به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ در کارگاه انتقال تجربه روز سوم برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت احمدرضا درویش 2 محور عرصه رسانه و تسلط آن بر افکار عمومی جهان همچنین ورود به عرصه دیجیتال را مورد توجه قرار داد.
وی با اشاره به این مهم که جشنواره با نام مبارک «مقاومت» برگزار میشود و مضمونی استراتژیک را دنبال میکند،گفت: امروز در شرایطی قرار داریم که در تمام جهان از آنالوگ به عرصه دیجیتال وارد شدیم و این مقوله برای من هم که تجربههای قبلیام آنالوگ بوده تازگی بسیار دارد.
وی در ادامه به عصر دیجیتال و دوران پسامدرن اشاره کرد و گفت: در عصر دیجیتال عرصهای فراهم شده تا بتوان انتقال مفاهیم را سریعتر وگستردهتر انجام داد اما تعریف ما از مقاومت چیست. در فطرت بشر و نظام خلقت نگاه به آینده و رسیدن به تعالی وجود دارد اما مقاومت همیشه از یک ترس ناشی میشود. ترسی از نداشتنها،دستاوردهایی که پرسشهای بسیاری را در روزگار مدرن فراهم آورده و بیشتر امروز شاهد انسانهراسی در دنیا هستیم. این ترس توهم نیست. در همه نحلههای فکری، اقشار و جغرافیای زمین این ترس نسبت به فردا، فرزند، جامعه و ... ناامنی ایجاد میکند. جهانی که امروز ماشین برای امنیت و آرامش او در خدمت گرفته شده، باز هم ترس در آن دیده میشود. این ترس ناشی از سلطه استعمار بر کشورهای در حال توسعه و ضعیف است.
وی ادامه داد: در جایی که با ارتباطاتی چون اینترنت انسانها باید نزدیک به هم و بدون فاصله ارتباط داشته باشند و انتقال اطلاعات به آسانی صورت گیرد هنوز جهان سلطه به برتریطلبی خود ادامه میدهد.
کارگردان فیلم تحسین شده «سرزمین خورشید» در ادامه گفت:امروزه شاهد چیرگی و اهمیت کارخانههای اسلحهسازی بر اقتصاد جهانی هستیم. در شرایطی که در دنیای پسامدرن شاهد جنگهای عجیب هستیم شعار تفاهم و تعامل میدهند. متاسفانه این ظرفیت شتابنده تکنولوژی و فناوری در اختیار جریان سلطه است و به بشر نگاه ابزاری دارد. اما حقیقت کجاست؟
وی در ادامه گفت: در زمان امام حسین (ع) نیز جریان فکری معاویه به خود مشروعیت میداد زیرا معتقد بود قدرت در دست ماست. ما بهتر میتوانیم شریعت را گسترش دهیم. امروز هم شاهد این تفکر هستیم. آنچه در دنیای امروز شاهدیم غلبه قدرت و ثروت است. تصویری که انسان را با فضایی ترسآلود و نفرتپراکنی همراه کرده است. قطعا رسانههایی که در جستجوی حقیقت هستند و زبان تحریف را میشناسند رسالتی پیامبرانه دارند و آن را باید به درستی دنبال کند. امروز این رسانهها مسئولیت در قبال خلقت، بشریت و حقیقت دارند. رسانههای حقیقتطلب باید سؤال کنند که چه بر سر انسانها، محیط زیست،آب و باران میآورند.
وی درباره تسلط سینما در جامعه امروز گفت: رسانه سینما رسانهای قوی است اما فراگیری آن در افکار عمومی در چه حدی است. صدای سینمای ایران شنیده نمیشود. ما سهمی از کرسیهای جهانی نداریم. در دیپلماسی فرهنگی بینالمللی خود تنها به حضور در جشنوارهها بسنده کردهایم که در همه دورانها وجود داشته است. اینکه در جشنوارهها حضور داشته باشیم مفید است اما چقدر تاثیر گذاریم و چقدر داد و ستد در بازارهای جهانی داریم. من به شما میگویم متاسفانه یکسویه بوده است. درست است که در جشنوارههای مختلف سینمای ایران حضور دارد و تقاضای جشنوارهها را فیلمسازان برآورده میکنند و بالاخره مورد توجه قرار میگیرند. سهم سینمای ایران صندلیهای سینمای جهان و رسانههای غربی چیست؟ سینمای ایران در بازارهای جهانی آنگونه که شایسته است نتوانسته سهمی برای خود فراهم کند و داد وستدی داشته باشد.
وی در ادامه به جنگ و تبعات آن اشاره کرد و گفت: در همه جای دنیا هجوم کننده یا دفاع کننده باشیم تبعات زیادی بر روی جامعه وجود دارد و همه اقشار جامعه با آن روبرو میشوند. به طور مثال ما بیش از 30 سال از جنگ فاصله گرفتیم اما تبعات آن را در حیات اجتماعی خود میبینیم. سینمایی در برگیرنده و ماندگار خواهد بود که به تمام لایههایی که جنگ در آن تاثیر داشته، توجه کنند. به اقشار مختلف از جمله کودکان، زنان، پزشکان و ... امروز میدانیم 21 الی 27 متخصص در عرصه نظامی باید دست به دست هم بدهند تا یک گلوله شلیک شود. با احتساب فراگیر بودن جنگ سینمایی در حوزه جنگ ماندگار است که تبعات آن را به درستی ارائه دهد.
کارگردان فیلم «دوئل» ادامه داد: امروز دوربینها و مستندسازان، رسانههایی از جمله تلویزیون باید در خیابانهای لبنان و در کنار آوارگان سوری باشند. وضعیت فعلی این عزیزان به درستی باید در عرصه رسانه دیده شود. در مقابل رسانههایی که کارشان تحریف حقایق است سهم آثار روشنگر کجاست. امروز بیتوجهی عجیبی در این عرصه دیده میشود. هر قدر به تجربیات دفاع مقدس تکیه کنیم میتوانیم روشنگری بیشتری در ارائه حقیقت داشته باشیم.
وی در ادامه به این مهم اشاره کرد چرا سلطهطلبان سوریه، عراق را مورد هجوم قرار دادند در جهان عرب سوریه وعراق دو کشور صاحب تمدن هستند و کشور سوریه صاحب سینمای اصیل و درام است. تکنیک و فناوری قوی دارد. سؤال اینجاست چقدر برای نمایش حقایق جنگ سوریه، یمن، بحرین وقت و هزینه کردیم. باید بپذیریم سینمای ایران پتانسیل این را دارد که بتواند آثار ارزشمندی تولید کند اما چقدر دولت زیرساختهای ارتباطی را فراهم آورده است. من به شخصه فیلمنامهای با موضوع سوریه و مقاومت دارم و هیچ امکانات مالی از دولت طلب نمیکنم اما آیا دولت این امکان را فراهم میکند فیلم من برای 15 میلیون آواره سوری در اردن، ترکیه و لبنان توزیع شود؟ به من پاسخ دهند اگر رستاخیز به صورت دی وی دی آماده شود میتوانند آن را به شیعیان پاکستان وآوارگان به صورت رایگان ارائه دهند؟ متاسفانه در این سالها دادو ستد به سینمای ایران حتی در حوزه منطقه نیز کمرنگ است.
وی در خاتمه به این مهم اشاره کرد: ما در کنداکتور اکثر جشنوارههای خارجی هستیم اما آیا در افکار عمومی دنیا حضور داریم؟ ما تنها زینتالاجشنواره هستیم. به ما جایزه میدهند اما فرصتی برای انتقال مفاهیم خوب سینمای ایران فراهم نیست. چرا دوربین ما حتی در منازل، خانهها است. چرا زندگی واقعی ایرانی در آن جریان ندارد؟ بیلبوردهای شهری و فضای آثار تلویزیونی ما چرا رنگ و بوی واقعی ندارد؟ امروز دچار وارونگی شدهایم. چرا نان حلال در فرهنگ آثار تولید شده ما دیده نمیشود؟ روزگاری مستضعف ومظلوم مفهوم خاص خود را داشت. اما امروز برای توهین به فرد واژه «عمله» را به کار میبرند. روزگاری کارگری قداست خاص خودش را داشت. امروز باید مفاهیم را بازتعریف کنیم.