گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو-سها صالح،محمدصالح سلطانی؛ آدرس دادن و آدرس گرفتن در مشهد، از بقیه شهرها آسانتر است. همه خیابانها کدگذاری شدهاند و برای همین، طول آدرس خانههای مشهد، از یک خط بیشتر نمیشود. نشانی منزل کسی که مهمانش بودیم هم سرراست بود و یک خطی. درست بر خلاف موضوعی که آقای سالاری، سالها درگیر آن بوده.
مهندس علیاصغر سالاری، خادم قدیمی حرم امام رضا(ع) است که سالها برای پروژه پژوهشی «جاده ولایت» تلاش کرده
احیای یک میراث فراموش شده
یادگار سالها کار سخت و خستگیناپذیر روی صورتش نشسته. بیش از 70سال دارد و آنطور که خودش میگوید، از سال1342 افتخار خادمی در حرم امام رضا(ع) را داشته. اولین کارش در حرم، مشارکت در پروژه بازسازی گنبد مقصوره مسجد گوهرشاد بوده. میگوید:«ما در حرم حدود 43 هزار خادم و فراش و دربان داریم، اما اینها متاسفانه هیچ اطلاعی از تاریخچه حرم و ساخت و سازها ندارند.» سینهاش پر از خاطرات حرم رضوی است. و البته گلایههایی هم دارد از اینکه چرا خاطرات و تجربیات فعالیتهای عظیم عمرانی در حرم، مستند نشده. خودش اما در حد توان و فرصتی که داشته، پروژهای خاص را برای ثبت یکی از مهمترین سفرهای تاریخ، کلید زده. او و تیمش، در حال کار پژوهشی روی «جاده ولایت» هستند. مسیر ورود امام رضا(ع) به ایران را مستند میکنند و در تلاش هستند تا با کشف دقیق این مسیر و احیای میراث فرهنگی-مذهبی به جا مانده در این راه تاریخی، ظرفیتهای خاکگرفته و فراموششده را احیا کنند.
کشف رازهای یک سفر محرمانه
ماجرای «جاده ولایت» از کجا آغاز شد؟ « سال79 مقام معظم رهبری سفری به شلمچه داشتند و آنجا را «دروازه ورود امام رضا به ایران» نامیدند. پس از این سفر بود که آستان قدس تصمیم گرفت برای احیای جاده ولایت تلاش کند.» سالاری از سختی این کار میگوید:«سفر امام به ایران، سفری محرمانه بوده. گذشته از این موضوع، مسیری که مامون برای ورود امام به مرو انتخاب کرده بود، مسیر خاصی بوده و مسیر معمول کاروانها نبوده. مامون قصد داشته با عبور دادن امام از شهرهایی که اکثریت جمعیتشان شیعه نیستند، و برانگیختن احساسات مخالفین، کار امام را در همان مسیر تمام کند. در همان شهر نیشابور که حدیث مشهور سلسلهالذهب در آن بیان شده،یکی از امامزادگان بزرگوار به نام «محمد محروق» به شیوه دردناکی به شهادت رسیده بود. با این حال اما عظمت امام باعث میشود که مردم نیشابور استقبال بینطیری از امام داشته باشند.»
چند قدمگاه؟
تعدد روایات باعث شده تعداد بسیار زیادی قدمگاه در کشور به نام حضرت امام رضا ساخته شوند که مردم همه آن مناطق مدعی گذر امام از آن مسیر هستند. آیا واقعاً این تعداد قدمگاه برای امام رضا قابل باور است؟ « امام رضا(ع) ولایتعهدی مامون را پذیرفتند اما بدون عزل و نصب و دخالت در امور حکومتی. پس امام در این مدت چکار میکردند؟ پاسخ این است که سفر میکردند. ایشان در مدت ولایتعهدیشان سفرهای متعددی به نقاط مختلف سرزمین اسلامی داشتند. یا به صورت طیالارض و یا به صورت معمولی و میان عموم مردم. دقت کنید که اگر طیالارض امام را نپذیریم بسیاری از شواهد تاریخی مربوط به امام رضا از جمله داستان «ضامن آهو» زیر سوال میرود. طیالارض از معجزات قطعی ائمه است. در یکی از سفرهای امام در شهر قزوین، فرزند دوساله امام به نام حسین بی علی(ع) بیمار شده و از دنیا میرود. که مزار ایشان به نام امامزاده حسین در قزوین محل زیارت محبین اهل بیت است. بنابراین بخشی از این قدمگاهها مربوط به سایر سفرهای امام است نه سفری که برای پذیرش ولایتعهدی داشته اند. »
این سفر چه ویژگیهایی داشته؟ «مسیر حرکت امام رضا(ع) از مدینه تا مرو 3450 کیلومتر بوده. مدت زمان سفر هم طبق تنها دو منبع تاریخی قطعی که در دسترس داشتیم، 6 ماه تخمین زده میشود. آغاز حرکت امام 25 ذیقعده سال 200 هجری قمری مصادف با 5 تیر 195 هجری شمسی بوده. بخش عمده این مسیر، در حدود 2100 کیلومتر، در کشور ما بوده و مابقی در عربستان و عراق و ترکمنستان. کاروان حدود هر 30 کیلومتر یک توقف داشته. بنابراین در ایران تقریباً ما 70 قدمگاه باید داشته باشیم. البته تعداد قدمگاههای ادعایی بیشتر از اینهاست.»
ترکیب منطق و تاریخ
کار جستجو برای شناخت مسیر دقیق «جاده ولایت» چطور انجام شده؟ سالاری اینطور میگوید:« یک بخش مهمی از کار به صورت میدانی بوده. ما رفتیم و مناطق مختلف و جادههای مختلفی که ادعا شده امام رضا(ع) از آنها عبور کرده اند را مرور کردیم. بناهای تاریخی و شواهد را بررسی کردیم. ما تلاش میکردیم مسیرهایی که به عنوان مسیر حرکت امام مطرح شدهاند را علاوه بر صحتسنجی تاریخی، از نظر علمی و فنی هم بررسی کنیم. یعنی بررسی میکردیم که منطقاً، رفتن از نقطه الف به نقطه ب از کدام مسیر باید باشد و در واقع احتمال عبور کاروان امام از کدام مسیر، عقلاً بیشتر است. فرضاً من نمیتوانم قدمگاه شلمزار و بهبهان و شهرکرد را با هم معتبر بدانم. چون منطقاً کاروان امام نمیتواند از هر سه مسیر عبور کرده باشد.»
قدمگاه امام رضا(ع) در ابرکوه استان یزد
در نهایت و پس از بررسی دقیق همه قدمگاههای موجود در کشور، مسیر حرکت امام رضا به این شرح مشخص شده:« اولین قدمگاه، قدمگاه شلمچه است و بعد از آن، قدمگاه آبادان. این قدمگاه در دوران جنگ تخریب شده بود و پس از دفاع مقدس بازسازی شد. بعد از آبادان، مزار علیبن مهزیار در اهواز است. بعد از این قدمگاه، قدمگاه مورد تایید بعدی در بهبان است. مسیر امام از شلمچه تا بهبهان مورد تایید همه مورخین و علما است و اختلاف از اینجا آغاز میشود.»
«قدمگاههای بعدی در سده و اقلید در استان فارس است. جالب است که در کتاب «اطلس حرم» مسیر حرکت امام به اشتباه بیان شده و «استخر» فارس به عنوان یکی از قدمگاهها مطرح شده. من یک نکتهای درباره قدمگاههم به شما بگویم که این الزاماً به معنای ثبت جای پای امام روی سنگ نیست!»
قدمگاهی روی سقف غار!
مهندس سالاری خاطره عجیبی هم درباره قدمگاههای خرافی دارد:«در یکی از مراکز استانها به بنده گفتند آقای سالاری! شما بیایید و قدمگاه شهر ما را هم ببینید. من را بردند در یک غاری و روی سقفش اثری را نشانم دادند و گفتند این جای پای امام است! این حرفها خندهدار است. وهن است. از جایی به من زنگ زدند گفتند از وقتی این کار پژوهشی شروع شده، قدمگاههای ما بیاعتبار شده و مردم نمیآیند برای زیارت! کنار هر قدمگاه هم یک صندوقی بوده و به هر حال بحث نذورات و درآمد اینها از قدمگاههایشان هم مطرح بوده....» سوء استفاده از اعتقادات مردم به نام «قدمگاه»، تا مدتها ادامه داشته که خرافهزداییهای حاصل از پروژه پژوهشی «جاده ولایت» این کسب و کارها را هم متوقف کرده.
دل آقای سالاری از خرافههایی که پیرامون سفر امام ساختهاند پر است. خرافههای بی اساسی که مثلاً درباره کوهسنگی مشهد مطرح شده و اعجاز امام رضا(ع) در کنار این کوه که خرافات است و سند ندارد. اما متاسفانه با همین خرافه عدهای از مردم را فریب میدهند. معجزات و کرامات امام البته نیازی به این داستانپردازیها ندارد. قدم قدم ِ مسیرشان در جاده ولایت، معجزه بوده.
گام به گام با خورشید
بحث درباره مسیر حرکت امام را ادامه میدهیم:«بعد از قدمگاه سده و اقلید، قدمگاه ابرکوه در استان یزد مورد تایید تیم تحقیقاتی قرار گرفته. بعد هم دهشیر در استان یزد. بین دهدشت و اسلامیه در یزد روستایی هست به نام «تورانپشت» که آنجا هم یک قدمگاه برای امام مورد تایید است. بعد از آن هم «اسلامیه» است و تفت و یزد. در یزد مسجد «فرط» قدمگاه و محل نیایش حضرت رضا(ع) بوده.» مسیر امام رضا از یزد به سمت طبس ادامه مییابد و از طبس به نیشابور و از نیشابور به مرو. مسیر امام رضا از طبس تا مرو محل اختلاف نیست و همه محققین بر آن اتفاق نظر دارند.
تلاش برای احیای خانه امام در مرو
درباره مسیر امام در مرو هم آقای سالاری میگوید که توانستهاند بقایای کاخ مامون و محل استقرار امام را در ترکمنستان شناسایی کنند. «نامهای به تولیت آستان قدس رضوی نوشتم با سه محور. اول توجه ویژه به «جاده ولایت» که اهمیت آن کمتر از جاده ابریشم نیست. دوم، ساخت زائرسرا در مسیر جاده ولایت برای زوار کمبضاعت. سوم هم برنامهریزی و تامین اعتبار برای احیای خانه امام در مرو است. اگر این اتفاق بیفتد، هم یکی از میراث امام رضا(ع) احیا شده و هم ظرفیت حضور زوار از کشورهای آسیای میانه در مشهد فراهم میشود. طبق مطالعاتی که ما داشتیم ظرفیت جذب زوار تا هندوستان برای ما فراهم است. به شرطی که این میراث ارزشمند را احیا کنیم.»
بقایای خانه امام رضا (ع) در مرو، ترکمنستان کنونی
در حسرت مستندسازی
سالاری، گذشته از سوابق طولانیاش در خدمت به حریم رضوی، ید طولایی در مهندسی عمران و نقشهبرداری دارد. برای همین، بخش قابل توجهی از گفتگوی تقریباً 100 دقیقهای مان با او به درددلهای عمرانی و مهندسیاش اختصاص دارد. سالاری از اینکه فعالیتهای عظیم عمرانی انجام شده در حرم به خوبی مستند نشده و در اختیار مردم قرار نگرفته گلایه دارد. گوشهای از انبوه فعالیتهای سخت در ساخت زیرگذر حرم را برایمان تعریف میکند که متحیر میشویم. با این حال میگوید به دلیل برخی رفتارهای عجیب و غیرحرفهای، امکان مستندسازی این فعالیتها تاکنون به صورت متمرکز فراهم نشده. معتقد است باید کتابهایی کوچک و جیبی برای افزایش اطلاعات خدام درباره حرم نوشته شوند تا سوالات مردم درباره تاریخچه حرم و دلایل ساخت و سازها و مفهوم آثار هنری موجود در حرم، بیجواب نمانند. او و تیمش این کار را هم در کنار سایر پروژههای پژوهشیشان انجام دادهاند.
گفتگویمان با مهندس علیاصغر سالاری، یکی از خدام قدیمی و دوست داشتنی حرم امام رضا(ع) در دفتر کوچکش در طبقه زیرزمین خانهاش انجام شد. دفتری که از یک شرکت عمرانی، به محلی برای ثبت «میراث جهانی ولایت» تغییر کاربری یافته. تغییری حاصل از یک عشق و یک دغدغه. دل آقای سالاری پر بود. حجم سختیها و کمتوجهیها به فعالیتهای پژوهشی او را سخت آزرده کرده. با این حال اما پروژه پژوهشی «جاده ولایت» به سرانجام رسیده و میراث کهنی احیا شده. به قول خود آقای سالاری:«گر میسر نشود بوسه زنم پایش را/هر کجا پای نهد بوسه زنم جایش را»