به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو،محبوبه راهپیما همزمان با دهه اول ماه محرم و عاشورای حسینی مثنوی زیبایی تقدیم علمدار کربلا و امام حسین(ع) کرد که در زیر منتشر میشود.
ماه من ای که خدای ادب و سقایی
عاشق روی حسین و علی و زهرایی
نام زیبای تو در رود زمان جاری ماند
معنی نام تو ایثار و وفاداری ماند
سرنوشت تو از آغاز شگفت آور بود
دست هایت همه جا تکیه گه خواهر بود
ماه زیبای بنی هاشم و پرچمداری
لشکر حق و یقین را تو سپهسالاری
عرشیان عاشق این یاوری ات یا عباس
دشمنان خیره به جنگاوری ات یا عباس
عرش می خورد به دستان تو پیوند آرام
رود از آینه چشم تو دل کند آرام
موج در موج به نام تو سرازیر شده است
کربلا در تب چشمان تو زنجیر شده است
شوق و امید رسیدن به تو جرئت می داد
کاش سرنیزه در این فاصله فرصت می داد
آه از این همه اندوه که بر دل ها ماند
حسرت بردن آبی به دلی تنها ماند
صبر می رفت که با مشک تو زانو بزند
مشک افتاد که بر اشک تو زانو بزند
دستهای به زمین خورده کمر خم می کرد
آسمان بر تو و احساس تو سر خم می کرد
سایه در سایه که پیچید جنون جاری شد
از دو چشمان تو فواره ی خون جاری شد
درد با دیدن افتادن تو درد کشید
مشک سُر خورد... زمین با تن تو درد کشید
مشک یک قطره شد از شرم به خاک افتاد و
بر دلش واقعه در واقعه چاک افتاد و
سر تو نیزه نشین...آه غمت سنگین است
دختری پشت غزل های حرم غمگین است
دل ِ تنها شده از تاب تماشا افتاد
چند بخش است عمو؟! دشت جوابش را داد:
"مشک، دست و عَلَم و حادثه دنبال هم است"
چشم باران زده اش خیره به سوی عَلَم است
دلِ طوفانزدهام باز به شور افتاده است
ماهی کوچک غمدیده به تور افتاده است
کودکانی که به پیشانی شان مُهر غم است
خون اگر از غم و اندوه ببارند کم است
دشت میخواست صبوری کند اما جان داد
شعر با قامت سقا لب دریا جان داد