اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنی
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مجید، سرسنگی معاون فرهنگی دانشگاه تهران در خصوص مسابقات مناظره ملی مناظره دانشجویان گفتوگویی داشته که متن آن به شرح زیر است:
نسبت بین مسابقات مناظره در مقایسه با دیگر مسابقات دانشجویی چیست؟ به نظر شما چه فرقی بین این مسابقات با بقیه مسابقات وجود دارد؟
سرسنگی: در رابطه با مسابقات مناظره و سایر مسابقات دانشجویی شاید خیلی نتوان اینها را باهم قیاس کرد و گفت مثلا این بهتر بود یا آن یکی بهتر بود. به نظر من هر برنامهای در دانشگاه، در حوزه مسابقات دانشجویی یک هدفی را دنبال میکند. وقتی ما مثلا جشنواره تئاتر دانشجویی، جشنواره شعر دانشجویی، جشنواره ادبیات، جشنواره فیلم برگزار میکنیم، خوب هر کدام از اینها یک هدفی را دنبال میکنند. مجموعه این اهداف به یک شاهراه اصلی میرسد که از یک طرف دانشجوها بتوانند در دانشگاه فعالیت مثبت اجتماعی داشته باشند، اوقات فراغتشان به خوبی پر بشود و فرهنگشون ارتقا پیدا کند. یعنی ما اعتقاد داریم که دانشگاه فقط محلی برای آموزش و پژوهش نیست البته آموزش و پژوهش قطعا از رسالتهای مهم دانشگاست، اما همواره این اعتقاد وجود داشته که ارتقا فرهنگ دانشجوها و آماده کردن آنها برای رفتن به جامعه و ایفای نقش در جامعه از وظایف مهم دانشگاست. بنابراین همه این جشنوارهها و مسابقات به نوعی بچهها را برای اینکه در آینده بتوانند نقشهای خودشان را در صحنه بزرگ اجتماعی ایفا کنند، آماده می کنند.
به نظر من یکی از ویژگیهای مهمی که مسابقات مناظره دانشجویی دارد، این است که دانشگاه محل گفتمان است یعنی اگر ما بخواهیم چند مؤلفه را مشخص کنیم و بگوییم دانشگاه چه ویژگیهای مهمی دارد: مهمترین ویژگیاش همین است که دانشگاه محل تضارب آراء و گفتمان بین آدمهاست. در واقع میتواند یک الگویی برای دیگران ایجاد کند که بدانند، چگونه میتوان در عین حالی که آدم ها سلیقههای متفاوتی با همدیگر دارند، اما بتوانند در یک بستر عقلانی و منطقی باهم گفتگو کنند. این یکی از ویژگیهای مهم دانشگاست. مناظرات دانشجویی از این نظر که تمرین گفتمان در دانشگاست، تمرین طاقت داشتن در برابر حرف مخالف آدمی، تمرین اینکه آدم چگونه میتواند در یک فضایی بشیند، گفتگویی با رقیب خودش و جناح مقابل خودش انجام بدهد. فارغ از موضوعاتی که برای این مناظرات انتخاب میشود که البته به نظرم محتوای آنها هم خیلی مهم است(اینکه به چه مسائلی توجه میکنیم، چه مسائلی را به عنوان سوژه هر مناظره انتخاب میکنیم) اما به نظرم از اینها مهمتر هم این است که مسابقات نشان میدهد چگونه دانشجوها میتوانند برای جامعه یک گفتمان سالم و به دور از تشنج و چالش را الگوسازی کنند. ما الان یکی از مشکلات عمدهای که در جامعه داریم همین است که حتی در سطوح بالا گاهی مسئولانی را میبینیم که نمیتوانند باهم گفتگوی درست، داشته باشند. از طریق رسانهها با هم صحبت میکنند، یک نفر موضوعی را میگوید و دیگری در یک رسانه دیگر جواب میدهد، طعنه و کنایه میزنند. در صورتی که ما اعتقاد داریم در یک فضای سالم و در بستری که در نظام جمهوری اسلامی واقع شده آموزهها و ارزشهای انقلابی، دینی و ملی ما، اینگونه حکم میکند که ما باید بتوانیم ظرفیت شنیدن حرف مخالف را داشته باشیم و باهمدیگر گفتگو کنیم. این مناظرههای دانشجویی از این نظر این ویژگی را نسبت به سایر مسابقات دارند که در واقع اولا به دانشجوها نشان میدهند که چطور میتوانند باهم گفتگو کنند، و دوم، امیدوارم، باهم الگویی برای خارج از دانشگاه ها درست کنند. برای همین من فکر میکنم این مسابقات وسعت بیشتری داشته باشد، مخاطب بیشتری جذب میکند. حتی من فکر میکنم این مسابقات میتواند مخاطب غیردانشجویی هم داشته باشد. در واقع افرادی که بیایند و ببینند گفتمان در دانشگاه چگونه صورت میگیرد. حتما این در دراز مدت تاثیر مثبتی هم روی گفتمان فرهنگی و سیاسی داخل دانشگاه و هم گفتمانهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی خارج از دانشگاه میتواند داشته باشد.
چه احساس نیازی صورت گرفت که دانشگاه تهران برای همکاری و کمک در مرحله کشوری مسابقات، پیش قدم شد؟
سرسنگی:دانشگاه تهران الان یک دانشگاه نیست. مظهری از آموزش عالی کشور است هم در حوزه مسائل علمی و هم حوزه مسائل فرهنگی –اجتماعی. بنابراین باید این ظرفیت را داشته باشد که بزرگترین و نابترین فعالیتهای دانشگاهی در آن برگزار شود. این اتفاق هم در حال حاضر در حال رخ دادن است. برنامههایی که در دانشگاه تهران برگزار میشود،برنامههایی هستند که غیر از سطح دانشگاه، سطح ملی را هم شامل میشوند.
مسابقات ملی مناظره دانشجویان برنامه خوبی است. وقتی بحث میزبانی دور پنجم صورت گرفت ما استقبال کردیم در دانشگاه تهران صورت بگیرد. فکر میکنیم وقتی برنامهای در دانشگاه تهران اتفاق میافتد پوشش رسانهای اطلاعرسانی بیشتر است توجههای بیشتری جلب میشود. وقتی حرکتی در دانشگاه تهران صورت میگیرد، نسبت به زمانی که در یک دانشگاه کوچک اتفاق میافتد، تفاوت است. ما رسالت فرا دانشگاهی برای خودمان قائل هستیم از برنامههایی که در سطح ملی و بین المللی برگزار میشود، استقبال میکنیم. بخش کشوری مسابقات مناظره هم یکی از این برنامههاست. جهاد دانشگاهی در سال های اخیر برنامههای خوبی در حوزه مسائل فرهنگی شروع کرده، یکی همین مسابقات مناظره دانشجویی است، یکی بحث تندیس ایثار برای دانشجویان و... اینها برنامههای خوبی هستند و همه ما وظیفه داریم کمک کنیم. ما اعتقاد داشتیم هرکسی کار خوب فرهنگی انجام میدهد، ما باید کمک کنیم. مهم نیست که ما برنامه را برگزار میکنیم یا فرد دیگری. یکی از آفتهایی که در حوزه فرهنگی داریم همین بخشینگری است. من فکر میکنم همه کارهای حوزه فرهنگی باید در حوزه من اتفاق بیافتد و اگر دیگری کار میکند من نباید کمک کنم. به عقیده من حوزه فرهنگ حوزه مرزبندی نیست؛ به همین دلیل فکر میکنم دانشگاه تهران وظیفهاش بود کمک کند. خیلی خوشحال هستیم که جهاد دانشگاهی پذیرفت این کار صورت بگیرد. ضمن اینکه یک دلیل دیگر هم وجود داشت، ما به دنبال این هستیم که مناظرات دانشجویی را در سطح بینالمللی برگزار کنیم. دانشگاه تهران این آمادگی را دارد که وارد یک مرحله بالاتر از این بشود. دوستان در جهاد، تجربه سطح ملی دارند. ما فکر میکنیم با این تجربه میشود یک قدم فراتر گذاشت، یعنی ما یک بخشی هم به عنوان بخش بینالملل اضافه کنیم. این موضوعی است که خیلی وقت بود در ذهن من بود، و خیلی دوست داشتم این با همکاری جهاد دانشگاهی صورت بگیرد. صحبتهایی هم با دوستان جهاد دانشگاهی داشتیم که به تدریج این مسابقات را به سطح بین المللی برسانیم. حالا شاید اول با کشورهای اتحادیه آسیا-اقیانوسیه که در حال حاضر، دانشگاه تهران ریاست این اتحادیه را به عهده دارد، شروع کنیم. یا از کشورهای اسلامی شروع کنیم. الان در سطح دنیا این اتفاق در حال رخ دادن است. در بعضی از دانشگاههای دنیا مسابقات مناظره برگزار میشود که از کشورهای مختلف با زبان انگلیسی شرکت میکنند. ما فکر کردیم اگر امسال میزبانی این برنامه را داشته باشیم تجربه خوبی میشود که از سالهای آینده با همکاری جهاد دانشگاهی در واقع بخش بینالملل را هم به این مسابقات اضافه کنیم.
با دانشجویان که صحبت میکردیم، انگیزه خودشان را از حضور در این مسابقات اینگونه اعلام میکردند که میخواهند برای حل مشکلات کشور قدمی بردارند از این انگیزهها چطور میشود استفاده کرد؟
سرسنگی: فارغ از بحث اینکه این مناظرات ظرفیت گفتمان در جامعه را بالا میبرد، محتوای مناظرات هم مهم است. یکی از ایرادهایی که همیشه به دانشگاه ها وارد بوده این مسئله بوده که دانشگاهها مثل برج عاجی هستند که توجهای به مسائل جامعه نمیکنند. ما مقاله علمی تولید میکنیم، پژوهش میکنیم ولی در واقعیت چند درصد اینها معطوف به مشکلات واقعی جامعه هستند؟ این حجم از پایاننامه در طول سال تولید میشود چندتا از این پایاننامهها معطوف به مشکلات واقعی که در جامعه وجود دارد، هستند؟ این مشکلات در صنعت هست، در فرهنگ، اقتصاد، مسائل نظامی، مسائل اجتماعی، مسائل سیاسی، مسائل سیاست خارجی. این مناظرات ظرفیت خوبی هستند برای اینکه ما این مشکلات را شناسایی کنیم و این مشکلات در دایره بحث و گفتگوی دانشجوها قرار بگیرد و راهحلهای جدیدی از آنها پیدا کنیم. برای همین من عرض میکنم لزوما مخاطب این مناظره ها میتوانند دانشگاهی هم نباشند و فرا دانشگاهی ها هم باشند. مثلا اگر مناظرهای در مورد محیط زیست، هوا، آب، خاک، صنعت، کشاورزی، میتوان از آدمهایی که در این حوزه در کشور، مسئولیت اجرایی دارند دعوت کرد تا نقطه نظرات دانشجوها که مبتنی بر تحقیق، پژوهش و در واقع دانشمحور هستند را بشنوند. شاید اگر بگوییم همه حرفهایی که گفته میشود، لزوما میتوانند اجرایی شوند، حرف گزافی باشد. ولی من اعتقاد دارم بسیاری از این حرفها میتواند حالت عملیاتی پیدا کند و در دستگاههایی که دنبال حل مشکلات کشور هستند استفاده شود. من فکر میکنم حتی تهیه متنهای این مناظرهها و انتشار مناظرات به صورت کتاب، فضای مجازی و...
به نظر من، این ایده خوبی است که مناظرهها ضبط شود، طبقهبندی شود و مثلا بگوییم این ده تا مناظره در حوزه سیاسی، این ده تا مناظره در حوزه مسائل اقتصادی، این ده تا مناظره در حوزه مسائل اجتماعی و... و اینها منتشر شوند.
سرسنگی: در دانشگاه تهران ما امکان پخش اینترنتی برنامهها را داریم. خیلیها شاید نتوانند در طول روز بیایند اینجا ولی میتوانند از فضای مجازی پیگیری کنند. من اعتقاد دارم ما کارهای خوبی انجام میدهیم. ولی در ترویج آنها سرمایهگذاری نمیکنیم. همیشه فکر میکنیم ترویج و تبلیغ کار رسانهای کار اضافهای است، در صورتی که من فکر میکنم اگر فیلمهای این مناظرهها در فضای مجازی باشد، دی وی دی آن موجود باشد، مکتوب شده مناظرات در دسترس باشد، سطح مخاطبین مناظرات هم گسترش پیدا میکند. البته ممکن است از هر ده تا مناظره، سه- چهار تا از آنها قابلیت این کار را داشته باشد ولی همین هم خوب است. ما الان خودمان در دانشگاه، دنبال یک شبکه تلویزیونی فرهنگی دانشگاه هستیم. این برنامهها میتواند خوراک این شبکه باشد. بنابراین من واقعا پیشنهادم به برگزار کنندهها این است که همونطوری برای برگزاری برنامه، رو همه چیز فکر میکنند، غذا، خوابگاه، رفت وآمد،داوری و... روی انتشار مناظرههای خوب و جذاب از کانالهای مختلف هم باید سرمایهگذاری صورت گیرد و ما در دانشگاه این آمادگی را داریم که در این زمینه هم کمک کنیم.
فایده مسابقات برای دانشجوها و فضای دانشگاه، از نظر فردی و اجتماعی چه چیزی میتواند باشد؟ توانایی ما گفت وگو در کجا قرار گرفته در سطح عام برای مردم و در سطح خاص برای دانشجوها؟
سرسنگی:ما در بحث گفتو گو ضعفهایی داریم. ما اساسا به لحاظ فرهنگی عادت کردیم یک نفر از بالا صحبت کند و دیگران گوش دهند. ما به دیالوگ خیلی عادت نداریم، بیشتر مونولوگ است. حتی وقتی دیالوگ برقرار میکنیم بیشتر فضای کلی آن مونولوگ است. مثلا در برنامه دیروز هم بود. آقای رئیس جمهور یک ساعت و نیم به حرفهای ما گوش میدهند ولی وقتی ایشان شروع به صحبت میکنند ما باز هم میخواهیم صحبت کنیم. جاهای دیگر هم همینطور. فرهنگ ما متاسفانه مدتهای زیادی، فرهنگ مونولوگ بوده، در حالی که دنیا سالهاست به این نتیجه رسیده است که از مونولوگ چیزی درنمیاید. به عقیده من مونولوگ فقط در سطح وحی خوب است که خداوند به بندگانش یک چیزهایی رو میگوید. شما وقتی پیمغبران رو نگاه میکنید، متوجه میشوید شیوه آنها دیالوگ است. یعنی پیغبمر ما با آدمها صحبت میکنند، دلشان را بدست میآورند. قران میگوید: « فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ » بشارت بده به کسانی که اقوال متختلف را میشوند و از بهترینش تبعیت میکنند. اصلا دین ما دین دیالوگ است دین گفتوگوست. حضرت علی در اوج قدرت با مردم گفتوگو میکنند. اما در اوج قدرت هرکسی میتوانداز حضرت علی بگیرد. . یعنی آنچه که حضرت علی را در فرهنگ ما، نه فقط فرهنگ شیعی بلکه فرهنگ اسلامی، بلکه حتی فرهنگ بشری، همین ظرفیت ایشان برای گفتو گو بوده است. ولی من مدیر که اینجا نشستم، اگر یک دانشجو، کوچکترین انتقادی را از من داشته باشد، من تا به خاک سیاه نزنم، ولش نمیکنم. یک کاری میکنم که دفعه دیگر جرئت نکند از من انتقاد کند. حرفش را میزنم، ولی در مقام عمل انجام نمی،دهم. این برای من یک ضعف بزرگ فرهنگی است. شب عاشورا امام حسین میگویند من چراغ را خاموش میکنم هرکسی که دوست دارد برود، هر کسی دوست دارد بماند. خوب میتوانست همه را در رودرواسی قرار بدهد. وقتی ما به بزرگان دین نگاه میکنیم میبینم این آزادمنشی و این ظرفیت بزرگ بوده است که ایشان را تبدیل به اسطوره کرده است. چرا در فضای گفتمان سیاسی و اجتماعی امروز این ظرفیت را نداریم؟ چرا تا یک خبرنگار یک چیزی مینویسد ما به جای اینکه حرف او را گوش بدهیم و اگر حرفش درست است خودمان را اصلاح کنیم کاری میکنیم که از حیز انتفاع ساقط بشود؟ چرا اگر یک منتقد نقدی برای ما مینویسد ما مجلهاش را تعطیل میکنیم؟ این نشان میدهد، ما در بعضی از مواقع ظاهرا میگوییم آزاداندیشیم. ظاهرا میگوییم اهل دیالوگ هستیم. ولی عملا فضای مونولوگ حاکم است. پیام این مسابقات همین است که دوران مونولوگ به سر رسیده. وقتی حضرت امام میگویند: ما جمهوری اسلامی میخواهیم نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر و تاکید دارند روی جمهوریت در کنار اسلامیت ،یعنی اسلام دین دیالوگ است. یعنی شما نمیتوانید در دوران معاصر یک حکومت اسلامی داشته باشید و مبانی فکری این حکومت اسلامی با دیالوگ همراه نباشد. با چندصدایی همراه نباشد. بنابراین یکی از پیامهای مهم این مسابقات مناظره گذشتن از دوران مونولوگ و اهمیت دادن به دیالوگ است. اما در همین دیالوگ هم ما باید یاد بگیریم چجوری دیالوگ برقرار کنیم. اما بستر این دیالوگ، بستر درستی نیست، دیالوگ سالم نیست. این مسابقات اولا میتواند بگوید دیالوگ اهمیت دارد و بعد میتواند بگوید چطور باید دیالوگ را برقرار کرد و میتواند یک الگویی برای جامعه باشد.
از طرفی اعتماد به نفس دانشجوها را به لحاظ فردی تقویت میکند. دانشجو در کلاس درس مشکلی دارد، ولی خجالت میکشد در حضور دیگران صحبت کند. این مناظرات باعث میشود دانشجوها اعتماد به نفس پیدا کنند برای اینکه بتوانند حرف بزنند. در اینجا تمرین کنند تا بعدا در جامعه حرف بزنند. گاهی اگر ظلمی صورت میگیرد درست است که تقصیر ظالم است، ولی مظلوم هم گناهکار است. برای اینکه حرفش را نمیزند. برای اینکه در مقابل حرف زور کوتاه میاید. برا اینکه بلد نیست چطور حرف بزند. بعضی از ما بلد نیستیم چطور حرف بزنیم. این مناظرهها یاد میدهد چطور حرف بزنیم، چطور منطق در گفتگو مورد استفاده قرار میگیرد. ما بعضی وقتها حرف میزنیم ولی از حرفمان بوی تهمت و توهین درمیاید. چرا ما نباید یاد بگیریم میشود با احترام، جدیترین انتقادها را کرد. به نظرم ما باید این کار را انجام دهیم.چون ریشههای فرهنگی این کار در دین و ایرانیت ماست.
شما الان میبیند آمریکا خودش را مظهر تمدن میداند، مبدع گفتوگو و دیالوگ میداند. خودش را مرکز دموکراسی و مردمسالاری میداند، ولی در انتخابات چه اتفاقی میافتد؟ یعنی دو آدمی که قرار است یکیشان، رهبری کشوری که ادعا جهان رهبری دارد، نمیتوانند باهم درست دیالوگ کنند. به هم تهمت میزنند، توهین میکنند، کاری میکنند که آمریکا مورد تمسخر دنیا قرار میگیرد.
دموکراسی برای ما بوده، گفتوگو برای ما بوده، برای فرهنگ ما بوده. اما در یک دورهای متاسفانه ما این ارزشها را فراموش کردیم. دیگران آمدند این ارزشها را گرفتند، مثل این جنسهای تقلبی که مارکش را عوض میکنند، ارزشهای فرهنگی ما را در حوزه گفتوگو از ما گرفتند، زرورق آن را عوض کردند و مید این غرب زدند و به خود ما میفروشند و ما چه سادهانگارانه عمل میکنیم که اینها را میخریم و به به و چه چه میکنیم، در صورتی که ریشههای فرهنگی اینها در کشور ما و تمدن ماست.
ما امروز فقط در مقابل کشور خودمان وظیفه نداریم، ما یک وظیفه جهانی هم داریم، بشر امروز باید با چهره واقعی گفتوگو چند صدایی روبرو شود و این وظیفه ماست این کار را انجام دهیم و بهترین مکانی که میتواند مروج این کار باشد دانشگاه ها هستند.