به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، محمد علی بهمنی قاجار دیروز در همایش خلیج فارس که توسط انجمن جعرافیای دانشگاه فردوسی مشهد در تالار شهید رجایی دانشکده ادبیات این دانشگاه برگزار شده بود در جمع اساتید و دانشجویان در خصوص جزایر سه گانه ایرانی، دسیسه انگلیسی و فراموشکاری عربی، گفت: ارتش ایران در نهم آذرماه 1350 جزایر سه گانه ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک را از اشغال 68 ساله استعمار انگلیس آزاد و حاکمیت ایران را بر این بخش از سرزمینش اعاده کرد.
وی افزود: 68 سال پیش از آن استعمار انگلیس که از سده نوزدهم میلادی در پی محدود ساختن نفوذ و اقتدار ایران در منطقه شبه قاره هند و خلیج فارس و عراق بود با استفاده از زور و تهدید نظامی پرچم ایران را از فراز جزایر به پایین کشید و جزیره ابوموسی را به نام مستعمره اش شیخ شارجه و جزایر تنب را به نام مستعمره دیگر یعنی شیخ راس الخیمه اشغال کرد.
این پژوهشگر مسائل تاریخی ایران با یادآوری این نکته که انگلیس ها در دوران اشغال این جزایر از هر ترفندی برای جلوگیری از اعاده حاکمیت ایران بر جزایر استفاده کردند و حتی چند بار تا آستانه جنگ با دولت های ایران هم پیش رفتند، تاکید کرد: جدای از رویه استعمار انگلیس، رویکرد دولت ایران و حکومتهای عربی نسبت به موضوع جزایر سه گانه نشان دهنده این واقعیت است که ایران هیچ گاه و حتی در تیره ترین شرایط سیاسی و اجتماعی اش لحظه ای از تاکید بر حاکمیت خود بر جزایر سه گانه خودداری نکرده و حکومتهای عربی نیز تا سال ها هیچ گونه ادعایی بر این جزایر نداشتند و حتی همان شیوخی که انگلیس ها به نام آنان جزایر را در اشغال گرفته بودند تا سالها علاقه ای به دخالت در امور جزایر ایرانی نداشتند.
بهمنی قاجار تصریح کرد: این وضعیت کم و بیش تا رشد و نمو جریان پان عربیسم پس از جنگ جهانی دوم پابرجا بود؛ اما پس از مسلط شدن جریان های پان عرب در کشورهایی مانند مصر، عراق، یمن جنوبی و لیبی به تدریج برخی کشورها و محافل عربی نیز با ادعاهای ساخته انگلیس همراه شدند. با این وجود پس از این که استعمار انگلیس سرانجام مجبور به ترک خلیج فارس شد و دولت ایران مصمم به اعاده حاکمیت بر جزایر خویش شد؛ بازهم رویکرد عمومی در جهان عرب همراهی با ایران بود تا مقابله و رو در رویی.
وی با اشاره به این موضوع که بخش اعظم جلد دوم کتاب تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی «ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک» تدوین نگارنده این سطور و نشر موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به همین واکنش جهان عرب در مقابل اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه اختصاص دارد، خاطرنشان کرد: این کتاب همچنین حکایت مستندی از اذعان عمومی عربی به حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه است و همچنین به واکنش جهان عرب در برابر آزاد سازی جزایر اشاره کرده است.
این پژوهشگر تاریخی ادامه داد: در کتاب تمامیت ارضی ایران آمده که مصر بعد از درگذشت جمالدین ناصر، محمود رياض، وزير امور خارجه مصر به ایران آمد و در دیدار خود با هويدا نخست وزير ايران، گفت: مصر از سياست ايران در خليج فارس پشتيباني مي كند و خواستار خروج نيروهای انگليسي از منطقه است.
وی همچنین در ادامه با بیان اینکه محمود ریاض در سفر مجدد خود به ایران در سال 1350 به زاهدی نخست وزیر کشور در خصوص جزایر سه گانه، گفت«كشورش در صورت اقدام ايران براي استقرار نيروي نظامي در جزاير سه گانه، در اين ماجرا بي طرف باقي خواهد ماند»، متذکر شد: سخنان محمود رياض به معناي چراغ سبز به ايران برای اعاده حاكميت بر جزاير سه گانه بود. در واقع مصر تأكيد كرد كه اختلاف بر سر اين جزاير يك قضيه همگاني عربي نبوده و مصر هم در اين مسئله بي طرف است.
بهمنی قاجار خاطرنشان کرد: سرانجام مصر همراهي كاملي با ايران در اعمال حاكميت بر جزاير سه گانه نشان داد. با وجود تمام تلاش ها و توطئه هاي انگليس، در كنار ايران ماند و در عمل از اعمال حاكميتی ايران بر جزاير سه گانه حمايت كرد. همچنين به دنبال اعاده حاكميت ايران بر این جزاير، مصر همچنان در كنار ايران باقي ماند.
این پژوهشگرتاریخی با یادآوری این نکته که عربستان سعودی اگرچه گاه مزاحمتهایی برای ایران ایجاد میکرد و در سیاست خود نسبت به ایران در زمان پهلوی هم صداقت کامل نداشت؛ اما رویکرد عمومی اش در مساله جزایر همراهی با ایران بود، گفت: موضع گيري هاي مقامات سعودي در خصوص جزایر سه گانه ایران حاكي از همراهي آشكارتر آنان با ايران برسر اعمال حاكميت بر جزاير سه گانه بود.
وی به این موضوع که پادشاه و دولت سعودي در مواردی بر بي علاقگي خود به مسئله جزاير و بي ارتباط بودن موضوع جزاير با عربستان سعودي تأكيد داشتند، بیان داشت: چنانچه اردشير زاهدي، وزير امور خارجه در 10 ارديبهشت ماه 1350 هنگام مذاكره با ویلیام راجرز همتای آمريكايي اش به وي گفت كه ملك فيصل درباره جزاير اظهار داشته «موضوع جزاير ارتباطي به عربستان ندارد و نمي خواهد بر سر آنها مشكلاتي ايجاد شود و سر و صدا كند.
بهمنی قاجار به این مطلب که قطردر دهه 1970 و در زمان حکمرانی شیخ احمد بن علی ثانی خود را از دوستان نزدیک ایران میدانست و در پنجم بهمن ماه 1349 ضمن تأكيد بر اين كه هيچ گاه با ايران مخالفت نخواهد كرد، بر همراه بودن این کشور با ایران در مسئله جزاير سه گانه تاکید کرده است، تصريح كرد: حاكم قطر همچنين به ضرورت مشاركت عرب ها براي حل مسئله جزاير نيز اشاره كرد و در25 فروردين ماه 1350 چنین گفته است «ايران سياست عاقلانه و دورانديش و بجايي را در پيش گرفته، ضرورت دارد اين کشور جزاير را تصرف كند. چون در مدخل خليج فارس قرار دارند. هر كس آنها راتصاحب كند بر مدخل خليج فارس مسلط و مي تواند، رفت و آمدها را كنترل كند».
این پژوهشگر تاریخی ادامه داد: امير قطر انگليسيها را اشغالگر جزاير دانسته و طرح ادعاي دروغين مالكيت شيوخ شارجه و رأس الخيمه جزاير را ساخته و پرداخته آنان میدانست. به باور امیر قطر تمام مشکلات ایجاد شده در زمینه جزایر سه گانه از سمت انگلیسیها صورت گرفته است و به دولت ايران توصيه کرد كه با شدت عمل و قاطعيت، موضوع اعمال حاكميت بر جزاير سه گانه را پيگيري كند.
بهمنی قاجار همچنین در خصوص نظر دبی در مسائله جزایر سه گانه گفت: حكمران دبي با تأييد نظرات ايران در مورد جزاير سه گانه و حتي همكاري با ايران جهت اعاده حاكميت ايران بر جزاير، در عمل حاكميت ايران بر جزاير را پذيرفته و تأييد كرده بود. حكومت دبي نه تنها حاضر بود تا با ديپلماسي و مذاكرات سياسي به اعاده حاكميت ايران بر جزاير سه گانه ياري برساند؛ بلكه حتي آمادگي داشت تا از طريق رسانه ها و مطبوعات دبي به تبليغات درباره حق حاكميت ايران بر جزاير بپردازد.
این پژوهشگر تاریخی ادامه داد: حاکم ابوظبی و بنیانگذار امارات متحده عربی تا جایی که می توانست تلاش می کرد تا از هرگونه ادعا علیه حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه خودداری کند و با پرهیز از اقدام خصمانه، از متشنج کردن مناسبات خود با ایران جلوگیری می کرد.
وی بیان داشت: شیخ زاید در 17 اسفند ماه 1349 در مذاکره با نماینده ساواک در دبی بر عدم ارتباط موضوع جزایر با شیخ نشین ابوظبی تاکید کرده و تصریح می دارد «به ایران اطمینان می دهم که در مورد جزایر، علیه ایران اقدامی نکرده ام، نه مالک جزایر هستم و نه به خودحق می دهم در اختلاف ایران با حکام شارجه و راس الخیمه دخالت کنم».
بهمنی قاجار با بیان این موضوع که به دنبال آزاد سازی جزایر سه گانه از اشغال استعمار انگلیس در نهم آذرماه 1350 و اعاده حاکمیت ایران بر این جزایر هم موضوع حاکمیت ایران بر جزایر از دیدگاه شیخ زاید تمام شده بود، خاطرنشان کرد: وی نه تنها در مذاکرات با مقامات ایرانی بلکه در دو سفر خود به ایران در سالهای 1354 و 1356 و بیانیه های رسمی پس از این دیدارها نیز هیچ گونه اشاره و ادعایی علیه حاکمیت ایران بر جزایر نداشت .
این پژوهشگر تاریخی متذکر شد: تنها و تنها شیخ زاید زیر فشار کشورهای تندروی عرب و بعد از انقلاب اسلامی زیر فشار اسراییل و آمریکا و به اکراه ادعای مصنوعی و تحمیل شده ادعا بر جزایر سه گانه را گاه به گاه مطرح میکرد؛ اما رویه عملی او ترک چنین ادعای سخیفی بود . موضوعی که می تواند الگویی برای جانشینان آن مرحوم هم باشد.
وی در پایان یادآورشد: سایر شیوخ هم به همین گونه تصریح بر حاکمیت ایران بر جزایر داشتند و حتی شیوخ شارجه و راس الخیمه یعنی مدعیان انگلیس ساخته حاکمیت بر جزایر هم به حاکمیت ایران بر جزایر اذعان داشتند.