همه اقدامات بن سلمان چیزی جز تلاش برای تحکیم جایگاهش به عنوان، ولی عربستان، و رسیدن به پادشاهی این کشور نیست و دور از ذهن هم نیست که این اتفاق در آیندهای نزدیک رخ دهد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،* اخیرا تحولات منطقهای سرعت بیشتری به خود گرفته و این تحولات در حالی است که کشورهایی از جمله عربستان قصد پررنگتر کردن نقش خود در منطقه را دارند.
پرواضح است که عربستان اکنون در پی تقویت هژمونی از دست رفتهاش بر آمده و از هیچ اقدامی در جهت نیل به اهداف مزدورانه خود که همان سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است فروگذار نمیکند.
تحرکات اخیر عربستان در منطقه و به بیانی دیگر، سیاستهای خارجی که در پیش گرفته است، نه تنها بیارتباط با تحولات داخلی این کشور نیست، بلکه میتوان آنها را جلوهای از اتفاقات داخلی این کشور دانست.
با توجه به اینکه کنشهای داخلی و عزل و نصبهای اخیر در عربستان، به نوعی بی سابقه بوده است، احتمال آن میرود که در پشت پرده این تغییرات، مسائلی غیر از آنچه رسماً اعلام شده وجود داشته باشد و در این میان شاید بتوان از محمد بن سلمان ۳۲ ساله، ولیعهد این کشور، به عنوان مهمترین بازیگردان سیاستهای داخلی و خارجی یاد کرد که این روزها خود را برای رسیدن به پادشاهی این کشور آماده میکند.
محمد پسر ارشد سلمان بن عبدالعزیز پادشاه کنونی عربستان است که پس از روی کار آمدن پدرش، به سرعت وارد چرخه قدرت شد و حال با اینکه مسیر نسبتاً همواری برای رسیدن به پادشاهی عربستان دارد، اما میتوان گفت: در این مسیر، قطعاً با چالشهایی نیز مواجه خواهد بود.
در شرایط فعلی، که سلمان بن عبدالعزیز قدرت را در دست دارد، بهترین فرصت برای محمد است تا به پشتوانه قدرت پادشاهیِ پدر، رقبا را یکی پس از دیگری حذف و چالشهایی که بر سر راه پادشاهی دارد را مرتفع کند. چرا که میداند پس از مرگ سلمان بن عبدالعزیز، دیگر شرایط برای او مثل الان مساعد نخواهد بود و قطعا رقبایی مقابلش قد عَلَم خواهند کرد و از این رو، میکوشد تا رقبای خود را به بهانههای مختلف از سر راه بردارد و به همین جهت، طی ماههای گذشته افراد زیادی از جمله محمد بن نائف، ولی عهد وقت را از سر راه برداشت.
طی روزهای گذشته نیز، اخباری از بازداشت حدود ۴۰ نفر از شاهزادگان سعودی به اتهام فساد منتشر شد که در جای خود اقدامی بی سابقه و قابل توجه است.
ذات مبارزه با فساد بسیار مطلوب و پسندیده است، اما نکته اینجاست که به زعم کارشناسان مسائل سیاسی، نظام بسته عربستان و قدرت مطلق درباریان، به خودی خود فسادخیز است و لذا وجود فساد میان شاهزادگان خیلی دور از ذهن نبوده و نیست؛ لذا بنظر میرسد این بازداشتها به نام مبارزه با فساد، اما با هدفی دیگر توسط محمد بن سلمان صورت گرفته است که علیرغم تحلیل اخیر واشنگتن پست که این بازداشتها را برای او مشکل ساز دانست، دستگیری شاهزادههای سعودی بسیار به وی در جهت حذف رقبایش از عرصه قدرت کمک میکند و بطور کلی به نفع او رقم خواهد خورد.
همچنین در داخل کشور، اخیراً تغییرات و اصلاحاتی در جهت آزادیهای بیشتر انجام شد که از جمله آنها میتوان به رفع محدودیتهایی برای خانمها در عرصههای اجتماعی اشاره کرد که بن سلمان از این طریق قصد دارد خود را در میان عموم مردم عربستان محبوب کند.
همچنین در بحث خارج از کشور، راهبرد دیگر محمد بن سلمان، برای رسیدن به پادشاهی، نشان دادن یک چهره مقتدرانه از خود در قبال مسائل خارجی است که با حمایت آمریکا دست به جنایاتی در منطقه و از جمله یمن زده است و اخیرا نیز در خاک عربستان، سعد حریری نخست وزیر لبنان را مجبور به استعفا کردند تا به بدنه جبهه مقاومت و حزب الله لبنان ضربه بزنند و در نهایت با تحولاتی که در پی آن هستند، عربستان را به عنوان برادر بزرگتر کشورهای عربی مطرح کرده و از این طریق نفوذ ایران در منطقه را نیز کاهش دهند؛ لذا اگر همه اقدامات بن سلمان در مدت اخیر را در یک بسته ببیینیم، چیزی جز تلاش برای تحکیم جایگاهش به عنوان، ولی عربستان، و رسیدن به پادشاهی این کشور نیست که دور از ذهن نیست که در آیندهای نزدیک و حتی در زمان حیاط سلمان بنعبدالعزیز هم اتفاق بیافتد.
کشور عربستان مخوصاً با روی کار آمدن محمد بن سلمان بیتجربه، با بحرانهای منطقهای مختلفی از جمله بحران یمن و مشکل کشورهای عربی با قطر، دست و پنجه نرم میکند که به انزوای عربستان در منطقه دامن زده است.
در داخل نیز تغییرات و جابجاییهای خلاف عرفی که اخیراً انجام شد، عملاً زمینه بروز اختلاف و جنگ داخلی را فراهم آورده که اساساً همه اینها موج نگرانی گستردهای نصبت به پادشاهی او به دنبال داشته است.
علیرضا فیروزی- عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.