زلزله ۷. ۳ ریشتری کرمانشاه در هفته گذشته یکی از خبرسازترین اتفاقاتی بود که تلخی آن به کام بسیاری از مردم ایران نشست. سیل کمکهای مردمی بعد از این اتفاق نشان میداد که افکار عمومی غالب مردم از این حادثه متاثر شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ شور عواطف و احساسات باعث حضورهای مردم با خودروهای شخصی در منطقه شد. شبکههای اجتماعی این موضوع را گسترش داد و بخش زیادی از مردم عادی حتی تلاش کردند با حضور میدانی در منطقه به حل مشکلات زلزله زدگان بپردازند. اما به واقع خود مشکل ساز شدند. توضیح برخی از موارد اقدامات مسئولین امر ساده بود.
اما تلاشی که در شبکههای اجتماعی به واسطه رویکرد مغرضانه برخی شبکهها و بی اطلاعی مردم و اپوزوسیون نمایی برخی مدعیان حزب اللهی گری صورت گرفت، باعث شد اقدامات گسترده ارتش، سپاه و هلال احمر نادیده گرفته شود. اگر فقط میشد برای مردم توضیح داد که توزیع چندصدهزار چادر و آوار برداری از چندصد روستا طبیعتا دستگاه و نهادی فراتر از «کمکهای مردمی» میخواهد، شاید این وضعیت آشفته در شبکههای اجتماعی نسبت به دستگاههای مسئول اتفاق نمیافتد.
اما نابلدی رسانههای جمهوری اسلامی در موضوع «افکار عمومی» و نداشتن «رسانه بحران» برای بار هزارم آشکار شد و شرایط را به گونهای علیه نهادهایی که همه بار زلزله روی دوش آنهاست، مغلوبه کرد که «بیا و درستش کن».
طوری که حالا حاشیهها و بحرانی که رسانه درست کرده فراگیرتر از متن زلزله است. حال آنکه فردا که این کمکهای مقطعی و احساسات خیر، مورداحترام، زیبا و دوست داشتنی مردم و حتی گروههای فعال فروکش کند، کسی و نهادی جز سپاه و ارتش در شرایط سخت امنیتی نوار مرزی، ساخت مسکن و تامین نیازهای مردم زلزله زده را به عهده خواهد گرفت؟