به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو جنبش عدالتخواه دانشجویی طی بیانیه ای ضمن ابراز نگرانی از تفاهم با گروه اقدام مالی(FATF) تاکید افزود: این بار اجازه دست اندازی به آرمانها را توسط برخی مدیران دولتی نمیدهیم و اعلام میکنیم که بانک مرکزی باید سریعا مشخص کند چه ضمانتهایی به سازمان FATF داده است.
متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
ایران در روزهای اخیر با گروه اقدام مالی به توافق رسید، خبری که اگرچه موجبات خوشحالی مسئولان دولتی را فراهم کرد اما ما را بیش از پیش نگران کرد. اساسا بسیاری از مسئولین کشور به خصوص مسئولین اقتصادی دولت، امید زیادی به برجام داشتند، برای همین دادن هزینه های سنگین در برجام و از کار افتادن صنعت هسته ای را به جان خریدند تا بلکه با عنایات خارجی مشکلات کشور را برطرف کنند، اما برخلاف آنچه فکر می کردند انتظاراتشان برآورده نشد و گویا حرف منتقدانی که به جهنم حواله داده شده بودند بیشتر رنگ و بوی واقعیت پیدا کرد و حاصل برجام تقریبا هیچ شد! چرا که در برجام نه تنها تحریم های اولیه بلکه ساختار و سازوکار اجرای تحریم های ثانویه نیز به قوت خود باقی بود تحریم هایی که می تواند به دلایل غیر هسته ای مانند آنچه بعد از آزمایش موشکی عماد رخ داد بر تعدادشان نیز افزوده شود! حاصل این باقی ماندن تحریم ها و اقدامات خصمانه آمریکایی که علی رغم نگاه دولت محترم غیر قابل اعتماد بود، این شد که حتی پس از بتن ریزی اراک، جمع آوری سانتریفیوژها، محدودیت در تحقیقات، پذیرش پروتکل الحاقی و حتی نظارت های فراپروتکلی و فرا رسیدن روز اجرا بانک های غیر آمریکایی به علت ترس از اینکه تراکنش های بانکی شان به افراد و نهادهای باقی مانده در لیست تحریم ها برسد و مجددا شامل جریمه های سابق شوند به آمریکا اعتماد نکنند و بدون ضمانت کتبی آمریکا حاضر به معامله نشوند، ضمانتی که تا کنون هرگز داده نشده است!
اما در این بین اقدام مسئولین دولتی ایران جای بسی تعجب دارد، آنها که همچنان بر طبل تعامل سازنده می کوبیدند بی تفاوت به کارشنکی های آمریکا به جای اینکه حداقل مانند بانک های اروپایی به آمریکا بی اعتماد بمانند اقدام دیگری انجام دهند تا بلکه رضایت خارجی ها را به دست آورند، چرا که همه چیزمان را به برداشته شدن تحریم ها گره زده بودیم! مسئولین کشور که پس از برجام رویای ارتباطات بین المللی اقتصادی و حل مشکلات را بر باد رفته می دیدند این بار و باز هم برای راضی کردن نهادها و دولت های خارجی که گویا محور برنامه ریزی دولت شده است تصمیم گرفتند بیشتر در سیستم مالی بین المللی هضم شوند تا شاید مورد تایید الطاف بیگانکان قرار گیرند تا شاید حداقل اندکی از پول خودمان به خودمان بازگردد!
اما این هضم شدن این بار به جه قیمتی است؟ ایران که به همراه کره شمالی در لیست سیاه گروه اقدام مالی(FATF) قرار دارد این بار تصمیم گرفت تا با شفاف کردن سیستم مالی خود این نهاد را راضی کند تا شاید اتفاقی رخ دهد! نهادی که توسط 37 کشور جهان اداره می شود و در زمینه مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم فعالیت دارد، اما با توجه به سابقه این نهاد و اینکه در سال های گذشته علی رغم اقدامات صورت گرفته از سوی ایران باز هم ایران را در لیست سیاه و با ریسک بالا قرار داده است و با توجه به اینکه بنا به گفته رئیس محترم بانک مرکزی تصمیمات این نهاد سیاسی است و برای همین تنها نام ایران و کره شمالی در لیست سیاه قرار دارد، چرا مسئولین هنوز هم به جای اعتماد به درون در پی راضی کردن این چنین نهادهایی هستند؟ آیا مسئولین فکر نکردند که نهادی که تحت نفوذ کشورهای غربی و مشخصا آمریکاست و با عنوان مبارزه با تامین مالی تروریسم فعالیت می کند هدف اش از اینکه سیستم مالی ایران را نه برای داخل کشور که برای بیرون شفاف کند چیست؟ مسئولین دولتی که از این دست اقدامات حمایت می کنند چگونه می خواهند FATF را راضی کنند؟
چرا علی رغم پذیرش تعهداتی در مقابل این گروه باز هم حاضر به بیان جزییات نیستند؟ به هرحال همگان می دانند که تعریف تروریسم از نگاه کشوری مانند آمریکا چیست؟ آیا مسئولین می خواهند با شفاف کردن کمک به گروه های جهادی که از نگاه استکبار تروریسم است و اقدام برای راضی کردن گروه اقدام مالی که احتمالا نتیجه اش قطع شدن کمک ها به گروه های جهادی است کشورهای دیگرا را برای همکاری با ایران قانع کنند و اعتماد بین المللی کسب کنند؟ آیا این خود مقدمه برجام منطقه ای و معامله بر سر گروه های جهادی نیست؟ مگر نه اینکه رفتارهای این گروه سیاسی است و برای خارج شدن از لیست سیاه چاره ای جز راضی کردن آنها وجود ندارد، چگونه می توان نهادی را که گروه های جهادی جبهه مقاومت را تروریسم می داند و وظیفه اش مبارزه با تامین مالی این گروه هاست راضی کرد؟ جز با قطع کمک به گروه های جهادی مانند حزب الله ؟
آیا مسئولین کشور پس از اینکه صتعت هسته ای را به تقریبا هیچ فروختند، اکنون برای سنگر دیگر استراتژیک نظام یعنی مقاومت نقشه تاره ای کشیده اند؟ آیا برجام جدیدی در کار است؟ آیا قرار است خسارت محض دیگری این بار بر سر جبهه استرانژیک ایران در منطقه رقم بخورد؟ چرا پس از اظهار نظر مسئولین آمریکایی در مورد عدم شفافیت و تغییر رفتار ایران در منطقه برای بهره برداری از ثمرات برجام مسئولین کشور سریعا دست به کار شدند و درپی راضی کردن گروه اقدام مالی افتادند؟ متاسفانه به نظر می رسد مسئولین کشور برای راضی کردن استکبار تصمیم گرفتند اینبار چشم داشتی به مرزهای اعتقادی ما در منطقه داشته باشند تا شاید اربابان دهکده جهانی را راضی کنند تا بکه عنایتی کنند و ما را راضی، اما مسئولین دولتی اگرچه عادت کرده اند که بیگانگان را محرم تر بدانند و با اینکه سال ها از شفافیت داخلی ممانعت می کردند اما با اشاره بیگانگان سیستم مالی را نه برای داخل که برای بیگانگان شفاف کردند بدانند اینار اجازه دست اندازی به آرمان ها را نمی دهیم و اعلام می کنم که اولا بانک مرکزی باید سریعا مشخص کنند که چه ضمانت هایی به سازمان FATF داده است و اینکه به جای حواله کردن مجدد منتقدین به جهنم اعلام کند چرا همه چیز برای بیگانگان شفاف و برای داخل غیر شفاف است؟ مگر چه ضمانتی داده اند که حاضر به بیان نیستند، دولت راستگویان اگر راست می گوید به وضوح مواضع اش را اعلام کند و بداند اگر مانند برجام می خواهد دوباره خسارت محضی را به کشور تحمیل کند و مقاومت را به تقریبا هیچ بفروشد اینبار سیلی سختی خواهند خورد، خون شهدای مقاومت راحت به دست نیامده است که با پنهان کاری و ندام کاری و تعهد بع سازمان های استکباری بر باد رود.
مسئولین کشور باید پاسخگو باشند و شفاف و صریح بیان کنند چرا بعد از اینکه اوباما و دیگر مقامات آمریکایی علت عدم بهره مندی ایران از دستاوردهای اقتصادی برجام را آزمایش های موشکی، تهدید رژیم صهیونیستی، حمایت از حزب الله و...بیان کردند مسئولین کشور تصمیم گرفتند عدم تامین مالی تروریسم را پی بگیرند؟ البته ذهن هر انسان آزاده ای متوجه می شود حتی با امضای برجام 2 و قطع کمک از نیروهای جهادی منطقه ای نیز راضی نمی شوند، همانطور که اکنون نیز در بیانیه گروه اقدامک مالی هنوز نام ایران درلیست سیاه قرار گرفته است و قطعا دشمن بهانه های دیگری نیز برای فتح کردن سنگرهای استراتژیک نظام طی خواهد کرد که اگر گوش مسئولین همچنان در دهان مقامات آمریکایی باشد بعد از هسته ای و منطقه نوبت به دیگر سنگرها می رسد تا دیگر حکومتی در جهان پرچم مبارزه، استقلال، عدالتخواهی و استکبارستیزی را بلند نکند، البته کسانی که در فکر برجام های 2 و 3 هستند باید بدانند که هزینه سنگین این کار نیز با آنان است.