اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، ناصر فکوهی در برنامه بررسی ریشه های فساد اقتصادی در ایران که به همت بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی در تالار شهید مطهری دانشکده برگزار شد، درباره چگونگی منجر شدن ساختارهای اقتصادی موجود در جامعه به فساد صحبت کرد.
فکوهی با اشاره به اینکه پدیده فساد در تمامی کشورهای جهان وجود داردّ ولی میزان فراگیری اش متفاوت است، گفت: پدیده فساد اقتصادی در دوره های اولیه تمدنی وجود داشته است. تا دوره حکومت ملی فساد پدیده ای بود که فقط در راس حکومت وجود داشت و در سطح جزئی کمتر دیده می شد. در واقع با به وجود آمدن دولت های ملی با شکل های جدید فساد روبرو می شویم.
وی افزود: دولت ملی نمی تواند مثل یک دولت باستانی رفتار کند، چون که مشروعیتش را از مردم می گیرد؛ به همان میزان که دولت مدرن واقعی شکل بگیرد، میزان پاسخگویی دولت بیشتر می شود و فساد کمتر. در ایران تاکنون دولت مدرن به طور کامل محقق نشده است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: یکی از مشکلات کشور ما این است که بسیاری از چرخه های اقتصادی کشور دارای ساختار سنتی هستند و هیچ نظارتی بر آنها نیست.
فکوهی افزود: در دوره مدرنتیه برای شکل گیری فساد به دو عنصر اصلی پول و قدرت نیاز داریم. پول زیاد و قدرت انحصاری یا قدرت انحصاری منهای شفافیت، موجب شکل گیری فساد می شود. عدم وجود شفافیت موجب به وجود آمدن شبکه های فساد می شود.
وی در مورد فساد در دوران پیش از انقلاب گفت: در سیستم پیش از انقلاب اسلامی از سال های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ ما شاهد افزایش خیلی زیاد درآمدهای نفتی هستیم، به طوری که هزینه کردن آنها به آسانی امکان پذیر نیست. این پول ها قسمتی صرف مسائل کشور می شود و قسمتی از آن هم توسط سیستم حاکم فاسد مصادره می شود. این دو موضوع باعث به وجود آمدن تغییرات سریع در ایران شد که یکی از علل انقلاب اسلامی بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: در سی چهل سال گذشته ایران پیوسته تحت فشار نیروهای معاند خارجی بوده ، برای اینکه این نیروها بتوانند به ایران برگردند. اگر بخواهیم اوضاع کشور را بهتر کنیم باید سعی کنیم بیشتر در جهت اهداف انقلاب قرار بگیریم، نه اینکه حرکت رو به عقب داشته باشیم و در مقابل انقلاب جبهه گیری کنیم.
فکوهی در مورد ایران دهه ۶۰ گفت: در ایران دهه ۶۰ ناگزیر اقتصاد انقباضی شکل می گیرد؛ چون چنین اقتصادی ضروری شرایط کشور است و این اقتصاد موجب موفقیت مقاومت ایران در مقابل خیل دنیا؛ که در جنگ تحمیلی شرکت داشتند، می شود.
وی با اشاره به روند بازسازی در ایران گفت: از دهه ۷۰ بازسازی شروع می شود، ولی نکته منفی این دوره این است که ما وارد یک اقتصاد نئولیبرالیسمی می شویم و اقتصاددانان نئولیبرالی در همه دولت های دهه ۷۰ تاکنون در صدر مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی بوده اند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در مورد سیاست های اقتصاد نئولیبرالیسمی گفت: اقتصاد نئولیبرالیسمی درصدد انجام چند کار است؛ اول اینکه باید از تنظیم بازار دست بکشیم و بازار خودش را کنترل کند. این موضوع باعث به وجود آمدن فاجعه ای در ایران پس از انقلاب شد.
فکوهی در مورد دومین هدف اقتصاد نئولیبرالیسمی گفت: سیاست های اقتصاد نئولیبرالیسمی درصدد این است که حتما ما را به بازارهای جهانی وصل کنند و این موضوع از طریق وصل شدن به نهادهای بین المللی اقتصادی میسر می شود، در حالی که این نهادها مورد اعتراض بسیاری از کشورهای اروپایی بودند.
وی در مورد سومین سیاست این نوع اقتصاد گفت: اقتصاد نئولیبرالیسمی درصدد این است که همه مشکلات را با پول حل کند. این موضوع را می توان در نظام آموزش عالی کنونی کشور مشاهده کرد. تعطیلی ادارات و مدارس بر اثر آلودگی هوا نوعی پول درمانی است که ناشی از این دیدگاه می شود که مشکلات را با پول می توان حل کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه گفت: به نظر من آنچه ما را به سمت هر چه بیشتر شدن فساد اقتصاد برد، سیاست های نئولیبرالیسمی بود؛ که از دهه ۷۰ به وجود آمد. پول درمانی باعث به وجود آمدن دموکراسیته شدن فساد یعنی گسترده و عمیق شدن فساد شد.
فکوهی در مورد راهکارهای مقابله با فساد گفت: مهمترین راه بازسازی نظام اخلاقی، ارزشی و دینی است که البته این کار با توصیه و حرف درست نمی شود.
وی در مورد دومین راهکار گفت: باید کارهای رادیکالی را به شکل تدریجی انجام داد یعنی اینکه به سمت غیرکالایی کردن گسترده بعضی سیستم ها برویم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: بخش هایی مثل آموزش و پرورش، مسکن، پزشکی و سلامت، حمل و نقل عمومی، فرهنگ، هنر و رسانه از جمله بخش هایی هستند که باید غیرکالایی شوند، یعنی اینکه کسی برای پولدار شدن وارد این حوزه ها نشود. چون این عرصه ها عرصه هایی نیست که بتوان از طریق آن پولدار شد.
فکوهی گفت: دلیل به وجود آمدن فساد گسترده در ایران تبعیت از الگوهای شکست خورده آمریکایی بود. با این شرایطی که پیش می رویم هم باید از استقلال سیاسی مان کوتاه بیاییم و هم از عدالت اجتماعی. استقلال سیاسی برای اینکه مجبوریم برای پاسخگویی به نیازهای غیر ضروری مردم، الگوهای شکست خورده بین المللی را بپذیریم و کوتاه آمدن از عدالت اجتماعی به خاطر این است که شاهد به وجود آمدن نابرابری اجتماعی و اختلافات طبقاتی زیادی هستیم.