گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» به نقل از نشریه تحریر، دانشگاه فرهنگیان اصفهان: تلنگری به دانشجویان کشور، این متن اجازه نمیدهد به کسی بر بخورد، ضمنا فراموش نشود که نگارنده متن خود دانشجو است و مبری نیست.
می خواهم شما را به یک چالش دعوت کنم ،چالشی متفاوت تر و فراتر از آنچه در فضای مجازی است؛چالشی که نیازی نیست برایش لنزی زوم شود یا صدایی ضبط شود،این چالش ،چاشنی اش انسانیت است،اصلا تفاوت نمی کند اینکه تو دانشجو هستی یا کارمند،کارگر هستی کشاورز یا کاسب بازار،آدمی جدا از همه شغل ها و منزلت هایی که دارد انسان است،حال شما انسانی دانشجو هستی!
پس لطفا دانشجو بمانید،نگاهی به دور و برتان بندازید ،معنی حرفم را بهتر درک می کنید،اطــراف در فضای دانشگاهی جز دغدغه های درسی چه دغدغه های واهی دیگری می بینید که شب و روز آن را انجام می دهیم!!!
دانشجو شدن هزینه اش زیاد نیست،یک شهریه ای می خواهد و یک پول ایاب و ذهاب،اما دانشجو ماندن علاوه بر صرف هزینه،نیاز به برنامه ریزی کلان و امرهایی فرا درسی دارد،نیاز به دولت و حکمت و قسمت ندارد،یک همت می خواهد،همتی مضاعف!
چند وقت اخیر،کلی خبر شنیدیم کو فلان دانشگاه و فلان دانشگاه ،تحـصن غذایی کردند،این کاری است بسیار نیکو،زیرا دانشجو دارد می فهماند که ما بهترین را می خواهیم،زیر بار حرف زور نمی رویم،اما کاش خود دانشجو علاوه بر اینکه بهترین را می خواهد،خودش نیز بهترین باشد؛بهترین و منحصرترین نوع از نوع خودش،یعنی هرکس برای خودش منحصر باشد.
می خواهم حرفم را با یک مثال به کرسی بنشانم،سرانه مطالعه در ایران چند دقیقه است؟
نیاز به محاسبه ی زیادی ندارد،بین 7 تا 12 دقیقه تخمین زده اند.این بدترین فاجعه از نوع فرهنگی است،دانشجو ما دانشجو نیست که سرانه مطالعه خجالت آور است. مثالی دیگر ذکر کنم،از بین دانشجو ها قریب به چند نفر دنبال پاس کردن دروس و یا گرفتن نمره از استاد هستند؟ این نیز نشان می دهد که دانشجو ،دانشجو نیست.
با این حرفا،به گوشه ی زلفتان برنخورد،به هر حال هرچی باشد، بعضی ها زلف و لباس شان برایشان از مطالعه و درس مهم تر است. دانشجو در هر کشور رقم زننده سرنوشت آیندگان آن سرزمین است؛وای به حال آیندگان این سرزمین.
به چه چیز دل خوش کرده ایم؟ اینکه در کشور مدرک گرا مدرکی بگیریم مبری از خیلی چیزها. مدرک هایمان که به قول اجدادمان به درد در کوزه می خورد.
حال که این طور است برای چه باید دانشجو بشویم؟
برگردم به حرف اولم،دانشجو در گام اول،نخست باید انسان باشد،درد انسان دوستی،درد انسان سوزی داشته باشد،تا بتواند جویای درس هم بشود.
به تاریخ نگاهی بیندازیم،شخصیت هایی را می بینیم که هم جویای درس بودند هم درد انسانیت داشتند،نمی دانم ،اما گاهی ندیده دلم برای همت،باکری،زین الدین،که دانشجوی واقعی بودن تنگ می شود.
جملاتم را با کلامی از شهید بهشتی تمام کنم:
ای کسی که شب ها سیر می خوابی و به فکر گرسنه نیستی ،شما انسان نیستی.
از منظر بنده این سیر و گرسنه بودن هم جسمی و هم فکری.
پس لطفا:
انسان باشید و دانشجو. / نویسنده: محمد احمدی نجات
شما میتوانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.