا مسائل دیگری نیز وجود دارند که ذهن دانشجویان را به خود مشغول کرده باشد؟
پاسخ این سئوال کاملا روشن است که شغل و آینده شغلی دغدغه اصلی دانشجویان و همچنین اکثر جوانان باشد؛ اما در کنار این دغدغه اصلی می توان به مسائل دیگری همچون عدم فعالیت آزاد سیاسی در دانشگاه ها و عدم آزادی بیان اشاره کرد، مدعای این حرفم این است که در دانشگاه مادر، دانشگاه رازی مجوز تاسیس انجمن اسلامی را به دانشجویان نمی دهند!
به نظر شما چه باید کرد که دانشگاه از وضع فعلی خارج شود و دانشجویان دیگر دغدغه شغلی نداشته باشند؟
این سئوال شما کلی است و باید متخصصان رشته های مختلف از جمله اقتصاد و جامعه شناسی به دقت آن را بررسی کنند و راهکار ارائه دهند؛ اما نظر من به عنوان یک دانشجو این است که باید در ابتدای امر نظام بروکراتیک ما اصلاح شود و شایسته سالاری جایگزین پارتی بازی، قوم گرایی و جناح گرایی شود و بدنبال اصلاح نظام اداری باید مسئولان امر اعم از نخبگان فکری و اجرایی، کشور را به سمتی پیش ببرند که نظام اقتصادی جامعه کاملا با دانشگاه ها و رشته های دانشگاهی همسو و منطبق باشد و در این صورت است که می شود گفت در مسیر توسعه قرار گرفته ایم.
مسئولان در رشته های دانشگاهی برای تولید مدیران آینده ایران چه اهدافی را بیشتر باید مد نظر قرار بدهند؟
همانطور که در صحبت های قبلی هم اشاره کردم، متاسفانه در کشور ما تخصص گرایی مقوله ای است که کمتر به آن توجه می شود و بیشتر فضای مدرک گرایی حاکم شده است و اگر به سواد و تخصص مدیران دولتی و نیز نماینده های مجلس نگاه کنیم، این نکته بیشتر خودش را نشان می دهد و در این شرایط که رابطه ها جایگزین ضابطه ها شده اند، طبیعتا به دانشجویان و نظرات کارشناسی آنها کمتر توجه می شود و همچنین مسئولان باید رشته ها و تخصص ها را در دانشگاه ها جدیتر بگیرند و هم برای زمان تحصیل دانشجو برنامه داشته باشند و هم بعد از فارغ التحصیلی، و اگر هم اکنون به فکر مدیرسازی بین جوانان و دانشجویان فعلی نباشیم، در مدیریت و اداره کشور در آینده با مشکل مواجه می شویم.
باتوجه به افزایش آمار روز افزون جذب دانشجو به بصورت با آزمون و بی آزمون چه عواقبی پیش بینی می کنید؟
قبل تر اشاره کردم بجای تاسیس دانشگاه های متعدد و افزایش شمار دانشجویان باید به فکر ایجاد شغل مفید بود؛ زیرا ابتدا باید نیاز احساس شود که به دنبال آن بدنبال رفع نیاز رفت.
ضمنا مهمترین مسئله ای که باید مد نظر گرفت این است که آیا در آینده با حجم بالای فارغ التحصیلانی که داریم و بکارگیری شغلی در رشته تحصیلی تخصص آنها، که حق آنهاست برنامه داریم!؟ یا فقط هدف تولید دانشگاه و فارغ التحصیل بوده است!؟
در پایان در باره مسئولیت شغلی آتی فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان که در آینده در مقام حساس معلم قرار می گیرند، چه نظری دارید؟
دانشگاه فرهنگیان بدلیل شرایط خاصی که دارد طبیعتا توجه خاص تر و بیشتری به آن می شود؛ البته تنها سه سال از عمر این دانشگاه میگذرد و جای پیشرفت بیشتری دارد که شرایط فعلی دانشجو معلمان این دانشگاه تقریبا خوب است و ضعف هایی که وجود دارد در اثر گذشت زمان قابلیت حل شدن دارند. در نهایت برای همه دانشجویان ایران و استانم کرمانشاه آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم هر چه زودتر مشکلات کشور در بخش های مختلف خصوصا اشتغال حل شود که جوانان این خاک آریایی و سرزمین اسلامی به آنچه که حقشان است، برسند و مسئولیت ما دانشجویان این دانشگاه که فردا در مقام مقدس آموزش هستیم، حساس تر است و در این قسمت روی صحبتم با دانشجویان دانشگاه خودمان هست که بیشتر کسب تحصیل را از نظر محتوا جدی بگیرند و روحیه مطالبه گری آموزش بیشتری در دوران تحصیل دانشجویی داشته باشند.