گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی* با توجه به تغییرات بنیادین در رویکردهای مدیریتی حوزه سلامت، تغییر انتظارات جامعه و همچنین پیشرفتهای علمی مرتبط، ایجاد تحول در حوزه سلامت امری لازم و ضروری بوده و در سالیان گذشته نیز محل بحث و بررسی فراوان بوده است.
گسترش روزافزون ماموریتها و وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش علوم پزشکی روند فعالیتها در وزارت بهداشت متولیان آن را به این باور رساند که ارائه خدمات نوین و با کیفیت، و همچنین ارزان و مستمر نیاز امروز جامعه ماست. بر این مبنا طرح تحول در نظام سلامت در دولت یازدهم شکل اجرایی به خود گرفت.
در شش سال گذشته بر روی مبحث تحول در نظام سلامت به صورت خاص کار تئوریک شده و مستندات زیادی هم در این زمینه چاپ شده است. نکته مهم آنکه تولیدات ارائه خدمات سلامت باید به صورت هدفمند، به سمت و سویی رود که منجر به استقلال، رشد و توسعه کشور شود. برنامه تحول در نظام سلامت حوزههای مختلفی را در خود جای داده است و هماکنون بخشهایی از آن در حال اجراست. این طرح به هر حال مثل همهی برنامهها نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد که اگر به نقاط ضعف این برنامه خوب توجه نشود و برای آن راهکارهای اصلاحی مناسب در نظر گرفته نشود، ممکن است منجر به شکست برنامه شود.
در خلال ماه های اخیر، منتقدان زیادی مباحثی را مطرح کرده اند و البته انتقادهای بیشتر آنها برای تضمین اهداف طرح و با علم و آگاهی نسبت به مزایای طرح بوده است. در چند سطر پیش رو برآنیم تا نیم نگاهی به دو سال گذشته انداخته و در خصوص انطباق وضعیت فعلی طرح با اهداف از پیش اعلام شده بررسی مختصری انجام دهیم. پر واضح است که مسئولان و متولیان حوزه سلامت نیز مصون از خطا و اشتباه نبوده و لازم است تا با استفاده از بازخورد دایمی و بررسی مستمر نتایج طرح، نسبت به تنظیم جهتگیریها و اصلاح احتمالی برنامهها اقدام کنند.
در ابتدا لازم به ذکر است بیان شود، شاید در طول سنوات گذشته بعد از انقلاب اسلامی، هیچ دولتی به اندازه دولت فعلی به بحث سلامت توجه نظام مند نکرده است. این موضوع به نوبه خود نقطه قوت است؛ اینکه یک دولت از دیدگاه تخصصی به بحث سلامت اهمیت دهد، بسیار خوب و مطلوب است. اما نحوه اجرا و نوع توجه میتواند به گونه ای باشد که این حسن به یک سری مشکلات برای کشور تبدیل شود.
طبیعی است که در یک بستر کارشناسی به این نتیجه رسیده باشند که ساختار وزارت بهداشت از نظر برنامه ریزی نیاز به یک سری تغییرات دارد، چرا که نیازهای جامعه متفاوتتر شده و مسائل جدیدی به وجود آمده است.
اولین موضوعی که در زمان شروع طرح مطرح و رسانه ای شد، کاهش پرداختی از جیب مردم بود. آمارها نشان میدهد قریب به نود درصد مراجعات مردم به مجموعه های درمانی به صورت سرپایی است. به نظر میرسد در این بخش عمده درمانی، کاهش پرداخت از جیب مردم اتفاق نیفتاده است. از دیگر سو شاهد افزایش چندباره تعرفه های درمانی بوده ایم. نباید فراموش کرد با توجه به افزایش تعرفهها، در همان بخش های بستری هم در نهایت بیمه شدگان پول بیشتری نسبت به قبل میپردازند. اولین گام هر تحول سازنده، حل شدن این موضوع برای مردم است.
نکته دوم اینکه متولیان امر بیان کردند که قصد دارند ارتباط مستقیم مالی مردم با پزشکان را قطع کنند و این کار را از طریق افزایش تعرفهها و دریافتی پزشکان دنبال کردند. اقدامی که در نهایت و پس از دو سال از شروع اجرای طرح ناکام مانده است. قاعده این است که اگر دریافتی افزایش پیدا کند، ارتباطهای غیر قانونی و غیر شرعی پزشک و بیمار قطع شود، اما به هیچ وجه این اتفاق نیفتاده است!
صرف نظر از کارآیی و تاثیر آن، برای اجرای برنامه های کاهش پرداختی از جیب مردم و حذف پدیده شوم زیرمیزی منطبق بر طرح ارائه شده تحول در نظام سلامت، نیاز به بودجه فراوان است. بر اساس آمار ارائه شده، بودجههای وزارت بهداشت در خلال دو سال گذشته چند برابر شده است. نباید فراموش کرد که کشور در شرایطی نیست که بتواند از عهده این افزایش بودجهها به صورت مستمر بر آید.
در کنار آن بحث هایی همچون طرح تحقیق و تفحص هم مطرح میشود و ممکن است سوء تدبیر و سوء مدیریت در توزیع بودجهها هم مزید بر علت شود تا طرح دستخوش تغییر یا دگرگونی شود. نکته بسیار مهم دیگر این است که تنها عنصر تشکیل دهنده نظام سلامت پزشکان نیستند.
پرستارها و سایر کسانی که در مراکز درمانی و بهداشتی کار میکنند خیلی خوب دیده نشده اند و این موضوع احساس تبعیض ایجاد میکند. برنامه پزشک خانواده، نظام ارجاع و افزایش ماندگاری پزشکان متخصص در مراکز درمانی دولتی هم مقولههای مهمی هستند که به نظر میرسد کاملا فراموش شده اند.
در مجموع به نظر میرسد طرح تحول در نظام سلامت از اهداف خود دور شده است. ضعف مدیریتی در حوزههای ستادی و بیمارستانی و عدم تمکین به قوانین بالا دستی کشور از جمله معضلاتی است که دامنگیر این طرح شده است. در این بین مقوله اخلاق اسلامی و حرفهای نیز موضوعی فراموش شده است که در جنجال ایجاد شده فرصتی برای پرداختن به آن وجود ندارد.
همچنین تجربیات گذشته هم نشان داده که وزارت بهداشت توان و منابع نظارتی بالایی نداشته و در صورت نظارت، پیگیری موضوعات ضعیف و در حد گزارشهایی باقی مانده است. البته نظارتها در بخش دولتی بیشتر شده، اما نتیجه ای ملموس به ویژه در بخش خصوصی در برنداشته است.
در سایر بخشها همچون بهداشت هم وضع مناسب به نظر نمیرسد. در برنامه تحول در حوزه بهداشت، مبحثی به نام برونسپاری مطرح شده است که غفلت و کم توجهی به اجرای کیفی آن میتواند معضلات جدی در حوزه بهداشت کشور ایجاد کند.
به هر حال معضلاتی هم چون مشکل استمرار بودجه هنگفت مورد نیاز طرح در سالیان آینده، عدم همراهی و یا عدم توانایی برای همراهی سازمانهای بیمه گر، وجود بیمه های تکمیلی متعدد و عملکرد سلیقه ای آنها به علاوه ضعیف دیده شدن مباحث مهمی همچون آموزش و پژوهش، از جمله موارد عملی است که آینده طرح را با مشکل و چالش جدی مواجه خواهد کرد.
فاطمه سلطانی-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.