گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی*انقلاب اسلامی ایران یکی از انقلاب های جهان بود که توانست برای خود ایدئولوژی خاصی تعریف کند و آن اسلام بود که امام خمینی از اوایل شروع نهضت این وعده را داده بود که این انقلاب پایه و زیر بنایش همان قوانین اسلام و قرآن است. با وقوع انقلاب ابتدا همه پرسی درباره جمهوری اسلامی برگزار شد که کلیت انقلاب را مردم تایید کردند و ماند تدوین قوانین حاکم بر جامعه که این وظیفه را مجلس خبرگان بر عهده داشت.
قانون اساسی ما رابطه بین مردم وحاکمیت ، روابط بین قوای سه گانه، رابطه بین خود مردم و یا نهاد خانواده و استحکام آن ، امربه معروف و نهی از منکر و کم کردن فاصله طبقاتی و.... را مشخص می کند. آزادی های فردی و اجتماعی و بیان عقیده و تفکر را تعریف می کند و می گوید که یک انسان مسلمان و یا یک دولت اسلامی چگونه می تواند رفتار کند که خلاف آن رفتار نکرده باشد و ابعاد گوناگون حقوقی و اجتماعی و اقتصادی و اسلامی دارد. قانون اساسی چند زیر بنای فکری دارد:
برابری و عدالت یکی از مهمترین ارکان قانون اساسی است که همه در برابر قانون یکسانند و کسی بر کسی دیگر برتری ندارد و این عامل چون برگرفته از ذات پاک انسان است خود محرک جامعه خواهد بود همانطور که قران و سیره نبوی نیز این را به ما می آموزد که عدالت شالوده اسلام است. پیامبر اکرم (ص) یکی از اهداف خود را مبارزه با تبعیض می دانست و تمام تلاش خود را می کرد که این نابرابری و فاصله طبقاتی به حداقل ممکن برسد و در سیره آن عزیز به کرات دیده می شود که ملاک برتری را تقوا و پاکی و ایمان می دانست نه قدرت و زور و مقام و ثروت.
بعد از تصویب قانون اساسی در طول این سال ها کم شاهد بی قانونی در این مملکت نبودیم که مثال های فراوانی می توان از آن زد. از جمله فاصله طبقاتی بین مستضعفین و سرمایه داران در سال های بعد ازجنگ که بر خلاف اصل سوم قانون است و دولت سازندگی نیز مسابقه ای برای افزایش ثروت توسط مسولین و عده ای سرمایه دار برگزار کرد و فرهنگ ثروت اندوزی و رفاه خالی از انسانیت و معنویت را ترویج کرد.
لوایح دوقلو دولت اصلاحات در برابر اصل 110و 111 و112 قانون اساسی بود. عناوین روزنامه های زنجیره ای سال های 78 الی 84 که همه آنها ضد اسلام و ضد قوانین جمهوری اسلامی بود که برخلاف اصل 24 قانون اساسی بود.
یا تجمعات سال 88 توسط طرفداران کاندیدهای ریاست جمهوری بود که برخلاف اصل 27 بود و جناب میر حسین قبل از انتخابات بارها از پایبندی خود به قانون حرف زده بود که متاسفانه فقط شعار بود.
و یا همین اظهارات رئیس دولت اعتدال علیه شورای نگهبان بود که باعث تشویش اذهان عمومی شد که همین جناب آقای روحانی در انتخابات سال 92 یکی از آرمان دولت خود را رعایت قانون و راستگویی اعلام کرده بود . اینها فقط تعداد کمی از تخلفات صورت گرفته است که به آن اشاره شد.
اما حال سوال این است که مگر نه اینکه قانون اساسی مانیفست و نقشه راه یک کشور است و رعایت آن باعث رشد و بالندگی می شود؟ مگر نه اینکه این قانون به تصویب مردم رسیده است ؟ مگر نه اینکه این قوانین چهارچوب رفتاری و عملکردی دولت و فرد را شکل می دهد؟ اما رعایت این قوانین نیازمند توجه همگان است نه یک عده خاص .
پس چرا ما هنوز شاهد فاصله طبقاتی هستیم که هر روز بیشتر از دیروز می شود و این فاصله باعث وقوع رفتارهای مخرب در مردم و دولت می شود که سخنگوی دولت با حالت تمسخر به یارانه بگیران به مانند صدقه بگیر برخورد می کند. اما باید از او سوال کرد که این وضع را چه تفکری ایجاد کرده که عده ای هر روز فربه تر و عده ای هر روز نهیف تر می شوند که این محرومین زیر سایه سرمایه داری دولتی له می شوند.
پس چرا این مردم که زیر بنای این حکومت و نظام هستند هر روز شاهد توهین و افترا توسط رئیس دولت هستند که یک روز آنها را بی شناسنامه و یک روز بی سواد و یک روز تند رو و افراطی و یک روز محکوم به کارشکنی در روند برجام می داند و در آخر هم آرزوی جهنم برای آنها می کند.
پس چرا شاهد زیر سوال بردن نهاد های حاکمیتی مثل شورای نگهبان و مجلس توسط روسای جمهور و بزرگان سیاسی کشور هستیم ؟
ایستادن در برابر قانون برای عده ای عادت شده است که متاسفانه شاهد شعارزدگی توسط همه مسئولین شده ایم که فقط شعار عدالت و قانون را می دهند اما برعکس قانون عمل می کنند و مانع و محدودیتی برای خود می بییند. و نان خود را از عدم رعایت قانون به کف می آورند و قانون را فقط شامل مستضعفین می دانند چرا که آنها بودند که انقلاب کردند، 8 سال جنگیدند و پای این انقلاب خون ها ریختند و در طی این 38 سال پای صندوق های رای بودند که عزت و اقتدار نظام را حفظ کردند و الان هم پای این انقلاب مانده اند .
برای عده ای برجام شده است قانون اساسی آنها که رعایت و حفظ آن اولویت دارد بر تمام اصول دیگر حاکم بر جامعه. و متعرضین به آن را ضد انقلاب می خوانند .
ما از قانون فاصله گرفته ایم و به میل خود عمل می کنیم و فقط شعار رعایت قانون را می دهیم و همدیگر را به تخطی از قوانین متهم می کنیم و انتظار داریم که قانون را بقیه رعایت کنند با اینکه همه در برابر قانون یکسانیم و باید در مقابل آن متواضع باشیم چرا که قانون اساسی ما برگرفته از قانون خداست و تعهد به آن تعهد به اسلام است.
در این مقطع از زمان که در دوران بلوغ انقلاب هستیم باید یادآور این نکته باشیم که همه باید قانون اساسی حاکم بر این نظام و حکومت را رعایت کنند و مطیع و پیرو رهبری باشند چرا که این نظام میتنی بر روابط امت و امامت است و هرچقدر پایبندی ما بیشتر باشد اقتدار نظام بیشتر است و مطمئنا در نهایت شاهد رشد و بالندگی کشور و توسعه همه جانبه خواهیم بود که همان وعده های پیامبر و قران و امام خمینی عملی خواهد شد.
محسن شرکایی-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.