به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سالها قبل محسن مخملباف از یک مفسد اقتصادی؛ با عنوان«وقتی رای کرباسچی را شنیدم آرزوی مرگ کردم ! » دفاع کرد.
براساس گزارش دادگاه بدوی شعبه 1402، غلامحسین کرباسچی، شهردار کارگزار و حامی دولت تازه پیروز شده دوم خرداد، به پنج اتهام کلی تحت رسیدگی قرار گرفت: 1) مشارکت در اختلاس به مبلغ چهارده میلیارد و پانصد و سی میلیون ریال؛ 2) تصرف غیرمجاز در اموال عمومی؛ 3) تضییع اموال شهرداری تهران؛ 4) مشارکت در تبانی در معاملات شهرداری؛ 5) مشارکت در ارتشا.
با این همه جدای از موارد اتهامی و روند دادگاه که به حکمی قطعی در محکومیت کرباسچی و حکم به زندان شدن او انجامید و در جای خود جای بررسی دارد، آنچه مدنظر ما است، نوع واکنشی است که بدنه اصلاحطلبی یا به عبارت دیگر دوم خردادیها در آن بازه تاریخی نسبت به این پرونده فساد اقتصادی است. چند ماهی از پیروزی دولت اول سید محمد خاتمی نگذشته بود که قوه قضائیه پس از وصول شکایات و اطلاعات بسیار تصمیم به جلب و بازداشت غلامحسی کرباسچی، شهردار تهران کرد. کرباسچی سالها در دولت هاشمی این منصب را عهدهدار بود و حالا هم در جلسات هیات دولت سید محمد خاتمی شرکت میکرد. نماد سازندگی، حالا یکی از اعضای پیکر اصلاحطلبی و موج توسعه سیاسی بود.
با انتشار خبر بازداشت شهردار تهران، خیلی زود موجی از جنجال و هیاهو، رسانهها و فضای عمومی سیاست کشور را در بر گرفت. رسانههای وابسته به دولت و جریانهای حامی و عضو جبهه دوم خرداد، شانتاژ خبری خود را شروع کردند و با «سیاسی» خواندن اقدام قوه قضائیه آن را تقبیح کردند. این فشارها به اندازهای بود که آیتالله یزدی، رئیس وقت قوه قضائیه، درباره تحولات دوران مسئولیت خود مینویسد: « فقط همین یک پرونده بود که بیش از همه بر دوش قوه قضائیه فشار آوردند و از همه ابزارها برای منحرف کردن دستگاه قضاء کشور گفتند و نوشتند و عمل کردند و افکار عمومی را درگیر نمودند.» [ناگفتههایی از پرونده غلامحسین کرباسچی / ص10]