گروه سیاسی خبرگزای دانشجو، محمد نوروزی؛ در زندگی خیلیها پیش آمده که بعد از چند سال رفاقت با شخصی یکدفعه بخاطر سخنی یا رفتاری یا حسادتی کاملا نظر افراد درباره دوست چندسالهشان تغییر کرده است و با تعجب پرسید می شود چرا اینقدر دیر شناختمش . این بدان معنی است که شناخت انسانها بسیار بسیار مشکل است. برای همین هم هست که در احادیث ما آمده که برای شناخت دیگران با آنها به مسافرت بروید.
دانستن اینکه رئیس جمهور مملکت دارای چه روحیاتی است، چه حساسیتهایی دارد، از چه موضوعاتی زود دلخور میشود، چه اتفاقی خیلی خوشحالش میکند و در کل چه شخصیتی دارد حق اساسی مردمی است که رئیس جمهور در واقع به نمایندگی از طرف آنها در همه زمینههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و غیره تصمیمگیری میکند. اما آنچه بعد از چند سال از اداره کشور توسط رئیس قوه اجرایی از خلقیات رئیس جمهور به دست میآید با آنچه در زمان تبلیغات انتخاباتی مردم تصور میکنند از اخلاق و روحیات رئیس جمهور آیندهشان میدانند خیلی متفاوت است.
اکنون بعد از چند سالی که آقای روحانی از جنبههای مختلف و در عرصههای گوناگون مسائل اجرایی کشور خود را نشان داده، زمان مناسبی است که دوباره به واکاوی شخصیت رئیس قوه اجرایی کشور پرداخته شود.
برای تحلیل و بررسی خلق و خوی آقای روحانی تمرکز روی برخورد وی با موضوعات برجام، فیشهای نجومی و همچنین نوع تعامل و نگاه به متکبران عالم و مقایسه عملکرد وی در این حوزهها با شعارهای تاکید شده در زمان انتخابات و حتی بعد از آن ما را از پرداختن به موضوعات دیگر بینیاز میکند.
ابتدا برجام: مدت 3 سال از دوران ریاست جمهوری آقای روحانی میگذرد. با توجه به اظهارنظرهای مردم در سطح شهر و حتی سایتهای تحلیلی خارجی، نارضایتی مردم از عملکرد دولت یازدهم به شدت در حال افزایش است. این در حالی است که بعد از گذشت 6 ماه از برجام هنوز هیچ خبری از بهبود زندگی مردم و نشانهای دال بر برداشتن تحریمها نیست و دیده نمیشود. نکته حائز اهمیت در این باره این است که آقای روحانی هیچ بنایی بر بازگشت از رویه خود در اعتماد به آمریکا و همچنین تغییر سیاستهای اقتصادیاش که به برداشتن تحریمها گره خورده است ندارد. یقینا اگر رئیس جمهور محترم تصمیمی مبنی بر اظهارنظر در واکنش به عهدشکنی آمریکا و زیانهای بسیار گسترده کشور در نتیجه مذاکرات با 1+5 داشت تاکنون این کار را کرده بود. به عبارت روشنتر اگر صد سال دیگر هم به همین منوال بگذرد و این رویه یعنی عهدشکنی آمریکا و درجازدن کشور در حوزههای اقتصادی ادامه یابد آقای روحانی از حرف خود برنمیگردد. اساسا این خصلت و روحیه آقای روحانی را نشان میدهد که این افتضاحات به بار آمده ناشی از اعتماد به آمریکا را میبیند و میداند که بیکاری و رکود روز به روز در حال افزایش است اما دریغ از یک لحظه دلسوزی برای جوانان جویای کار و اقدامی اساسی برای جبران مافات.
دوم فیشهای نجومی: در زمینه حقوقهای نامتعارف که دولتیها و حامیان رسانهای آنها به هیچ وجه توانایی پاک کردن این ننگ بزرگ را از چهره دولت مدعی تدبیر و امید ندارند هر چند رئیس جمهور برای جلوگیری از آبروریزی بیشتر مجبور به عزل برخی عاملان این دزدیها شد اما با اغماض معناداری که نسبت به باندبازیها و خطدهیهای برادر خود در این زمینه و دیگر زمینههای مفسدهزا صورت داد ثابت کرد در این زمینه اعتقادی به برخورد با ویژهخواری و رانتسالاری ندارد. در واقع آقای روحانی نمیتوانست با دیگر افراد فاسد در این حوزه برخورد نکند چرا که مجبور بود انتظارات مردم را به صورت ظاهری و از روی سیاستبازی برآورده کند تا بعد از مدتی آبها از آسباب بیفتد، اما اگر میخواست با حسین فریدون هم همین برخورد ظاهری و از روی مصلحتورزی را داشته باشد تیشه به ریشه خود به عنوان یکی از مدعیان رایآوری در انتخابات آینده زده بود. بنابراین در این مورد، چشمپوشی و فریب افکار عمومی با حربه انداختن توپ در زمین حریف را انتخاب کرد. این رفتارها از سوی شخصی سرزده که هم نام خانوادگیاش است و هم از روحانیون جامعه محسوب میشود و مردم به او بعنوان شخصی مینگرند که از شخصیتهایی بزرگی همچون ائمه اطهار(ع) الگو گرفته است. حال اینکه تا این حد زاویه از آن شخصیتهای نورانی وجود دارد خود اثباتکننده و ترسیمبخش شخصیت و روحیات آقای روحانی است.
سوم برخورد با متکبران عالم: اگر آقای روحانی لباس روحانیت به تن نداشت و مدعی تشیعمحوری در زندگی خود نبود کسی هم به وی بخاطر وادادگیاش در برابر زورگویان دنیا تا این حد خرده نمی گرفت اما وی کسی است که حتی نام خانوادگیاش را نیز تغییر داده و از مدعیان افراد پیشرو در تاسی به ائمه اطهار است. جالب است که از دیدگاه حضرت امام(ره) که همه ایشان را الگوی بینقصی در اسلام ناب میدانند تناقضات مهمی در ابعاد زندگی رئیس جمهور محترم وجود دارد. از دیدگاه امام خمینی یک روحانی اصیل اهل مبارزه با نفاق و شرک و ظلم است و برای اینکه یک روحانی در عرصه مبارزه با ظالمان بدون تردید و ترس به وظایفش عمل نماید حتما باید سادهزیست باشد و اگر اینگونه نباشد با الفبای مبارزه بیگانه است. حال شخص آقای روحانی باید پاسخگو باشد که آیا حاضر است به خبرنگاران و فیلمبرداران اجازه دهد تا از محل زندگیاش گزارش تهیه کنند. مطمئنا پاسخ مثبت به این مطالبه از محالات است چرا که نمونههای زیادی از واکنش آقای روحانی نسبت به منتقدان دولت را همه دیده و شنیدهاند و نیاز به امتحان دوباره ندارد.
به طور خلاصه و جمعبندی باید گفت که بیخیالی رئیس جمهور نسبت به خسارات کشور از قبل مذاکرات بینتیجه با غرب و درجازدن کشور در این چند سال، عدم برخورد با برادر خود به عنوان پشت پرده رسواییهای اخیر دولت در موضوع برداشتهای حرام از بیتالمال و دیگر اینکه رفاهزدگی و فاصله طبقاتی زیاد رئیس جمهور محترم با دهکهای درآمدی پایین جامعه در عین ملبس بودن به لباس روحانیت همگی شخصیتی از ایشان را به نمایش گذاشته که به هیچ وجه با شعارهای ایشان در زمان انتخابات و ادعای دلسوزی برای مردم سازگاری ندارند و لازم است در ذهنیت عمومی نسبت به وی بعنوان یک رئیس جمهوری که میخواهد کن فیکون کند و مردم را از وضعیت اقتصادی دشوار برهاند ترتیب اثر اساسی داده شود.