اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، شاید سریال شهرزاد را دیده باشید و شاید سکانسی که قباد با یک کارگردان سینما صحبت می کند را به خاطر بیاورید؛ قباد خطاب به کارگردان: قصه فیلم باید جوری باشه که آدم وسطش از خودش بپرسه "خب بعدش چی میشه؟" نه اینکه آخرش از خودش بپرسه "خب که چی؟"...
همه ما ایرانیان از اقتصاد سر در می آوریم، با وجود اینکه مدام در هر جمعی می گوییم "آدم سیاسی نیستم" اما بحث سیاسی که می شود کم نمی آوریم، اگر دستی در هنرهای هفتگانه نداشته باشیم، لااقل درباره هرکدام از آنها موضع گیری خاصی داریم، ما ایرانیان درباره اتفاقاتی که هر روز در کشورمان رخ می دهند، از حادثه پلاسکو گرفته تا ریزش معدن، نظری داریم، ما از همه چیز، از حقوق های نجومی و اختلاس های کلان گرفته تا مشکلات زیست محیطی کشور، آگاهیم؛ در یک کلام ما خودمان را "روشنفکر" می نامیم! هریک از ما خود را روشنفکری می داند که نسبت به تمامی مسائل مملکت آگاهی کامل دارد و بهتر از هرکس دردهای این سرزمین را می شناسد اما...
اما قصه روشنفکری ما ایرانیان همیشه مسیری را پیش می گیرد که مخاطب به جای اینکه در میانه روایت با خود بگوید "خب بعدش چی میشه؟"، در انتها از خود میپرسد "خب که چی؟"
نقش اول قصه، یا همان کسی است که ادعا می کند روشنفکری دردمند است، در تمامی سکانس ها منتقد سرسخت شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه خویش است؛ اما در عرصه عمل هیچ اقدامی از جانب او برای تغییر شرایط صورت نمی گیرد! نقش اول همیشه تا نیمه راه می رود و فیلم با پایانی کاملا بسته به پایان می رسد؛ نقش اول قهرمان نیست، او شکست می خورد و مخاطب در عکس العملی نسبت به عملکرد اوبا خود می گوید "خب که چی؟".
اگر سکانس آخر فیلم را تصویر یک دسته تعرفه رای دست نخورده و یا یک صندوق خالی از آراء تصور کنیم، هریک از ما می تواند نقش اول بازنده چنین فیلمی باشد؛ چراکه دراین صورت از سادهترین فرصت مهیا شده برای تغییر در جامعه خویش بهره نگرفته ایم.
درحقیقت در شرایط فعلی کشور، قرارگرفتن در لیست آراء خاموش، یعنی نادیده گرفتن 16 ساعت فرصتی که هر چهار سال یکبار برای انجام کنش سیاسی در اختیار ما قرار می گیرد، بدترین کارنامه ممکن را برای افراد جامعه رقم می زند، زیرا از انجام اولین وظیفه شهروندی خویش سرباز زده اند.
نقش اول فیلم در انتها شکست می خورد؛ چراکه در تمام طول فیلم بر ادعای "روشنفکر" بودن خود پافشاری می کند؛در حالی که نقش اصلی خود یعنی "شهروند"بودن را به فراموشی سپرده است.
درحقیقت آنچه جامعه برای اصلاح خود به آن نیاز دارد شهروندانی آگاه به وظایف و حقوق خود است؛ شهروندانی که بدنه جامعه مدنی را تشکیل می دهند و هیچگاه تحت عنوان آرای خاموش قرار نمی گیرند.
حال اگر اینبار نقش اول قصه را شهروندی آگاه(کسی که وقتی این نوشته را میخواند با خود نمیگوید "خب که چی؟") برعهده بگیرد، مخاطب (که همانا وطن ما ایران است) به تماشای فیلمی خواهد نشست که در نیمه آن(مثلا در سکانسی که شهروندی پای صندوق رای می رود) با خود می گوید " خب بعدش چی میشه؟".
حسين عبدالهي، دبير هيات موسس و دبير پيشين انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايذه
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است