گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی* در این نوشتار سعی بر تحلیل مسئله ای داریم که گرچه مدت ها با آن درگیر بوده ایم؛ اما متاسفانه در سه سال گذشته همه جانبه کشور و مردم را معطل خود کرده است یعنی برجام و فرجام آن و ارائه یک راهکار!
از بخت بد ساده دلان برجامی که قرار بود روزی شاه کلید بازار اشتغال و رونق و حل مشکل آب خوردنمان باشد، امروز همانند عروس عشوه گری شده که یک ایل را معطل "بله" خود نموده؟! اما براستی مشکل مملکت در کجاست و راهکار چیست؟!
باید گفت علی ظاهر نقطه عطف برجام تنها یک بهانه بر سر کسب قدرت بود، ماجرا از آنجا شروع شد که همزمان با افزایش شدت تورم و اختلالی که در اقتصاد ایران همزمان با انتخابات 92 اتفاق افتاد، نگاه سراسر جامعه ایران بدنبال راهکاری برای مقابله با آن بود، از یک سو جناح خاصی با راه انداختن صرف یک پروپاگاند خطرناک، علاج مشکلات اقتصادی را ناشی از ارائه مدیریت صحیح منابع، بلکه به سرانجام رسانیدن مسئله مذاکرات به هر نحوی معرفی می نمود و به عدم توانایی دولت دهم در سرانجام رساندن آن تاکید می کرد.
در همان ایام بود که حجت الاسلام روحانی، با کنایه هایی چون (چرخ زندگی مردم و سانتریفیوژ باید توامان بچرخد) و (گفت وگو و تعامل با غرب لازم است) و باید (تحریمها برداشته شود)؛ حس کنجکاوی مردم ایران برای امتحان مسئله مذاکره و آشتی با غرب به عنوان یک راه حل را برانگیخت، و این حس کنجکاوی کاذب چنان آرمانی می نمود و قوت داشت که باعث رای آوردن دولت یازدهم یا دولت دیپلمات ها و مذاکره چیان را باعث شد.
همزمان با سرکارآمدن دولت روحانی، همه شاهد بودیم که از بازار مسکن تا شغل و حتی آب خوردن مردم و الخ ... به رفع تحریم ها گره خورد تا جایی که اذهان از نتیجه مذاکرت فراتر رفت و به قول هاشمی رفسنجانی: (امید بازگشایی سفارت آمریکا(!) در ایران بالا گرفت). تقریبا که نه، بلکه در این سه سال تمام پروژه ها و ایده ها معطل به سراجام رسیدن مذاکرات و برجام بود تا اینکه سال گذشته برجام به نتیجه رسید و تفاهمنامه منعقد شد و قرار رفع تحریم ها توام با انجام تعهدات ایران نسبت به قوانین برجام شد.
گرچه در این سه سال نه تنها تحریمی لغو نگشت بلکه سیل تحریم های جدیدی جمهوری اسلامی ایران را فراگرفت؛ اما این عشق یکطرفه جناحی معلوم الحال و دولت یازدهم به فرایند نوسازی و تعامل و آشتی با غرب چنان آفتاب تابانی مانع دید واقعیت ها از سوی دولت بود تا اینکه با گذشت یک سال از آغاز اعتماد سازی ایران و انجام تمام تعهدات ایران نتنها هیچ مرحمی بر زخم اقتصاد ایران یافت نشد؛ بلکه رکود شدت گرفت، بازارها رو به تعطیلی رفتند، کارخانه ها و کارگاه ها یک به یک در صف ورشکستگی حرکت نمودند و عاقبت رکود چون سمی مهلک تمام شریان ها و جامعه ایران را فراگرفت و از میان سوئیفت هایی که قرار بود بانک های را برای معاملات و خون رسانی به شریان تضعیف شده ی اقتصاد ایران به جهان توسعه یافته(!) متصل نماید، یک سوئیفت هم کار نکرد!
مقامات آمریکایی نه بر طریق تحلیل های (عاشق پیشگان)جناح چپ و اعتدالیان بلکه کاملا بر خلاف آن عمل نمود. حرف های صریح و بی پرایه منتقدین دولت، تحلیل گران انقلاب و مهم تر از همه رهبر انقلاب درست از آب درآمده بود، خبر کوتاه و صریح بود: "مذاکره به سرانجام نمی رسد! چرا که مقامات قلدر امپریالیسم اجاز کارکردن بانک های خارجی با ایران را نمی دهند، موج وحشت دولت را فرا گرفت، چرا که نه کار اقتصادیی کرده بودند و نه مذاکره به سرانجام رسیده بود، در واقع دولت در این سه سال یک کار کرده بود و آن «هیچ» بود! آمریکایی ها یک پشت پیام می دادند که ایران احتیاجی به دلار ندارد و هیچ پولی به ایران نخواهد آمد، تحریم های جدید یک به یک تازه شد و ایران مانده با سیل تاسیسات تعلیق شده هسته ای و جمعیت بی کار معطل توافقنامه که بلکه ایجاد «شغل» کند؛ البته در این بین عراقچی، معاون وزیر محترم مذاکرات گفت که از طریق ایمیل(!) دقت کنید، از طریق ایمیل به طرف آمریکایی فشار می آورد!
آشفتگی وضع تا حدی بود که چند ماه پیش، زمانی که صالحی به وضعیت نتایج ناگوار مذاکره اعتراف کرده بود، روحانی او را در این زمینه بی اعتبار دانسته و مردم را به آقایان سیف(رئیس بانک مرکزی) و ظریف(وزیر محترم مذاکرات) ارجاع می داد. اما زمانی دمل چرکین مذاکرات ترکید و تعفن آن فضا را پر نمود که سیف چند روز پیش در آمریکا ملتمسانه از بی حاصلی نتایج مذاکرات و تعلیق صنعت هسته ای و ... سخن گفت. آشفتگی کابینه روحانی دوچندان شد، هیچ گونه فشار ایمیلی افاقه نکرد، هاشمی رفسنجانی نیز که دل به بازگشایی سفارت آمریکا بسته بود، در مصاحبه ی اخیرش زبان به گلگی از بدعهدی آمریکایی ها گشود، ظریف در واکنش به آمریکایی ها گفت بانک های آمریکایی جزء توافقنامه نیست! (پس با این حساب معلوم نمود چرا ما با آمریکایی ها مذاکره کرده ایم!).
اوضاع دولت مذاکرات تا حدی به هم ریخت که متاسفانه محمد جواد ظریف ملتمسانه از آمریکایی ها خواهش می کند که دخالت نکنند و پایبند باشند، ایشان اخیرا به آمریکا سفر نموده اند و با کری دیدار کرده، گرچه او می گوید روند مثبت است؛ اما در همین روند و بعد از آن سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام نمود: (قرار نیست در ایران پول ببارد!!!)
اما به عنوان سخن آخر باید گفت با این اوصاف و این فضاحت مذاکرات چرا دولت شکست مذاکرات را اعلام نمی کند و به اقتصاد مقاومتی و تکیه بر توان داخلی توجه نکرده و فکر چاره ای نیست؟
باید گفت از آنجایی که دولت تمام اعتبار خود را پای مذاکره نهاده و حتی از ظرفیت توان داخلی برای تولید و اشتغال هم صرف نظر کرده، اعلام شکست و اعتراف به بی تدبیری و عدم توفیق در سال آخر دولت یازدهم به معنای منفور شدن حداکثری یک جناح معدود سیاسی و دولتیان و انزوای آنان است، از سوی دیگر نیز بازگشت به شرایط پیش از توافق(بازگشایی و راه اندازی تاسیسات) برای ایران سالها و هزاران میلیارد تومان آب خواهد خورد و اصلا به نظر شما دولتی که توان راه اندازی و حفظ 10 شرکت تولیدی را ندارد چگونه می خواهد از پس چنین فضاحتی بربیاید پس تنها راهکار را در پشت گوش انداختن ماجرا می بیند تا عمر دولت به سرآید!
و باید در چنین شرایطی گفت، (بدا به حال دولت بعد که وارث عمیق ترین مشکلات تاریخ انقلاب خواهد بود)، حال دولت بعد از هرجناحی که می خواهد باشد!
اما به قول معروف جلوی زیان را از هرکجا که بگیری، منفعت است، بنابراین به نظر می رسد بهترین عملکرد برای دولت فعلی این است که اعلام شکست مذاکرات، اولا خطاب تندی نسبت به بدعهدی های دول غرب نشان دهد، ثانیا گام هایی(متاسفانه هرچند طولانی مدت) برای بازگشت به جایگاه کشورمان به دوران پیش از برجام را فراهم آورد و ثالثا با عنایت به لطف خداوند به کشور زرخیز و بی نظیر ایران که انصافا تمام منابع حیاتی و خدادی به وفور در آن یافت می شود - و در حقیقت اگر به آن توجه شود هیچ تحریمی در ما اثر نخواهد کرد-، هزینه های دولت را نه صرف برجام بی فرجام بلکه صرف توان نیروی جوان و کارآمد و تحصیل کرده ی این مملکت کند و باگام زدن در مسیر اقتصاد مقاومتی حداقل شرایط پیش رو را برای دولت آینده کمی واضح و روشن کند.
سید محمدرضا موسوی- مسئول قرارگاه دانشجویی شهید زین الدین خوزستان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است