ترامپ در یک شوی سیاسی سعی در اثبات وفاداری خود به یهودیان پرنفوذ آمریکا دارد تا بتواند به کمک آنان از خطرات احتمالی استیضاح رهایی یابد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- ناهید رومی*، اقدامی که بی شک بار دیگر روند صلح بین فلسطینیان و اسرائیل را بر هم خواهد زد و آتش دیگری را در خاورمیانه میافروزد، اقدام اخیر رئیس جمهور آمریکا است. پانزدهم آذرماه دونالد ترامپ در اقدامی عجولانه سند انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به اورشلیم (بیت المقدس) را امضا کرد و دستور آماده سازی زیرساختها را صادر نمود، قانونی که به واقع جدید نیست و مربوط به تصویب کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۵ میباشد که تا به امروز هیچ رئیس جمهوری در آمریکا توان اجرایی کردن آن را نداشته و هر شش ماه یک بار آن را به تعویق انداخته اند. آیا انتقال پایتخت در یک کشور مسالهای است که بتوان به یکباره دستور آن را صادر کرد؟ یا اهدافی مهمتر در پس این جابجایی قرار دارد؟
طبق برآوردهای انجام شده در آغاز به کار دولت یازدهم، هزینه انتقال تهران به عنوان پایتخت به شهری دیگر، هزینهای معادل با پنج سال بودجه کل کشور دارد که این امر در بازه زمانی ۲۵ ساله قابل اجرا است! حال چرا اسرائیل و آمریکا زیر بار این فشار مالی و فشارهای سیاسی تمام تلاش خود را بکار گرفته و سعی در انتقال پایتخت از تل آویو به اورشلیم را دارند؟
دونالد ترامپ در یک شوی سیاسی سعی دارد از یک سو منتقدان خود را به این باور برساند که در تلاش است به تمام وعدههای خود در دوران ریاست جمهوری جامه عمل بپوشاند و از سوی دیگر سعی در اثبات وفاداری خود به یهودیان پرنفوذ آمریکا دارد تا بتواند به کمک آنان از خطرات احتمالی استیضاح و سرنگونی رهایی یابد. اما این اقدام ترامپ نقض آشکار تمامی توافقات بین المللی بوده و کمک بزرگی به اسرائیل است تا بتواند گامهای بعدی را در جهت یهودی سازی قدس و یکپارچه کردن آن به نفع خود بردارد. زیرا با گسترش قدس به سوی کرانه باختری در اندک زمانی حجم ساخت و سازهای شهرکهای اسرائیلی بیشتر میشود و اراضی دیگر فلسطینیان نیز تصاحب خواهد شد.
اما از سوی دیگر خبرهای مبنی بر تلاش یهودیان برای بازساری دوباره معبد سلیمان به گوش میرسد، اقدامی که گره در اعتقادات یهود دارد و تمام تلاش خود را برای رسیدن به این هدف به کار بسته اند. در پیش گوییهای آخر الزمانی آمده است که «آرماگدون» جنگ نهایی حق علیه باطل در محلی به همین نام در سرزمینهای اشغالی روی خواهد داد و از جمله نشانههای وقوع این جنگ تجدید بنای معبد سلیمان و گردهمایی قوم یهود در این سرزمین است. آیا این اقدام ترامپ خبر از گردهمایی کامل یهودیان سرکش در سرزمین موعودشان دارد؟
سکوت در برابر این اقدامات به منزله تصاحب قدس و حذف تاریخ فلسطین و مسلمانان است. سران عرب باید بدانند اگر قدس بخشی از شرافت عرب است تنها با محکوم کردن نمیتوان راه به جایی بُرد. عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامههای رایالیوم و قدسعربی در این خصوص میگوید؛ من واقعا این حالت وحشتی را که در نظام رسمی عربی درباره اقدام ترامپ حکمفرما شده است عجیب میدانم بهگونهای که انگار ترامپ اقدام غیرمنتظرهای انجام داده است. او قبل از اقدام خود با چهار تن از سران عرب تماس گرفته بود، پادشاه سعودی، عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر، عبدالله دوم پادشاه اردن، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان و به آنها گفته بود که میخواهد پایتخت رژیم صهیونیستی را به بیتالمقدس منتقل کند.
عبدالباری عطوان، محکوم کردن اقدام ترامپ از سوی این سران عرب را ناشی از ناچاری آنها و به علت وحشتی میداند که با مشاهده خیزش جهان اسلام در آنها پدید آمده است. او نتیجه اقدام ترامپ را به سود ملتهای مسلمان ارزیابی کرده و میگوید؛ «به خدا قسم من دعا میکنم ترامپ از این تصمیم باز نگردد. ما به این شوک نیاز داریم، ما نیاز داریم که اعتقاد به چهرههای رسمی عربی توطئهگر از بین برود.»
اگر امروز اسرائیل چشم طمع به نیمه دیگر اورشلیم (بیت المقدس) دوخته است حاصل خلع سلاح فلسطینیها و سستی اعراب و دل بستن به مذاکرات سازش و بدعهدی قدرتها و نیرنگ سازمان ملل است.
زمانی که در کنفرانس مادرید، سازمان آزادی بخش فلسطین ساده لوحانه سلاح بر زمین نهاد و موجودیت اسرائیل را به امید صلح و باز پس گیری اراضی اشغالی به رسمیت شناخت این فرجام و زیاده خواهیهای بعدی یهودیان قابل پیش بینی بود.
امروز تفاوت شیعیان و مسلمانان لبنان و مسلمانان فلسطین در مقاومت و اعتماد نکردن به دشمن است.
ناهید رومی- فعال سیاسی استان زنجان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.