از کربلا که به کوفه میرفتند رنجهای کودکان و زنان بد متاثرش میکرد، اما هیچ یک به اندازه مجلس شراب اذیتش نکرده بود.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو-طاهره ایمانی؛ سر از سجده برداشت، خیلی وقت بود که صدای اذان سراسر کوچه را پر کرده بود. مردم یکی یکی به مسجد میآمدند و امام پاسخ سلامشان را جداگانه میداد. از جای برخاست تا سجاده را مرتب کند که ناگاه چشمش به گلبرگهای یاس درون جا نماز افتاد. عطر یاس تمام مسجد را فرا گرفته بود، اما این رایحه تنها برای یک نفر آشنا میآمد.
خاطرات خانه پدری برای امام زنده شده بود و او را به نوجوانیای میبرد که با پدر و برادر همراه بود.
یاس یاد دستهای کوچک خواهرش رقیه را نیز داشت که چگونه سجاده را برای پدر پهن میکرد و منتظر آمدنش میماند. نگاههای عمه اش زینب خاتون به برادر که برای همه شان تداعی کننده چشمان مادربزرگش زهرا سلام الله بود.
راستی چشمهای عمه چقدر گریه کرده بود. چهها که ندیده بودند در آن مصیبت عظما. از کربلا که به کوفه میرفتند رنجهای کودکان و زنان بد متاثرش میکرد، اما هیچ یک به اندازه مجلس شراب اذیتش نکرده بود.
سجاده را پهن کرد. اذان به نیمه رسیده بود. نگاهش به مهر که افتاد خاک کربلا را به یاد آورد و در خون غلطیدن پدر را. قبل از پایان یافتن اذان برخاست و ایستاد.
کربلا پیش چشمش بود. زجرهایی که اهل بیت از کربلا تا کوفه و از آنجا تا دمشق متحمل شده بودند. سخنانش در مقابل یزید فاسق را به یاد میآورد و نا آگاهی شامیان را. آنان که علاقهمند به رسول الله بودند، اما یزید را خلیفه خود میخواندند. انگار نمیدانستند رسول اکرم پدر حسین ابن علی و فرزندان اوست پس نزدیکترینها به رسول خدا اهل بیت هستند نه این یزید فاسق.
نگاههای سنگینش به یزید را به یاد آورد و سخنانش خطاب به یزید را. فرمود: ه بود که:
"اى پسر معاویه و هند! قبل از این که تو به دنیا بیایى، پیامبرى و حکومت از آن جد و نیاکان من بوده است. روز بدر، احد و احزاب پرچم پیروزمند رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در دست پدر من - على بن ابى طالب علیه السلام – (بود در حالى که پدر و جد تو پرچم کفر را در دست داشتند! "
مردی از پشت سر سلام بلندی کرد و امام برگشت تا پاسخش را بدهد. چشمش به کودکش خورد. شاید شش ماهش نشده بود. چقدر شبیه اصغر میخندید.
تیر خوردن برادر شیرخوارش را ندیده بود، اما شیون زنها را بعد از شهادت کوچکترین سرباز پدر خوب به یاد داشت.
اذان تمام شده بود و باید نماز را اقامه میکرد. امام زین العابدین علیه السلام به نماز ایستاد. نمازی که سیدالساجدین با سجده بر مهر آن قیام کرده بود.