کد خبر:۶۵۰۸۶۷
زاکانی در دانشگاه بهشتی:
دولت روحانی به دنبال الگوهای توسعه غربی است/ سردار سلیمانی چه حرف مهمی به پوتین گفته بود؟
نماینده سابق مجلس گفت: در مقام الگو هم دولت روحانی به دنبال الگوهای توسعه غربی است و باوری به این که ما خودمان هم بتوانیم کاری انجام دهیم، ندارند.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو زاکانی امروز مراسم گرامی داشت روز دانشجو و اکران مستند قائم مقام که با عنوان بازگشت از نیمه راه برگزار شد گفت: در این مدت 5 سالی که دولت دست روحانی است او در مقام اندیشه درک درستی از اسلام ناب و مکتب امام ندارد هم چنین او در مقام باور هم یک عنصر سلطه پذیر است و اصلا چارچوب ها و پارادایم های جهانی را باور دارند.
وی افزود: در مقام الگو هم دولت روحانی به دنبال الگوهای توسعه غربی است و باوری به این که ما خودمان هم بتوانیم کاری انجام دهیم، ندارند.
نماینده مردم سابق تهران در مجلس گفت: در مقام عمل هم در دولت روحانی شاهد یک بی عملی هستیم که این بی عملی را در زلزله کرمانشاه دیدیم.
زاکانی تصریح کرد: در سال 89 هلال احمر بالای 500 هزار چادر و بالای یک میلیون پتو داشت. مجموعه های وابسته به هلال احمر که روز به روز چادر تولید کرده و در انبارها گذاشته اند پس حتما الان باید تعداد چادرها بیش از 500 هزار تخته باشد اما چه طور می شود که کرمانشاه در تقسیمات کشوری پشتیبان استان های کردستان و همدان است با یک زلزله نمی تواند امکانات حداقلی مورد نیاز را تامین کند و دچار مشکل می شود این جا یک بی عملی را مشاهده کردیم.
وی بیان کرد: دوستانی که به کرمانشاه رفته بودند می گفتند وقتی جلسه تشکیل شد همه با یک حالت اتو کشیده وارد مجلس شدند. شما مدیران کل و مسئولان هر استان هستید حداقل گردی از این غبار باید روی تنتان بنشیند اما به خاطر بی عملی چنین چیزی را مشاهده نکردیم.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با بیان این که یک بی عملی و وادادگی در شرایط مختلف را در دولت روحانی شاهد بوده ایم تصریح کرد: به اعتقاد من همین مسائل هم به استقلال و هم به عدالت به صورت فاحش ضربه و آسیب زدند و آزادی را هم بد معنا کردند البته اصلا به آن هم قائل نیستند از طرفی پیشرفت را نیز در کشور دچار یک رکود ساختند.
زاکانی با بیان اینکه انقلاب اسلامی در مقابل مکتب لیبرال سرمایه داری و مارکسیست یک راه حل سومی را برای جامعه بشری ارائه کرد، افزود: انقلاب اسلامی در بحث مکتب اسلام ناب را ارائه کرد که هم عدالتی را که شرقی‌ها مدعی آن بودند و هم آزادی که غربی‌ها ادعای آن را داشتند به طور حقیقی به جوامع بشری ارائه می‌کرد و ماحصل این ارائه هم این بود که می‌گفت: ما چیزی برتر یعنی معنویت که گمشده جامعه بشری و جامعه جهانی است را نیز ارائه می‌کنیم.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی در مقام نظام بر نظام سلطه شورش کرد و اعتراض خود را بر حاکمیت لیبرال سرمایه داری و مارکسیست اعلام کرد، افزود: انقلاب اسلامی غایت را نیز تحقق «و نرید ان نمن الذین استضعفوا ...» را مطرح کرد و گفت: من هم داعیه جهانی شدن دارم، اما دنبال جهانی شدنی هستم که در انتهای جهان به یکپارچگی و حاکمیت مستضعفین ختم شود.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس گفت: در آن زمان انقلاب اسلامی در مقام الگو دچار یک بی الگویی بود، چون در این زمینه تجربه‌ای نداشتیم، اما امروز به دنبال الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی هستیم در هر حال پس از فروپاشی شوروی امروز ایران رقیب خودش را آمریکا می‌داند لذا سطح انقلاب اسلامی در این افق قرار گرفته است و اگر کسی کمتر از این را ببیند دارد جفا می‌کند و از جوهره ملی و جوهره مذهبی و اعتقادی برخوردار نیست و درک درستی از تحولات و صحنه کنونی جهان ندارد.
وی تصریح کرد: با نگاهی که به آن اشاره شد وقتی که شما به سوریه می‌آیید دو تفکر و نهاد هستند که دارند با هم رقابت می‌کنند در یک سو آمریکا امکانات خود را ساماندهی کرده و همه ابزار خود را آورده است از طرفی انقلاب اسلامی هم امکانات خود را فراهم کرده است و اینجاست که شاهدیم این تفکر آمریکا را به زیر کشیده و دارد اراده این کشور را به شکست می‌کشاند.
زاکانی اظهار کرد: امروز معادله جنگ اراده‌ها تغییر کرده است و دائما دارد بر محور اراده‌ای که از انقلاب اسلامی برخاسته موفقیت‌های مکرری را رقم می‌زند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس اضافه کرد: با توجه به آنچه که در خصوص دستاوردهای انقلاب اسلامی مطرح شد سوالی که مطرح می‌شود این است که اگر انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده پس شما داعیه دار چه بودید که امروز انحراف از آن را طلب می‌کنید؟ ما می‌گوییم داعیه دار عدالت، استقلال، آزادی و پیشرفت در بعد مادی و معنوی بودیم.
وی افزود: بناست آن گونه که می‌نگریم این انقلاب یک الگویی را هم به ظهور و بروز برساند که آن الگو در جغرافیای ایران اسلامی با اقتضائاتش بناست سرآمد جهان باشد.
زاکانی گفت: اینکه رهبر انقلاب می‌فرمایند تا ۵۰ سال آینده ما باید بر بام علمی جهان بنشینیم برای این است که اقتضائات، امکانات و شرایط آن را داریم و هم مکتب و نیروی انسانی و هم جغرافیای پربرکت ما این اقتضائات را برایمان به وجود آورده است لذا هر کسی از این مهم عدول کند نه با عقلانیت و دقت در داشتن منابع امروز ما تطبیق دارد و نه او یک عنصر ملی، اعتقادی و مذهبی است.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با بیان اینکه انحرافات پس از انقلاب اسلامی را می‌توان در چهار ساحت دید، افزود: این انحرافات در ساحت اندیشه، باور، الگوگیری و عمل قابل مشاهده هستند و بعد هم برای اینکه دقیق‌تر صحبت کنیم می‌توانیم این را به چهار سطح از عناصر ارجاع دهیم و آن‌ها را با عملکرد مسئولان کشوری، جریانات سیاسی، اندیشمندان و نخبگان و جنبش دانشجویی محک بزنیم.
وی با اشاره به اینکه امروز رقیب اندیشه اسلام ناب لیبرال سرمایه داری است، تصریح کرد: لیبرال سرمایه داری خداوند را یک تماشاگر بیش نمی‌بیند، خود را حاکم بر همه چیز می‌داند، لذت جویی و سودجویی را در حد اعلا برای خود محفوظ می‌خواهد، جامعه را هم جمع جوی همین انسان‌های لذت جو و سودطلب برمی شمارد و طبیعت را هم در سیطره خود برمی شمارد. با این وجود در مقابل لیبرال سرمایه داری و در نگاه اسلامی خداوند خالق و انسان عبد است، جامعه دارای هویتی مستقل از انسان هاست، انسان بنده خداست و تا نهایت بی انتهایی می‌تواند رشد مادی و معنوی کند و طبیعت هم امانت است. با این دو نگاه که از لیبرال سرمایه داری و نگاه اسلامی مطرح شد سعادت و مسئولیت انسان دو تعریف متفاوت پیدا می‌کند.
زاکانی با بیان اینکه نمی‌توان در پارادایم دیگران فکر و در آن پارادایم از انقلاب اسلامی صیانت کرد و به انحراف کشیده نشد، افزود: از قبل از انقلاب شش گروه رقیب امام بودند که اولین گروه سلطنت طلب‌ها بودند که تکلیف شان روشن بود و امام را محق چپاول گری خود می‌دیدند در واقع وقتی که امام انقلاب اسلامی را علم کرد یک نیازی در جامعه بود و آن نیاز استقلال طلبی نسبت به استکبار و سلطه جویی بیگانه و نیاز به آزادی و رهانیدن خود از استبداد و ستمشاهی بود.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس افزود: در دهه ۴۰ امام به مردم فرمودند که من دو گره استبداد و استکبار را حل می‌کنم از طرفی امام پاسخ معتبری به استقلال خواهی و آزادی طلبی مردم داد در واقع امام مردم را به جایگاه رشد یافته‌ای که اسلام برای آن‌ها در دنیا و آخرت تامین می‌کرد واقف نمود.
وی از متحجرین مانند انجمنی‌ها به عنوان دومین رقیب نام برد و افزود: سومین رقیب امام منافقین بودند که هم التقاط داشتند و هم شیوه عملی و رفتاری آن‌ها غلط بود.
زاکانی اظهار کرد: چهارمین رقیب امام ملی مذهبی‌ها بودند که آن‌ها هم دچار التقاط از نوع غربی بودند و در مقام عمل هم شیوه آن‌ها غلط بود و یک شیوه پارلمان تاریسم را دنبال میکردند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس از ملیون یا ملی گرا‌ها و مارکسیست‌ها به عنوان دیگر رقبای امام نام برد و گفت: بعد از انقلاب تکلیف سلطنت طلب‌ها روشن بود آن‌ها ضد انقلاب بودند هستند و خواهند ماند، اما منافقین، مارکسیست ها، ملیون و ملی مذهبی‌ها و انجمنی‌ها ظاهرا گفتند که از انقلاب اسلامی تمکین می‌کنند، ولی در مقام اندیشه دچار انحراف بودند و هیچ کدام از آن‌ها اندیشه اسلام ناب را برنمی تابیدند. در مقام باور هم آن‌ها اساسا سلطه ستیزی را قبول نداشتند و چیرگی انقلاب اسلامی بر کره خاکی را نمی‌پذیرفتند.
وی گفت: در مقام الگو نیز آن‌ها دچار یک بی الگویی بودند و الگوی توسعه غربی و یا شرقی آن روز را توصیه میکردند در مقام عمل هم زیاده خواهی ها، فرصت طلبی ها، جنایت‌ها و وابستگی‌های آن‌ها باعث شد که ضربات سهمگینی را به انقلاب اسلامی بزنند و تا به امروز به عنوان عناصری که تکلیف آن‌ها روشن است نقش مخربی برای انقلاب اسلامی داشته اند. با این وجود سوال این است که این‌ها چه طور داعیه دار انقلابی بودن شدند؟
زاکانی با اشاره به اینکه بعد‌ها انحراف این گروه‌ها مشخص و معلوم شد که اصلا از ابتدا انقلابی نبودند گفت: لذا وقتی که دولت موقت روی کار آمد، اما در نهایت گفت که اگر این‌ها بودند به کمتر از تحویل دادن ما به آمریکا بسنده نمی‌کردند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با بیان اینکه دو جریان در داخل انقلاب تا به امروز با هم رقابت کردند گفت:در دهه ۶۰ این دو جریان به نام‌های چپ و راست شناخته می‌شدند. چپی‌های آن روز در مقام اندیشه عمق باور و اندیشه امام را فهم نکرده بودند، اما تکرار فرمایشات امام و باور امام را در عرصه جهانی مثل یک طوطی تکرار میکردند و تکرارکننده‌های خوبی بودند لذا شعارهای انقلاب را سر دست گرفته بودند. در مقام عمل نیز در آن زمان الگویی وجود نداشت و در واقع در دهه ۶۰ دچار یک روزمرگی بودیم همچنین در مقام عمل چپ‌ها دچار افراط و تفریط و نافرمانی هایی از فرمایشات امام بودند مثلا در حوزه اقتصاد دولت وقت هیچ ورودی به مسائل مورد نظر امام نمی‌کرد. مثلا میرحسین موسوی آمد و در مصاحبه خود گفت که حرف‌های امام حرف‌های خوبی است، اما دولت نمی‌تواند آن را اجرا کند.
وی افزود: چپ‌ها در مقام عمل پا به پای انقلاب نیامدند و در حالی که مسئولیت‌ها را گرفته بودند، اما در جنگ آن گونه که باید بدرخشند ندرخشیدند لذا یک پایه‌ای از دادن جام زهر به امام خود همین گروه‌ها و جریان‌های چپ بودند.
زاکانی با اشاره به اینکه شهید رجایی نیز که آمد فرصتی برای جلوه نمایی پیدا نکرد و همان یک ماه و اندی که فرصت کرد جلوه‌های خاص خود را داشت، افرود: اندیشه و باور رجایی درست و قوی بود، اما فاقد الگو بود، چون انتظاری هم وجود نداشت در هر حال رجایی در مقام عمل در آن یک ماه و نیم که حضور داشت گل هایی زد که بحمدالله در تاریخ اسمش ماند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس بیان کرد: در آن دوره جریان راست نیز در مقام اندیشه، اندیشه داشت و اسلام را فهم کرده بود، اما این فهم به اندازه امام نبود و مکتب امام را نمی‌فهمید، ولی مانند جریان چپ سطحی و بی ریشه نبود اگرچه عمق ریشه امام را نداشت لذا اگر چپ‌ها طوطی وار فرمایشات امام را در مقام نظر و باور ذکر میکردند، اما جریان راست یک جاهایی مانع می‌شد به گونه‌ای که امام به آن‌ها تشرهای جدی می‌زد.
وی افزود: از جریان راست نیز در آن روزمرگی اوایل انقلاب نمی‌توان از حیث ارائه الگو انتظار داشت و در مقام عمل نیز این جریان کمتر در مسند قدرت بودند، اما وقتی در مسند قدرت قرار می‌گرفتند سعی میکردند خدمتی را ارائه نمایند، اما اساسا فرصتی برای خدمت نبود در هر حال جریان راست در مقام نظر پا به پای انقلاب نمی‌آمد.
زاکانی گفت: بعد از دهه ۷۰ جریانات تفاوت‌های جدی کردند به گونه‌ای که جریان چپ سطحی اول انقلاب که فرمایشات امام را طوطی وار به زبان می‌آوردند دچار یک بازگشت و یک تجدیدنظر اساسی شدند تا جایی که اساس مکتب اسلام را به سخره گرفتند و مسیری رادنبال کردند که در مقام عمل تجدیدنظرطلبی کف کار آن‌ها بود.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس افزود: در مقام باور هم این جریان به جایی رسید که می‌گفتند آن حرف‌های انقلاب حرف‌های شعارگونه‌ای بوده و ما باید جذب جامعه جهانی شویم همچنین آن‌ها در مقام الگو قائل به الگوهای غربی شدند و اصلا قائل به این نبودند که اسلام می‌تواند الگوی از گهواره تا گور باشد و یک جایی آن قدر بی باورند که می‌خواهند مدیر غربی بیاورند در هر حال چپ‌ها به سمت اقتصاد آزاد غش کردند.
وی با بیان اینکه جریان چپ یک بی صداقتی نسبت به ملت داشت و این بی صداقتی در فتنه ۸۸ نیز نمود داشت، افزود: از سوی دیگر جریان راست در دهه ۷۰ نتوانست که هم پا با تراز انقلاب اسلامی خود را در مقام عمل و الگو به انقلاب برساند.
زاکانی با بیان اینکه جریان چپ امروز در مقام اندیشه به یک پوچی، در مقام باور به یک همراهی با نظام سلطه و در مقام الگو به یک توسعه غربی رسیده است، افزود: دولت هاشمی الگوی غربی توسعه را در حوزه اقتصاد آزاد مدنظر قرار داد و آقای خاتمی الگوی غربی سیاسی و فرهنگی را در کشور پیاده کرد.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با بیان اینکه وقتی امروز جریان راست آن زمان را نگاه می‌کنیم می‌بینیم که صدمات آن‌ها نسبت به چپ‌ها کمتر است و آورده هایی هم دارند، افزود:، ولی حرف ما این است که این آورده‌ها کافی نیست، چون انقلاب آورده‌های بیشتری را می‌طلبد.
وی با اشاره به اینکه هاشمی اندیشه عمیق امام را نداشت و در واقع یک اندیشه و برداشت سطحی از امام داشت و در مقام باور هم به دنبال سازگار شدن با شرایط موجود جهانی بود، افزود: هاشمی این باور را که نظام یک نظام در مقابل سلطه است و با آن رقابت می‌کند را نداشت.
زاکانی تصریح کرد: برخلاف اندیشه هاشمی اگر امروز ما داریم رقابت می‌کنیم رقابت ما با کشورهایی مانند عربستان، ترکیه، اردن، اسرائیل غاصب و کشورهای اروپایی نیست همه ما دیدیم که آن‌ها آمدند و در سوریه با انقلاب مچ انداختند، ولی تفکر برخاسته از انقلاب اسلامی کاری کرد که جوانانی از افغانستان، پاکستان، یمن، عراق و سوریه به عرصه آمدند و آن‌ها علی رغم اینکه پول و امکانات آورده بودند، ولی حریف ایران نشدند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس افزود: چین و روسیه در آن برهه از سند ملی ۲۰۱۱ آمریکا زخم خورده بودند و آمریکا سر وقت آن‌ها رفته بود با این وجود در سال ۹۲ چین و روسیه به ایران پیغام دادند که تکلیف خود را روشن کنید آیا با ما هستید یا با آمریکا که در نهایت آن‌ها مجبور شدند که بیایند در نقشه جمهوری اسلامی تلاش کنند به گونه‌ای که روسیه آمد و در نقشه انقلاب اسلامی وارد شد و نقش آفرینی کرد البته این نقش آفرینی برای امنیت و آبروی خودش بود. در هر حال قرار بود که روسیه در سوریه کار دیگری انجام دهد، اما در نهایت در نقشه جمهوری اسلامی نقش ایفا کرد.
وی بیان کرد: یکی از واقعیت هایی که سردار سلیمانی در دیدار خود با پوتین مطرح کرده بود این بود که اگر ۱۶ هزار نفری که در سوریه هستند به کشورهای خود برگردند هر کدام از آن‌ها می‌توانند به عنوان یک بمب ساعتی عمل کنند. با این وجود منطق حکم می‌کرد که به جای جنگیدن با داعش در کشورهای خود در سوریه با آن‌ها بجنگیم و در این راستا بود که روسیه به جنگ سوریه وارد شد.
زاکانی با بیان اینکه دوران اصلاحات ادامه مسیر هاشمی در حوزه الگوی توسعه غربی بود، تصریح کرد: در این دوران با خوردگی اندیشه‌ای کاملا نمایان شد و عدم باورپذیری به اسلام نمود پیدا کرددر واقع در این دوران مسیر توسعه غربی با فشلی خاص خودش دنبال شد و در حوزه پیشرفت هم آسیب‌های جدی دیدیم.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با بیان اینکه احمدی نژاد هم با شعار عدالت روی کار آمد، افزود: در آن زمان مردم طی ۱۶ سال از دولت هاشمی و خاتمی آسیب‌های جدی خوردند با این وجود تشنه عدالت بودند.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی در مقام نظام بر نظام سلطه شورش کرد و اعتراض خود را بر حاکمیت لیبرال سرمایه داری و مارکسیست اعلام کرد، افزود: انقلاب اسلامی غایت را نیز تحقق «و نرید ان نمن الذین استضعفوا ...» را مطرح کرد و گفت: من هم داعیه جهانی شدن دارم، اما دنبال جهانی شدنی هستم که در انتهای جهان به یکپارچگی و حاکمیت مستضعفین ختم شود.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس گفت: در آن زمان انقلاب اسلامی در مقام الگو دچار یک بی الگویی بود، چون در این زمینه تجربه‌ای نداشتیم، اما امروز به دنبال الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی هستیم در هر حال پس از فروپاشی شوروی امروز ایران رقیب خودش را آمریکا می‌داند لذا سطح انقلاب اسلامی در این افق قرار گرفته است و اگر کسی کمتر از این را ببیند دارد جفا می‌کند و از جوهره ملی و جوهره مذهبی و اعتقادی برخوردار نیست و درک درستی از تحولات و صحنه کنونی جهان ندارد.
وی تصریح کرد: با نگاهی که به آن اشاره شد وقتی که شما به سوریه می‌آیید دو تفکر و نهاد هستند که دارند با هم رقابت می‌کنند در یک سو آمریکا امکانات خود را ساماندهی کرده و همه ابزار خود را آورده است از طرفی انقلاب اسلامی هم امکانات خود را فراهم کرده است و اینجاست که شاهدیم این تفکر آمریکا را به زیر کشیده و دارد اراده این کشور را به شکست می‌کشاند.
زاکانی اظهار کرد: امروز معادله جنگ اراده‌ها تغییر کرده است و دائما دارد بر محور اراده‌ای که از انقلاب اسلامی برخاسته موفقیت‌های مکرری را رقم می‌زند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس اضافه کرد: با توجه به آنچه که در خصوص دستاوردهای انقلاب اسلامی مطرح شد سوالی که مطرح می‌شود این است که اگر انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده پس شما داعیه دار چه بودید که امروز انحراف از آن را طلب می‌کنید؟ ما می‌گوییم داعیه دار عدالت، استقلال، آزادی و پیشرفت در بعد مادی و معنوی بودیم.
وی افزود: بناست آن گونه که می‌نگریم این انقلاب یک الگویی را هم به ظهور و بروز برساند که آن الگو در جغرافیای ایران اسلامی با اقتضائاتش بناست سرآمد جهان باشد.
زاکانی گفت: اینکه رهبر انقلاب می‌فرمایند تا ۵۰ سال آینده ما باید بر بام علمی جهان بنشینیم برای این است که اقتضائات، امکانات و شرایط آن را داریم و هم مکتب و نیروی انسانی و هم جغرافیای پربرکت ما این اقتضائات را برایمان به وجود آورده است لذا هر کسی از این مهم عدول کند نه با عقلانیت و دقت در داشتن منابع امروز ما تطبیق دارد و نه او یک عنصر ملی، اعتقادی و مذهبی است.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با بیان اینکه انحرافات پس از انقلاب اسلامی را می‌توان در چهار ساحت دید، افزود: این انحرافات در ساحت اندیشه، باور، الگوگیری و عمل قابل مشاهده هستند و بعد هم برای اینکه دقیق‌تر صحبت کنیم می‌توانیم این را به چهار سطح از عناصر ارجاع دهیم و آن‌ها را با عملکرد مسئولان کشوری، جریانات سیاسی، اندیشمندان و نخبگان و جنبش دانشجویی محک بزنیم.
وی با اشاره به اینکه امروز رقیب اندیشه اسلام ناب لیبرال سرمایه داری است، تصریح کرد: لیبرال سرمایه داری خداوند را یک تماشاگر بیش نمی‌بیند، خود را حاکم بر همه چیز می‌داند، لذت جویی و سودجویی را در حد اعلا برای خود محفوظ می‌خواهد، جامعه را هم جمع جوی همین انسان‌های لذت جو و سودطلب برمی شمارد و طبیعت را هم در سیطره خود برمی شمارد. با این وجود در مقابل لیبرال سرمایه داری و در نگاه اسلامی خداوند خالق و انسان عبد است، جامعه دارای هویتی مستقل از انسان هاست، انسان بنده خداست و تا نهایت بی انتهایی می‌تواند رشد مادی و معنوی کند و طبیعت هم امانت است. با این دو نگاه که از لیبرال سرمایه داری و نگاه اسلامی مطرح شد سعادت و مسئولیت انسان دو تعریف متفاوت پیدا می‌کند.
زاکانی با بیان اینکه نمی‌توان در پارادایم دیگران فکر و در آن پارادایم از انقلاب اسلامی صیانت کرد و به انحراف کشیده نشد، افزود: از قبل از انقلاب شش گروه رقیب امام بودند که اولین گروه سلطنت طلب‌ها بودند که تکلیف شان روشن بود و امام را محق چپاول گری خود می‌دیدند در واقع وقتی که امام انقلاب اسلامی را علم کرد یک نیازی در جامعه بود و آن نیاز استقلال طلبی نسبت به استکبار و سلطه جویی بیگانه و نیاز به آزادی و رهانیدن خود از استبداد و ستمشاهی بود.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس افزود: در دهه ۴۰ امام به مردم فرمودند که من دو گره استبداد و استکبار را حل می‌کنم از طرفی امام پاسخ معتبری به استقلال خواهی و آزادی طلبی مردم داد در واقع امام مردم را به جایگاه رشد یافته‌ای که اسلام برای آن‌ها در دنیا و آخرت تامین می‌کرد واقف نمود.
وی از متحجرین مانند انجمنی‌ها به عنوان دومین رقیب نام برد و افزود: سومین رقیب امام منافقین بودند که هم التقاط داشتند و هم شیوه عملی و رفتاری آن‌ها غلط بود.
زاکانی اظهار کرد: چهارمین رقیب امام ملی مذهبی‌ها بودند که آن‌ها هم دچار التقاط از نوع غربی بودند و در مقام عمل هم شیوه آن‌ها غلط بود و یک شیوه پارلمان تاریسم را دنبال میکردند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس از ملیون یا ملی گرا‌ها و مارکسیست‌ها به عنوان دیگر رقبای امام نام برد و گفت: بعد از انقلاب تکلیف سلطنت طلب‌ها روشن بود آن‌ها ضد انقلاب بودند هستند و خواهند ماند، اما منافقین، مارکسیست ها، ملیون و ملی مذهبی‌ها و انجمنی‌ها ظاهرا گفتند که از انقلاب اسلامی تمکین می‌کنند، ولی در مقام اندیشه دچار انحراف بودند و هیچ کدام از آن‌ها اندیشه اسلام ناب را برنمی تابیدند. در مقام باور هم آن‌ها اساسا سلطه ستیزی را قبول نداشتند و چیرگی انقلاب اسلامی بر کره خاکی را نمی‌پذیرفتند.
وی گفت: در مقام الگو نیز آن‌ها دچار یک بی الگویی بودند و الگوی توسعه غربی و یا شرقی آن روز را توصیه میکردند در مقام عمل هم زیاده خواهی ها، فرصت طلبی ها، جنایت‌ها و وابستگی‌های آن‌ها باعث شد که ضربات سهمگینی را به انقلاب اسلامی بزنند و تا به امروز به عنوان عناصری که تکلیف آن‌ها روشن است نقش مخربی برای انقلاب اسلامی داشته اند. با این وجود سوال این است که این‌ها چه طور داعیه دار انقلابی بودن شدند؟
زاکانی با اشاره به اینکه بعد‌ها انحراف این گروه‌ها مشخص و معلوم شد که اصلا از ابتدا انقلابی نبودند گفت: لذا وقتی که دولت موقت روی کار آمد، اما در نهایت گفت که اگر این‌ها بودند به کمتر از تحویل دادن ما به آمریکا بسنده نمی‌کردند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با بیان اینکه دو جریان در داخل انقلاب تا به امروز با هم رقابت کردند گفت:در دهه ۶۰ این دو جریان به نام‌های چپ و راست شناخته می‌شدند. چپی‌های آن روز در مقام اندیشه عمق باور و اندیشه امام را فهم نکرده بودند، اما تکرار فرمایشات امام و باور امام را در عرصه جهانی مثل یک طوطی تکرار میکردند و تکرارکننده‌های خوبی بودند لذا شعارهای انقلاب را سر دست گرفته بودند. در مقام عمل نیز در آن زمان الگویی وجود نداشت و در واقع در دهه ۶۰ دچار یک روزمرگی بودیم همچنین در مقام عمل چپ‌ها دچار افراط و تفریط و نافرمانی هایی از فرمایشات امام بودند مثلا در حوزه اقتصاد دولت وقت هیچ ورودی به مسائل مورد نظر امام نمی‌کرد. مثلا میرحسین موسوی آمد و در مصاحبه خود گفت که حرف‌های امام حرف‌های خوبی است، اما دولت نمی‌تواند آن را اجرا کند.
وی افزود: چپ‌ها در مقام عمل پا به پای انقلاب نیامدند و در حالی که مسئولیت‌ها را گرفته بودند، اما در جنگ آن گونه که باید بدرخشند ندرخشیدند لذا یک پایه‌ای از دادن جام زهر به امام خود همین گروه‌ها و جریان‌های چپ بودند.
زاکانی با اشاره به اینکه شهید رجایی نیز که آمد فرصتی برای جلوه نمایی پیدا نکرد و همان یک ماه و اندی که فرصت کرد جلوه‌های خاص خود را داشت، افرود: اندیشه و باور رجایی درست و قوی بود، اما فاقد الگو بود، چون انتظاری هم وجود نداشت در هر حال رجایی در مقام عمل در آن یک ماه و نیم که حضور داشت گل هایی زد که بحمدالله در تاریخ اسمش ماند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس بیان کرد: در آن دوره جریان راست نیز در مقام اندیشه، اندیشه داشت و اسلام را فهم کرده بود، اما این فهم به اندازه امام نبود و مکتب امام را نمی‌فهمید، ولی مانند جریان چپ سطحی و بی ریشه نبود اگرچه عمق ریشه امام را نداشت لذا اگر چپ‌ها طوطی وار فرمایشات امام را در مقام نظر و باور ذکر میکردند، اما جریان راست یک جاهایی مانع می‌شد به گونه‌ای که امام به آن‌ها تشرهای جدی می‌زد.
وی افزود: از جریان راست نیز در آن روزمرگی اوایل انقلاب نمی‌توان از حیث ارائه الگو انتظار داشت و در مقام عمل نیز این جریان کمتر در مسند قدرت بودند، اما وقتی در مسند قدرت قرار می‌گرفتند سعی میکردند خدمتی را ارائه نمایند، اما اساسا فرصتی برای خدمت نبود در هر حال جریان راست در مقام نظر پا به پای انقلاب نمی‌آمد.
زاکانی گفت: بعد از دهه ۷۰ جریانات تفاوت‌های جدی کردند به گونه‌ای که جریان چپ سطحی اول انقلاب که فرمایشات امام را طوطی وار به زبان می‌آوردند دچار یک بازگشت و یک تجدیدنظر اساسی شدند تا جایی که اساس مکتب اسلام را به سخره گرفتند و مسیری رادنبال کردند که در مقام عمل تجدیدنظرطلبی کف کار آن‌ها بود.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس افزود: در مقام باور هم این جریان به جایی رسید که می‌گفتند آن حرف‌های انقلاب حرف‌های شعارگونه‌ای بوده و ما باید جذب جامعه جهانی شویم همچنین آن‌ها در مقام الگو قائل به الگوهای غربی شدند و اصلا قائل به این نبودند که اسلام می‌تواند الگوی از گهواره تا گور باشد و یک جایی آن قدر بی باورند که می‌خواهند مدیر غربی بیاورند در هر حال چپ‌ها به سمت اقتصاد آزاد غش کردند.
وی با بیان اینکه جریان چپ یک بی صداقتی نسبت به ملت داشت و این بی صداقتی در فتنه ۸۸ نیز نمود داشت، افزود: از سوی دیگر جریان راست در دهه ۷۰ نتوانست که هم پا با تراز انقلاب اسلامی خود را در مقام عمل و الگو به انقلاب برساند.
زاکانی با بیان اینکه جریان چپ امروز در مقام اندیشه به یک پوچی، در مقام باور به یک همراهی با نظام سلطه و در مقام الگو به یک توسعه غربی رسیده است، افزود: دولت هاشمی الگوی غربی توسعه را در حوزه اقتصاد آزاد مدنظر قرار داد و آقای خاتمی الگوی غربی سیاسی و فرهنگی را در کشور پیاده کرد.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با بیان اینکه وقتی امروز جریان راست آن زمان را نگاه می‌کنیم می‌بینیم که صدمات آن‌ها نسبت به چپ‌ها کمتر است و آورده هایی هم دارند، افزود:، ولی حرف ما این است که این آورده‌ها کافی نیست، چون انقلاب آورده‌های بیشتری را می‌طلبد.
وی با اشاره به اینکه هاشمی اندیشه عمیق امام را نداشت و در واقع یک اندیشه و برداشت سطحی از امام داشت و در مقام باور هم به دنبال سازگار شدن با شرایط موجود جهانی بود، افزود: هاشمی این باور را که نظام یک نظام در مقابل سلطه است و با آن رقابت می‌کند را نداشت.
زاکانی تصریح کرد: برخلاف اندیشه هاشمی اگر امروز ما داریم رقابت می‌کنیم رقابت ما با کشورهایی مانند عربستان، ترکیه، اردن، اسرائیل غاصب و کشورهای اروپایی نیست همه ما دیدیم که آن‌ها آمدند و در سوریه با انقلاب مچ انداختند، ولی تفکر برخاسته از انقلاب اسلامی کاری کرد که جوانانی از افغانستان، پاکستان، یمن، عراق و سوریه به عرصه آمدند و آن‌ها علی رغم اینکه پول و امکانات آورده بودند، ولی حریف ایران نشدند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس افزود: چین و روسیه در آن برهه از سند ملی ۲۰۱۱ آمریکا زخم خورده بودند و آمریکا سر وقت آن‌ها رفته بود با این وجود در سال ۹۲ چین و روسیه به ایران پیغام دادند که تکلیف خود را روشن کنید آیا با ما هستید یا با آمریکا که در نهایت آن‌ها مجبور شدند که بیایند در نقشه جمهوری اسلامی تلاش کنند به گونه‌ای که روسیه آمد و در نقشه انقلاب اسلامی وارد شد و نقش آفرینی کرد البته این نقش آفرینی برای امنیت و آبروی خودش بود. در هر حال قرار بود که روسیه در سوریه کار دیگری انجام دهد، اما در نهایت در نقشه جمهوری اسلامی نقش ایفا کرد.
وی بیان کرد: یکی از واقعیت هایی که سردار سلیمانی در دیدار خود با پوتین مطرح کرده بود این بود که اگر ۱۶ هزار نفری که در سوریه هستند به کشورهای خود برگردند هر کدام از آن‌ها می‌توانند به عنوان یک بمب ساعتی عمل کنند. با این وجود منطق حکم می‌کرد که به جای جنگیدن با داعش در کشورهای خود در سوریه با آن‌ها بجنگیم و در این راستا بود که روسیه به جنگ سوریه وارد شد.
زاکانی با بیان اینکه دوران اصلاحات ادامه مسیر هاشمی در حوزه الگوی توسعه غربی بود، تصریح کرد: در این دوران با خوردگی اندیشه‌ای کاملا نمایان شد و عدم باورپذیری به اسلام نمود پیدا کرددر واقع در این دوران مسیر توسعه غربی با فشلی خاص خودش دنبال شد و در حوزه پیشرفت هم آسیب‌های جدی دیدیم.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با بیان اینکه احمدی نژاد هم با شعار عدالت روی کار آمد، افزود: در آن زمان مردم طی ۱۶ سال از دولت هاشمی و خاتمی آسیب‌های جدی خوردند با این وجود تشنه عدالت بودند.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
اخبار مرتبط
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ناشناس
۱۴ آذر ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۶
«نماینده مردم سابق تهران»!!! یعنی مردم تهران الان عوض شدن و یه سری مردم جدید اومدن؟!
پاسخ