به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، ناصر اکبری از طلاب قم نوشت؛ سیدحسن خمینی چند روز پیش درباره عابد و زاهد و عارف بینظیر معاصر، امام راحل نوشت: "یادش بخیر، سحرهای ماه مبارک رمضان، معمولا نماز صبح را به امامت حضرت امام میخواندیم. من تازه به سن بلوغ رسیده بودم و روزه میگرفتم. پدرم و امام روزه نمیگرفتند. امام بعد از سکته قلبی در سال ١٣5٨ دیگر روزه نگرفتند و مرحوم حاج احمد آقا به سبب اینکه زخم معده داشتند، روزه نمیگرفتند. البته برخی سالها چند روزی را امساک میکرد ولی وقتی معلوم میشد که ضرر دارد، دیگر روزه نمیگرفت. آن سالها مثل امسال رمضان در تابستان واقع شده بود و روزهای بلند امکان روزهداری را از بیماران سلب میکرد ... "
واقعا سید حسن خمینی مطلب دیگری که نشان دهنده عبادت امام راحل بود در اختیار نداشت که روزه نگرفتن امام و فرزندش را بازگو کرده است؟!
آیا حالات امام بزرگوار در ماه مبارک رمضان را اینگونه به نسل سوم و چهارم منتقل میکنند؟!
آیةالله قدیری درباره ماه رمضان امام میگوید: وقتی حضرت امام در ماه مبارک رمضان در فصل گرمای نجف اشرف برای نماز جماعت ظهر و عصر با زبان روزه به مدرسه مرحوم آیة الله بروجردی تشریف می آوردند، هر روز اول هشت رکعت نوافل ظهر را می خواندند و بعد نماز ظهر را با اذان و اقامه نسبتا طولانی به جای می آورند و بعد از تعقیبات نماز ظهر، هشت رکعت نوافل عصر را می خواندند و بعد، نماز عصر را با اذان و اقامه به جای آورده و پس از تعقیبات تشریف می بردند. این برنامه در آن سن و سال و در هوای گرم نجف با حالت روزه آسان نمی باشد حتی جوان ها هم موفق نیستند.
حجة الاسلام و المسلمین رودباری میگوید: در ماه مبارک رمضان همچون سایر ماه ها نماز ظهر و عصر را با امام در مسجد شیخ واقع در بازار حویش نجف به جا می آوردم ولی نماز مغرب و عشا را با حضرت آیة الله سید عبد العلی سبزواری می خواندم، زیرا حضرت امام با آن کهولت سن و ضعف حتی در ایّامی که ماه رمضان مصادف با گرمای طاقت فرسا در روزهای بلند تابستان بود مقیّد به انجام نافله مغرب و عشاء بودند در حالی که ما با این که جوان بودیم هر چه زودتر نماز مغرب و عشا را بدون نافله به پایان برسانیم و به افطار برسیم.
آری امامی که نمازهای واجبش در ماه رمضان و غیر آن یک ساعت و نیم به درازا میکشید و نافله شب ایشان دو ساعت بود.
امامی که در ماه رمضان هر سه روز قرآن را ختم مینمود. امامی که هر روز زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام میخواند.
امامی که از کثرت دعا، مفاتیح الجنان خود را بدلیل کهنگی هر چند وقت عوض میکرد.
امامی که در نماز شب آنقدر اشک میریخت که دستمال کفاف نمیکرد و با حوله اشکهایش را خشک میکرد.
و امامی که نماز اول وقت و نماز شب و تلاوت قرآن را در روزهای آخر عمر مبارکش بر تخت بیمارستان ترک نکرد.
و سید احمد آن عمّار انقلاب که در مقامش همین بس که امام راحل کتاب عظیم سرّالصلوة را تخصّصاً برای ایشان و خواص نوشت و کتاب آداب الصّلوة را برای عموم.
آیا این امامِ بزرگ و آن عمّار انقلاب اینچنین باید معرفی شوند؟
باری با یک جستجوی ساده در فضای مجازی میتوان به راحتی سیره ی عبادی امام را مطالعه کرد سیره ای که انسان را به شگفتی وا میدارد.
در خاطرم هست که پیشتر فرزند شهید رجایی نیز ساده زیستی پدرش را تصنعی دانست که به سفارش مشاورانش لباس و خانه و... خود را تغییر داده بود و اینگونه آن مرد بزرگ را معرفی کرد.
و اکنون ببینید خاطرهگویی حالات امام راحل ره در ماه رمضان از زبان مقام معظم رهبری:
"معمولاً امام در ماه رمضان، دیدار نداشتند. البته ما گاهی بین ماه رمضان میرفتیم و با ایشان ملاقات میکردیم - افطاری، یا به دلیل دیگری پهلوی ایشان بودیم؛ یک بار یا دو بار - اما غالباً مردم ایشان را نمیدیدند؛ ما هم کمتر از معمول میدیدم.
بعد از ماه رمضان که انسان ایشان را میدید، در یک دیدار و ملاقاتی که با مردم حرف میزدند، آدم به طور محسوس میفهمید که ایشان در این یک ماه، نورانی تر شدهاند آدم، این را حس میکرد.
پیرمرد هشتاد و چند ساله - نزدیک نود ساله - این یک ماهه حرکت میکرد و پیش میرفت! همیشه در حال حرکت بودند؛ امّا ماه رمضان، بیشتر و جدّیتر! چون میدان، میدان مناسبتری است."
آری اینچنین باید از امام خاطره گفت.
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است