حکیمه سقای بیریا با اشاره به اینکه صداهای خاموش در اسناد بینالمللی دیده نمیشود، گفت: اگر اسناد بینالمللی بهعنوان محور حرکت کشورهایی مثل ما قرار بگیرد، ما به اهداف انقلاب اسلامی نمیرسیم.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، نشست بررسی محتوای سند آموزشی ۲۰۳۰ با تأکید بر مباحث جنسیتی با حضور حکیمه سقایی بیریا پژوهشگر، مریم اردبیلی آیندهپژوه و محمدباقر خرمشاد عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه در محل مرکز تحقیقات زن و خانواده برگزار شد.
سقایی بیریا با اشاره به اینکه بررسی چالشهای بنیادی در خصوص ۲۰۳۰ از نظر مطالعات پسا استعماری نشان میدهد که فرآیند قدرت در شکلگیری چنین اسنادی دست دارد، گفت: سند ۲۰۳۰ درواقع عملیاتی کردن کنوانسیونهای حقوق بشر بینالمللی بوده و مبتنی بر نظام جهانی حقوق بشر است.
وی تصریح کرد: استفاده از تعابیر مثبتی مانند جهان عاری از فقر، توسعه پایدار و... یک گفتمان نهادینهشده در اسناد حقوق بشری است. باید ببینیم آیا این گفتمان خاص که در این سند نهادینه شده اجازه گفتمانهای رقیب را میدهد یا خیر.
این پژوهشگر با طرح این پرسش که باید بررسی کنیم چالش میان اسناد بالادستی ایران با سند ۲۰۳۰ چیست، اظهار داشت: اگر پیشزمینهای از مسئله حقوق بشر داشته باشیم، متوجه میشویم که حقوق بشر بعد از جنگ جهانی دوم که با ویرانگریهای اروپائیان همراه بود نگاشته شده، اما در این اعلامیه نقش استعمار و نقض حقوق بشر دیده نشده است؛ بنابراین پس از نگارش این اعلامیه تأسیس اسرائیل و جنگ الجزایر اتفاق افتاد؛ چراکه حقوق بشر چیزی به نام استعمار را نمیشناسد، درواقع سند ۲۰۳۰ برمبنای کنوانسیون حقوق بشری طراحی شده و این سؤال پیش میآید که آیا این سند میتواند به اهداف تعیینشدهاش برسد یا خیر.
بیریا یکی از نقدهای مرتبط بر سند توسعه محور را دیده نشدن مبحث استعمار، کاپیتالیسم و مدرنیته عنوان کرد و گفت: باید از سردمداران دنیا بپرسیم چه کسانی مسئول به وجود آمدن وضعیت فعلی جهان هستند.
وی افزود: در این سند میگوید ما چه جهانی میخواهیم و مسئولیت دولتها برای رسیدن به این اهداف چیست، اما از اینکه چه قدرتهایی موجب عقبماندگی و تبعیض در کشورها شدهاند، صحبتی به میان نمیآورد.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: مفهوم جهانی شدن ازاینجهت بیان میشود که قدرتهای جهانی به دنبال یکسانسازی تعاریف کشورها بر اساس مفاهیم غربی هستند. شاید بتوان این را بهنوعی خشونت فرهنگی تعبیر کرد؛ چراکه استفاده از تعابیری مثل جهانیشدن، جهانی عاری از فقر، گرسنگی و بیکاری که گفته میشود حقوق بشر و کرامت انسانی محترم شمرده شود، جهان را به سمت موردنظر این قدرتها هدایت میکند.
بیریا با اشاره به اینکه صداهای خاموش در اسناد بینالمللی دیده نمیشود، گفت: اگر اسناد بینالمللی بهعنوان محور حرکت کشورهایی مثل ما قرار بگیرد، ما به اهداف انقلاب اسلامی نمیرسیم.
وی ابراز داشت: بحث تبعیض و خشونت علیه زنان از صداهای خاموشی است که در جهان شنیده نمیشود، آنچنانکه انجمن روانشناسی آمریکا در سال ۲۰۰۷ با انتشار گزارشی از جنسیتزدگی زنان و دختران صحبت کرده به این معنا که زنان و دختران به سمت و سویی سوق داده میشوند که هویت خود را تنها در جنسیت خود میبینند و این بهعنوان آسیب در توانمندی زنان و دختران مطرح شده است.
این پژوهشگر افزود: توانمندسازی در این سند تنها از منظر برابری زن و مرد مطرح شده و بحث هویتسازی برای زنان نیست. پس این یک خلاء است که از آن بهعنوان جریانات خاموش تعبیر میشود و مسئولیت کشورهایی مثل جمهوری اسلامی است که این صداهای خاموش را در عرصه جهانی شنیده و منعکس کنند و حتی در اسناد خود بگنجانند.
بیریا بابیان اینکه نیازمند یک حرکت ضد هژمونی هستیم، اظهار داشت: باید مباحثی مانند تبعیض و خشونت علیه زنان و حقوق بشر را در تعاریفی پررنگ ارائه دهیم تا تأثیرگذار باشیم.
به عقیده وی چالشی که سند ۲۰۳۰ برای جمهوری اسلامی به وجود میآورد، پیروی از الگوهای بومی برای رسیدن به پیشرفت است؛ چراکه زیربنای این اسناد بر اساس توسعه غربی و جهانیسازی حقوق بشر غربی است و نمیتواند بهعنوان زیربنای توسعه در کشور ما مورد استفاده قرار گیرد.
این پژوهشگر با اشاره به گزارشی که ایران در مرحله نخست در خصوص وضعیت سند ۲۰۳۰ در خردادماه ۹۶ ارائه داده است، تصریح کرد: مباحث در این گزارش بهگونهای مطرح شده است که گویی سند ۲۰۳۰ اصل بوده و اسناد بالادستی موجود در کشور در طبقات بعدی قرار گرفتهاند، به همین دلیل تمام وزارتخانهها و سازمانهای دولتی مسئول پیگیری اهداف این سند شدهاند.
به گفته بیریا حتی رویکردهای اقتصاد مقاومتی نیز همراستای اهداف اسناد ۲۰۳۰ تعریف شدهاند و در واقع ما احتیاط لازم را برای مواجه با یک سند بینالمللی نداشتهایم.
وی عنوان کرد: ایرانِ پس از انقلاب اسلامی میتواند با عنوان یک هسته ضد هژمونیک غربی عمل کند و به دنبال تعامل سازنده با دنیا باشد.
این پژوهشگر ادامه داد: نقدی که بر سند ۲۰۳۰ وارد است این است که جهان را برمبنای توسعه غربی و با نگاه شرقشناسانه دنبال میکند، بنابراین با اهداف بومیسازی ما دچار تعارض بوده و به دنبال نشر یک گفتمان غالب در جهان است.
در ادامه این نشست مریم اردبیلی پژوهشگر و آیندهپژوه با بیان اینکه متفکران غربی و جامعه جهانی بهشدت به دنبال توسعه مادی هستند گفت: متأسفانه ما هم به پیروی از آنها به دنبال پایدار کردن این نوع توسعه هستیم.
وی تصریح کرد: تغییر شکل توسعه به سمت پایدار همان مفهوم توسعه مادی را پیشفرض قرار میدهد و مرزها و محدودیتهای آن بر فقر و صدمات زیستمحیطی است که شکل توسعه مادی برای جهان ایجاد کرده است. درواقع اهداف توسعه پایدار همان اهداف توسعه مادی جهان است.
این آیندهپژوه با تأکید بر اینکه نظام توسعه مادی فقر و احساس فقر تولید میکند، ابراز داشت: زجری که افراد از احساس فقر میکشند، بسیار بیشتر از فقر است.
اردبیلی تصریح کرد: آیندهای که برای ما میخواهند در خوشبینانهترین این است که بهعنوان شهروند جهانی نه بهعنوان یک شهروند ایرانی و مسلمان، بلکه در فضای درگیری همه در فضای جهانی دنبال شود که خطمشیهای آن بر اساس همان فلسفه توسعه مادی شکل گرفته و آنها راهی جز توسعه مادی برای پیشرفت نمیبینند.
وی در خصوص روح حاکم بر سند ۲۰۳۰ گفت: ادبیات استفادهشده در این سند آیندهپژوهانه است. بهطورکلی اسنادی که پس از سال ۲۰۰۰ نگاشته شدهاند از این ادبیات استفاده کردهاند تا آزادی عمل بیشتری به ایجادکنندگان سند داده و فضای عملگرایی بیشتری داشته باشند.
این پژوهشگر و آیندهپژوه اضافه کرد: این ادبیات واحد در دنیا در حال آموزش است، بورسیههای متنوع ویژه کشورهای درحالتوسعه اهدا میشود که اغلب به زنان امتیازات ویژهای داده میشود. در این دورهها منظومهای از کلیدواژههایی که در سند ۲۰۳۰ و اسناد مشابه استفاده شده است و فلسفه آنها آموزش داده میشود.
اردبیلی اظهار داشت: آنچه این سندهای جهانی را متمایز میکند، نگاه بالا به پایین و خارج به داخل است. جالب است که بیانات مقام معظم رهبری هم به همین موضوع تأکید داشته است. ایشان در بیانات خود فرمودند؛ چه لزومی دارد که کسی از بیرون به ما بگوید چه بکنیم و چه نکنیم، چه دلیلی دارد ما به غربیها گزارش بدهیم؟
وی با اشاره به نگاه اومانیستی حاکم بر اسناد بینالمللی گفت: رویکرد این سند عملگرا و کاربردی بوده و این برخلاف نگاه اسناد ما است که بیشتر به درد کتابخانهها میخورد تا استفاده در مدیریت کشور.
این پژوهشگر در خصوص جا انداختن تعابیر مختلف از سوی قدرتهای جهانی در مراحل مختلف به بحث همجنسگرایی پرداخت و گفت: همجنسگرایی که ابتدا جرم بود بهمرور در گفتمان جهانی تبدیل به یک بیماری روانی کمکم بهعنوان ناهنجاری و در انتها بهعنوان یک هنجار غالب معرفی شد. این روند در مورد موضوعاتی مانند روسپیگری و سقط جنین در دهههای گذشته دنبال شده و از ضدارزش به هنجار و نرم اجتماعی تغییر شکل داده و در اسناد بینالمللی جا باز کرده است.
اردبیلی در خصوص واکنشهای مختلف به اسناد موردنظر مجامع بینالمللی گفت: میتوانیم اسناد بینالمللی را تحریم کنیم یا با حضور در مجامع بینالمللی به تقابل و تعامل بپردازیم، یعنی از این ظرفیت موجود استفاده کرده و عملیات خود را آغاز کنیم، اما در ابتدا باید در کشور خود مشخص کنیم مرزبندیهای ما کجاست و آیا چیزی بنام جبهه جهانی واقعیت دارد یا توهم است؛ چراکه عدهای معتقدند هیچ هجمهای بهسوی ما نیست و این موضوع یک توهم است.
وی در ادامه تصریح کرد: موضوع دیگری که پیش از مواجه شده با قدرتهای جهانی باید آن را حلوفصل کنیم این است که به این اجماع برسیم که آیا با مبانی دینی و بومی امکان تعالی و پیشرفت برای کشور وجود دارد یا خیر و آیا ضرورت دارد برای تعالی زندگی دینی مردم تلاش کنیم یا اینکه مباحث توسعه مادی را جایگزین آن کنیم.
به گفته این پژوهشگر برای حضور مؤثر در عرصههای بینالمللی نیازمند اجماع، همافزایی و اقناع درونی در کشور هستیم که برای این مهم نیازمند تربیت افرادی هستیم که مبانی اسناد بینالمللی را بشناسند و در مذاکرات به آن توجه داشته باشند.
در ادامه این نشست محمدباقر خرمشاد عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه در خصوص میزان تأثیر دگراندیشان جهانی مثل ایران، اظهار داشت: همیشه دگراندیشی جذابیت بیشتری داشته و در فضای بینالمللی موجود که گفتمان غالب غربی و مربوط به تمدن غرب بوده است، ما بهعنوان دگراندیش محسوب میشویم و همین امر میتواند موقعیت ممتازی را برای ما در عرصه جهانی ایجاد کند.
وی افزود: شاید تا ۴۰ سال پیش که پیشرفتهای مادی چشم و دهانها را بسته بود امکان گفتمانسازی وجود نداشت، اما در حال حاضر که آسیبهای تمدن مادی غرب مشخص شده میتوانیم با سامان دادن این شرایط جریانساز باشیم.
به عقیده خرمشاد آینده تاریک نبوده و میتوانیم به میزان فعالیت خود در عرصه جهانی فضا را بازتر و گفتمان جمهوری اسلامی را بیشتر منعکس کنیم.
عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه در خصوص حضور یا عدم حضور در جوامع بینالمللی و قبول اسناد بینالمللی نیز گفت: بسته به میزان فعالیت ما در عرصههای بینالمللی و زهر و برشی که این اسناد دارند باید در مورد آنها تصمیم بگیریم. اینکه چقدر اسناد نوشتهشده در مجامع بینالمللی الزامآور باشد، واکنش ما را تغییر میدهد.
وی در خصوص دلایلی که درباره ۲۰۳۰ حساسیت ایجاد شده است نیز اظهار داشت: به دلیل وجود ظرفیت آموزش در دوره کنونی غرب تصمیم دارد ارزشهایش را بهگونهای ترویج دهد که شرایط تسلط در همه جای دنیا برای او پدید بیاید. اما آیا میتوان نتیجه گرفت که ساختارهای موجود تنها ابزاری در اختیار غرب است؟
این حقوقدان تصریح کرد: یونسکو میتواند ساختارها و ابزارهایی را در اختیار غرب قرار دهد، اما ما هم میتوانیم این تهدید را به فرصت تبدیل کنیم، در حال حاضر ۲۰۰ کشور در جهان بهصورت منفعل وجود دارند که چیزی برای ارائه ندارند و ما میتوانیم از ظرفیت موجود برای ابراز عقیده خود استفاده کنیم. هرچند گفتمان مسلط میخواهد نظریات خود را ترویج دهد، ما هم میتوانیم از چنین شرایطی استفاده کرده و حضور مؤثری در عرصه جهانی داشته باشیم.