کد خبر:۵۳۱۱۰۹
گزارش/ ناگفته‌های یک پروژه -۱

داستان تحدید نسل از کجا شروع شد؟/ جنایت و مکافات!

درحالی‌که یک سال از تحقق کامل اهداف جمعیتی نظام (رسیدن به نرخ باروری ۴) می‌گذشت، در سال ۱۳۷۲ قانون نامبارک تنظیم خانواده تصویب شد و به روند کاهش رشد جمعیت، شتاب بیشتری داد.

گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ به دنبال وقوع فاجعه‌ی انقلاب جنسی در دهه‌ی شصت میلادی، فرزندآوری در غرب به شدت کاهش یافت. بحران جمعیت، اقتدار اقتصادی و سیاسی غرب را به خطر انداخت، چنانکه در سال 1974 حاصل پروژه‌ی مطالعاتی NSSM200 که توسط کیسینجر -مشاور امنیت ملی نیکسون- انجام شده بود، منتشر شد و نشان داد که افزایش رشد جمعیت جهان، امنیت ملی آمریکا را به خطر می‌اندازد. در این مطالعه پیشنهاد شده بود که آمریکا با بهره‌کشی بیشتر از سازمان‌های بین المللی، جمعیت جهان را به نفع منافعش مدیریت کند. البته در این میان از «پایه‌های تئوریک علوم اجتماعی در جنگ روانی» که حاصل قراردادی پژوهشی بین ارتش آمریکا و دانشگاه جان هاپکینز بود نیز استفاده شد. نتیجه‌ی این قسمت از کار شد: «تأسیس رشته‌ای دانشگاهی با نام "ارتباطات سلامت عمومی.»

 

 

در همین ایام – سال 1341- بود که مأمور سازمان ملل -سَتّاره فرمانفرمائیان- به دستور شورای جمعیت (زیرمجموعه‌ی بنیاد راکفلر)، از ینگه‌دنیا دنیا به ایران آمد و در مطب‌های خصوصی و انجمن‌های خیریه مشغول تنظیم خانواده شد. به چهار سال هم نکشید که شورای عالی تنظیم خانواده در وزارت بهداری تشکیل شد؛ صدالبته این بار هم زیر نظر کارشناسان شورای جمعیت آمریکا. در سال 1346 نیز در اعلامیه‌ی تهران بیان شد که تنظیم خانواده از مصادیق اساسی حقوق بشر است!



اما تمام زحمات آمریکا و مسئولان وزارت بهداری در پیش از انقلاب سبب شد که تنها 0.4 درصد از نرخ رشد جمعیت کشور کاسته شود (نرخ رشد جمعیت در سرشماری سال 1345، 3.13 به‌دست آمد و این میزان در سرشماری سال 1355 به رقم 2.71 کاهش یافت). حقیقت آن بود که آمریکا نمی‌خواست با کنترل جمعیت ایران، اقتدار ژاندارم منطقه را کم کند و نگاهش به تنظیم خانواده، بیشتر محملی برای صدور فرهنگ بی‌بندوباری آمریکایی بود. همچنین ترویج تنظیم خانواده در پیش از انقلاب، حکم پاشیدن بذری را داشت که می‌توانست هنگام نیاز مورد آبیاری قرار بگیرد و حرکت یک ملت به سمت پیشرفت را متوقف کند. آن‌سوی ماجرا، مردم نیز از حکومت وقت، حرف‌شنوی نداشتند و این مسئله نیز مانع کاهش قابل ملاحظه‌ی رشد جمعیت بود.

 

شد سال 1357 و به لطف انقلاب اسلامی، طرح ضداسلامی تنظیم خانواده تعطیل شد. درصد نرخ رشد جمعیت در نخستین سرشماری پس از انقلاب در سال 1365 به 3.91 رسید؛ رقمی که البته زیاد بود. اما نکته‌ی مهم اینکه، بیش از 0.7 از این رشد جمعیت، ناشی از ورود معاودین عراقی و آوارگان و پناهندگان افغانستانی بود و اساساً ربطی به فرزندآوری مردم ایران نداشت و اگر این میزان را از نرخ رشد جمعیت در سرشماری سال 1365 کسر می‌کردیم، رقم 3.2 به‌دست می‌آمد که تقریباً در سرشماری سال 1345 نیز به‌دست آمده بود. در واقع اگر ورود مهاجران را در نظر نمی‌گرفتیم، خبری از بمب و انفجار جمعیتی و رشد بی‌رویه نبود و رفتار باروری مردم نسبت به قبل از انقلاب تغییر قابل ملاحظه‌ای نداشت، بلکه با توجه به بهبود وضع بهداشتی و کاهش مرگ‌ومیر نوزادان، می‌شد گفت که: در فاصله‌ی سال‌های 1355 تا 1365، میزان فرزندآوری مردم کمتر از بازه‌ی سال‌های 1335 تا 1345 بوده است. 

 

 

حضرت امام (ره) نیز در پاسخ به نامه‌ی دکتر مرندی فرمودند که مسئله‌ی جمعیت مهم است و باید در دانشگاه‌ها و رسانه‌ها مورد بحث قرار بگیرد. برخی از مسئولین وقت، پاسخ حضرت امام (ره) به این نامه را به‌منزله موافقت ایشان با کنترل جمعیت تلقی کردند، هرچند که ابداً نمی‌شد از متن مورد اشاره چنین برداشتی کرد، به‌خصوص با توجه به موضع حضرت امام در مطلوبیت جمعیت 150 و 200 میلیونی ایران. البته این هم ناگفته نماند که اصل این نامه در دسترس نیست، متن آن تاکنون با عبارات گوناگون بیان شده است و در صحیفه‌ی نور نیز اثری از این پاسخ حضرت امام (ره) وجود ندارد. با رحلت حضرت امام (ره) پیگیری تحدید نسل وارد فاز جدیدی می‌شود. مقام معظم رهبری تنها پس از قریب به یک ماه از آغاز دوران زعامت بابرکت خود ضمن بیاناتی می‌فرمایند: «ما اگر دو برابر امروز هم جمعیت داشته باشیم، باز می‌توانیم بدون کمترین نیازی به کشورهای دیگر، خود را به بهترین وجه اداره کنیم.»

 

اما از قرار معلوم، برخی از مسئولین تصمیم خود را گرفته بودند، چراکه 4 ماه پس از این صحبت مقام معظم رهبری، نفیس صدیق با دعوت رسمی وزرای امور خارجه و بهداشت وقت، به‌عنوان مأمور سازمان ملل، از ینگه دنیا به تهران می‌آید. اما واقعاً نظر مقام معظم رهبری چه بوده است؟ آیا ایشان با کنترل جمعیت موافق بوده‌اند؟



در کتاب علامه طهرانی (ره) پیرامون جمعیت، از قول یکی از علما آمده است که می‌گوید: «من با حضرت آیت الله خامنه‌ای ملاقاتی داشتم و ایشان فرمودند: «من حدس می‌زنم که این یک نقشه خارجی باشد و با این امر موافق نیستم.» در ملاقاتی که با جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای رفسنجانی داشتم ایشان را راجع به خطر این امر گوشزد کردم؛ ایشان گفتند: "این یک نظری است» و دیگر گفتاری نداشتند.» 

 

 

ناگفته نماند که آقای هاشمی در سال 1361 گفته بود: «انفجار (جمعیت) همیشه به ضرر استعمارگران است. فکر کرده‌اند (با تحدید نسل کشورهای دیگر) زمینه‌ای برای خودشان درست بکنند تا برای همیشه نسل این‌ها مسلط بر اوضاع اقتصادی دنیا باشد. دانشمندان بی‌غرض دنیا هم این مطلب را تأیید می‌کنند و می‌گویند زمین ما استعداد غذا دادن به 500 برابر جمعیت موجود دنیا را دارد، یعنی اگر الآن جمعیت دنیا چهار میلیارد نفر باشد، دو هزار میلیارد آدم اگر در دنیا بیاید با علوم و کشفیات و با امکانات فکری موجود بشر، می‌شود آن را تغذیه نمود.»



درحالی‌که یک سال از تحقق کامل اهداف جمعیتی نظام (رسیدن به نرخ باروری 4) می‌گذشت، در سال 1372 قانون نامبارک تنظیم خانواده تصویب شد و به روند شتابان کاهش رشد جمعیت، شتاب بیشتری داد. مسئولین وزارت بهداشت وقت نیز که نیک به آمارها آگاه بودند، برنامه‌ی تنظیم خانواده که در نظام مراقبت‌های اولیه سلامت کشور ادغام شده بود را متوقف نکردند.

 

آژانس‌های سازمان ملل که طبق سند دکترین امنیت ملی آمریکا، مستقیماً زیر نظر پنتاگون مدیریت می‌شوند، هر یک گوشه‌ای از پروژه‌ی تحدید نسل ایرانیان را بر عهده گرفتند. به‌عنوان نمونه صندوق جمعیت اعتبار تأسیس 9 مرکز آموزشی وازکتومی و توبکتومی (عقیم‌سازی دائمی در مردان و زنان) را در اختیار وزارت بهداشت قرار داد، سپس عده‌ای از پزشکان را برای آموختن شیوه‌های نوین این دو عمل جراحی به خارج از کشور اعزام کرد و پس از آنکه «طرح عقیم‌سازی میلیونی ایرانی‌ها» به ثمر رسید، هیئت‌هایی از کشورهای مسلمان را به ایران آورد، تا از شیوه‌ی غیرانسانی تحدید نسل در ایران الگو بگیرند! این صندوق به برخی از استادان جمعیت‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران پول داد تا بر اساس خواسته‌های این نهاد، در محتوای مربوط به جمعیت کتب درسی کارشناسی و کارشناسی ارشد، بازنگری کنند! صندوق همچنین مکرر مدیران و بعضاً کارکنان بهداشتی کشور را برای طی دوره‌های آموزشی به خارج از کشور اعزام کرد. در کنار صندوق جمعیت، سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز صدها هزار دلار صرف ترویج تنظیم خانواده در ایران نمود. صندوق کودکان سازمان ملل متحد (UNICEF)  در راستای کنترل جمعیت، به توانمندسازی زنان پرداخت و مواد آموزشی را برای رابطین بهداشت تهیه کرد. بانک جهانی برای واردات وسایل ممانعت از بارداری، وام داد و کتاب «احکام تنظیم خانواده» را منتشر کرد! کار به‌جایی رسید که حتی کمیساریای عالی پناهندگان (UNHCR) برنامه‌ای مفصل برای کاهش فرزندآوری مهاجران افغانستانی تدارک دید، مبادا فرزندآوری این مهاجران کمکی به وضع جمعیت ایران بکند؛ برنامه‌ای که همچنان هم ادامه دارد.

 

 

انجمن تنظیم خانواده هم که شعبه‌ی فدراسیون بین‌المللی –بخوانید آمریکایی- تنظیم خانواده (IPPF) در ایران است، در سال 1373 کارش را آغاز کرد و تحت مدیریت دکتر حسین ملک افضلی، کتاب‌هایی منتشر کرد به نام «خشونت علیه زنان!»، «گیسوان در آتش خشونت!» این انجمن که اکنون ترجیح داده با نام «انجمن سلامت خانواده» به فعالیت‌های مخربش ادامه دهد، تحقیقی هم پیرامون «خشونت خانگی» در جنوب تهران انجام داد. درحالی‌که بارداری نخست یک زن، آزمون باروری وی به‌حساب می‌آید، زنان تشویق شدند که نخستین بارداری خود را به تأخیر بیندازند و چه‌بسا زوجینی که تا سالیان متمادی متوجه ناباروری خود نشدند و وقتی فهمیدند که کار از کار گذشته بود. کار به‌جایی کشید که در کتب تنظیم خانواده، «بارداری» به‌عنوان عارضه و بیماری تلقی شد و در یکی از این کتب آمد که: «مردم می‌توانند بیاموزند که با رشد جمعیت، بسان مبارزه با بیماری‌های کشنده و خطرناکی چون سرطان برخورد کنند!» وسایل ممانعت از بارداری به‌شدت مورد ترویج قرار گرفتند، با خانه‌ها تماس گرفته شد، درب خانه‌ها زده شد، عوارض خطرناک برخی از این روش‌ها در "طرح سلامت محور تنظیم خانواده!» از مردم پنهان شد، و برخی حتی.

 

علامه‌ی عارف سید محمدحسین حسینی طهرانی در کتاب خود با عنوان «کاهش جمعیت، ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین» نمونه‌های تکان دهنده‌ای از عملکرد شبکه‌ی بهداشت و سلامت کشور را در بحث تحدید نسل تعریف می‌کند که خوب است برخی از آنها را مرور کنیم:



«آقای شیخ جواد حاجی پور گفته: «دهه اوّل‌محرّم 1415 برای تبلیغ به روستای اسلام قلعه، پنجاه کیلومتری سرخس رفته بودم. این روستا که فاقد آب و برق و حمّام است،‌ دارای 120 خانوار می‌باشد. اداره بهداشت آنجا داروهای ابتدائی و ضروری مردم را نداشت و به عوض قرص ضدبارداری را مجانا در اختیار اهالی قرار می‌داد. اکثر زنها توبکتومی شده‌اند و بعد از اطلاع از حرمت این عمل پشیمان شده و بعضاً گریه می‌کردند... به نظر می‌رسد پیشرفت این قضیه در این روستا به علت مشکلات اقتصادی نبوده است، چون وضع مالی آنها بد نبود؛ بلکه در اثر تبلیغات و این که انجام این عمل مورد رضایت مراجع و علماء دین است، انجام می‌شود.»



«مامایی که در یکی از بیمارستانهای قم کار می‌کرده به همسر یکی از روحانیون زنگ‌زده و توصیه کرده است که برای زایمان به بیمارستان نیاید؛ چون بخشنامه‌ای شفاهی ابلاغ‌شده که هر خانمی که برای زایمان می‌آید حتی اگر شکم اوّلش باشد، به بهانه‌ای او را سزارین کنند و بدون آنکه به او بگویند، لوله‌هایش را ببندند!»

 

آقای شیخ محمد شیخ رضایی گفت: «در روستای آفرین از توابع شریف آباد (جنوب شرقی طهران، اول جاده خراسان) دهه اول محرم 1415 پیرمردی به من گفت: «دو نفر از پسران من دکتر هستند. یکی از آن دو که به دیدن من آمد گفت: به ما به‌طور شفاهی گفته‌اند: کورتاژ (جنایت سقط جنین) کنید؛ این کار برای شما مشکلی ایجاد نمی‌کند!»

 



آن زمان وزارت بهداشت با کمک صندوق جمعیت سازمان ملل انیمیشن می‌ساخت: تک‌فرزندی که دارد چلو مرغ می‌خورد و در سوی دیگر خانواده‌ای عیالوار که همه غمگین هستند و گرسنه و بدبخت. در انتهای کلیپ نوشته می‌شد: «زمانی پیش می‌آید که باید به فرزندانتان توضیح دهید که چرا زاده شده‌اند؟!» گویا که فلسفه‌ی خلقت انسان؛ خوردن، لذت بردن و چریدن در دنیا بوده است!



در آن سالها بود که شعار «فرزند کمتر؛ زندگی بهتر» فردگرایی را در مردم پرورش می‌داد و خودخواهی را در آنها تقویت می‌کرد. «فرزند کمتر؛ زندگی بهتر» به مردم توصیه می‌کرد: «بچه‌دار نشو تا بهتر بخوری، تعدادی انسان نیایند تا بهتر بپوشی، بگردی و بیشتر لذت ببری!»



 آن زمان همه برای تحدید نسل کار می‌کردند، حتی دانش‌آموزی 12 ساله که شده بود تکخوان گروه سرودی در دبستان میرابزاده‌ی اردکان یزد. گروه سرودی که برای بهورزان می‌خواند، برای منادیان تحدید نسل در روستاها.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
سرو
Iran (Islamic Republic of)
۱۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۴
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ما ست!
الان هم میشه این اب ریخته رو جمع کرد منتها بشرطها و شروطها! که شرطش عزم راسخه؛ مشکلات اقتصادی که سد راه افزایش جمعیت امروزه (من اعتقاد 100% به این ندارم اما به اعتقاد بعضیا) هم کلیدش در دست دولت و مردمه نه در دست ارباب و کدخدا!
همیشه می گم که اگه اراده کنیم، توی کشورمون اینقدر زمینه خالی وجود داره که نیروی کار هم کم میاریم.
5
1
پربازدیدترین آخرین اخبار