یک سوال ساده و سهمگین هست: اگر برجام فقط جلوی "تحریم های هسته ای" را گرفته، یعنی آیا مجوزی است برای اینکه امریکا "مصادیق" همان تحریم ها را تحت عناوین "غیر هسته ای" مجددا تحریم کند و ما دم بر نیاوریم؟ آیا قبل از مذاکرات همین صادقانه به مردم گفته شد؟
یعنی آیا گفته شد که ما برنامه هسته ای را تعطیل می کنیم، بخشی از تحریم ها تعلیق می شود، بعد امریکا "مصادیق" تحریم های تعلیق شده را دوباره به بهانه های دیگر تحریم می کند و ما همچنان برنامه هسته ای خود را تعطیل نگاه می داریم؟
به این ترتیب، آیا "خروجی عملی" برجام غیر از این است که تحریم ها باز می گردد و ما از دست زدن به برنامه هسته ای خود عاجزیم؟
باز هم روشن تر: چرا اگر امریکا مصادیق تحریم را مجددا اعمال کند خروج از برجام نیست ولی اگر ایران در مصادیق تعلیق هسته ای تجدید نظر کند، نقض برجام است؟
و چرا این حرف را قبل از امریکایی ها، دیپلمات های ایرانی می زنند؟ همین یک سوال کافیست که تکلیف خیلی چیزها روشن شود.
ساده تر هم می توان حرف زد: آیا دوستان ما می دانستند که "مصادیقی" که امروز طبق برجام تحریم آنها تعلیق می شود ممکن است فردا به یک عنوان دیگر دوباره تحریم شوند؟ و آیا می دانستند آن روز زبان ایران برای اعتراض کوتاه است؟ اگر می دانستند آیا از خود پرسیدند به بهایی چنین ارزان چرا فناوری هسته ای را تعطیل می کنیم؟
آیا معنی توجیهات فعلی این نیست که به امریکا گفته اند به اسم هسته ای ما را تحریم نکن به هر اسم دیگری دلت خواست عیب ندارد؟!
چرا به مردم نگفتند یا باید سر همه چیز مذاکره کنیم یا مذاکره منفرد بر سر هسته ای به "کاهش واقعی تحریم" منجر نمی شود؟
چرا می گفتند اصل تحریم های اقتصادی تحریم های هسته ای است؟ چرا قدر سرمایه هنگفت برنامه هسته ای را ندانستند و تحریم ها را - لااقل همان تحریم های تعلیق شده- بازگشت ناپذیر نکردند؟
آیا این تلویحا به این معنا نیست که به امریکا گفتند فشار بیاور در حوزه های دیگر امتیاز بگیر؟ واقعا دل آدمی به درد می آید. دوست نداشتم سر این حرفها دوباره باز شود. جولان مدعیان نگذاشت.