به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی با اشاره به اظهارات و اقدامات اخیر برجام و شرطگذاریهای آن نوشت برخلاف نظر برخی خوشبینها برجام در بدترین حالت خود قرار دارد!
در بخشی از این یادداشت آمده است: «برخی از تحلیلهای خوشبینانه، تصمیم اخیر ایالات متحده آمریکا را «شکست ترامپ و پیروزی برجام» و موفقیتی برای جامعه جهانی در حفظ توافق هستهای ارزیابی کردهاند... با ادامه وضعیتی که ترامپ هرچند ماه یک بار با تصمیم پیشبینینشده خود بر جهان و بالطبع بر کشورمان تحمیل میکند و در تحلیل نهایی برجام را آچمز کرده و در حالت «نه اجرا و نه توقف» قرار میدهد، چه باید کرد؟ شاید بتوان وضعیت کنونی را بدترین حالت برای برجام نامید.»
رئیسجمهور دو روز پیش در اختتامیه جشنواره فارابی خارج نشدن آمریکا از برجام را موفقیت و پیروزی نامید. این در حالی است که به نظر میرسد آمریکا در دفعات گذشته که سخن خروج را پیش کشیده اما خارج نشده اساسا قصد خروج نداشته بلکه به دنبال آن است تا همواره خروج از برجام را به عنوان گزینه محتمل و نزدیک نشان دهد تا به این واسطه شرکتها و بانکهای خارجی را از همکاری با ایران منصرف کند.
ماجرای چرخش اصلاحطلبان
روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود یادداشتی را با عنوان «مواجه رئیسجمهور با اعتراضات» منتشر کرد.
در بخشی از این نوشتار آمده است: «رئیسجمهور نبايد... در سخنرانيهايش به رويارويي لفظي و جنجال كلامي با شخصيتهاي جناح رقيب تقليل يابد. بالاخره برخي از شخصيتها و فعالان سياسي منتقد آقاي روحاني هستند. در مسئلهاي به اين مهمي چشم جامعه به حرفهاي رئيسجمهور جلب شده است. شان او چنين نيست كه همه جا نقل شود كه آقاي روحاني جواب حجتالاسلام صديقي را داده است.»
نویسنده در ادامه به این نتیجه رسیده است که «حتما همه از بكار بردن القاب توهينآميز براي معترضين ناراحتند و بهخصوص بهكارگيري چنين ادبياتي در تريبونهاي مذهبي وعبادي.»
ابتدای امر، هنگامی که اعتراضی نسبت به مشکلاتش معیشتی شکل گرفت دولتمردان و شخص معاون اول محترم دولت و سپس روزنامههای اصلاحطلب خطی را پی گرفتند بدین صورت که اعتراض حرکتی مردمی نبوده و توطئهای از جانب قشر یا گروه خاصی است که منتقد دولت تدبیر و امید هستند.
در آن ایام روزنامههای منتقد دولت اعتراض مسالمتآمیز و در چارچوب قانون را حق مردم عنوان کرده و خواستار توجه دولت به مسائل معیشتی مردم شدند که این موضعگیری به شدت از جانب رسانههای دولت مورد هجمه و هجوم قرار گرفت. وقتی اعتراضها به اغتشاش و آشوب آفرینی بدل شد روزنامههای منتقد دولت نظیر کیهان به صراحت علیه آن موضع گیری کردند. اما جالب آن است که در ادامه اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که بهتر آن است که اعتراضها را توطئه برخی عنوان نکرده و ظاهرا خود را همراه نشان دهند. یادداشتی که یکی از تئوریسنهای اصلاحطلب در روزنامه شرق به تاریخ 10دی 96 منتشر کرد سند محکمی است بر آنچه گفته شد: «اصلاحطلبان باید چه رویکرد و موضعگیریای در قبال اعتراضات چند روز گذشته اتخاذ کنند؟ دشوار بودن پاسخ این پرسش، باعث شده اصلاحطلبان ترجیح بدهند سکوت کنند؛ چون هر پاسخی که بدهند، آنها را با دستهای از دردسرها روبهرو خواهد کرد. اگر از اعتراضها جانبداری نکنند، درست است که از واکنشهای احتمالی مسئولان مصون میمانند اما در مقابل با شماتت و اعتراض جدی معترضان روبهرو خواهند شد.»
شأن رئیسجمهور
نکته دیگر آنکه متاسفانه آنچه دیده میشود تکاپوی ناشایستی برای تحریف و ترورشخصیت منتقدان دولت است. این را در نظر داشته باشید که دولتمردان و حامیان رسانهای آنها از اینکه امامان جمعه از اعتراضهای قانونی مردم حمایت کرده و خواستار توجه دولت شده بودند به شدت گلهمند بودند. اما اکنون که اتاقهای فکر آنها به این نتیجه رسیده که همسو نشان دادن خود با اعتراض مردم منفعت سیاسی آنها را در پی خواهد داشت تغییر رویه صورت گرفت. امام جمعه موقت تهران در سخنان خود نه اعتراض مردم بلکه آن عدهای را که با سوءاستفاده از شرایط به ایجاد اغتشاش، آسیب رساندن به اموال عمومی و خصوصی مردم، کشتن افراد بیگناه، آتش زدن پرچم ایران و... پرداختند را مورد خطاب و سرزنش قرار داد.
در بخش دیگری از یادداشت اعتماد آمده است: «همينجا ميتوان صميمانه به رئیسجمهور عزيز گوشزد كرد كه بهكار بردن برخي تعابير مشابه از ناحيه ايشان براي منتقدينشان هم چندان براي همه خوشايند نيست.»
روحانی در سخنانی (که به قول نویسنده در شان ریاست جمهور نبوده) چه این بار و چه در گذشته و آن هم به دفعات، الفاظی به مراتب تند و توهین آمیز را نه علیه آشوبگران بلکه علیه اهالی قلم و روزنامهنگاران
به کار برده است. الفاظی نظیر: «بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودکصفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، به جهنم بروند، یک مشت لات! و...»
تضمینی به نام امضای «کری»
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «برخی برجام را یک تهدید و خطر برای کشور تفسیر کردند و در این زمینه با کشورهای معاند همصدا شدند. به همین دلیل برخی در داخل کشور طعم شیرین برجام را به کام مردم تلخ کردند. این در حالی بود که دوران پسابرجام مصادف با روی کار آمدن ترامپ شد و وی نیز به شکلهای مختلف تلاش کرد ایران در دوران پسابرجام به اهداف خود دست پیدا نکند».
جماعت بزککار شیطان بزرگ حاضر نیستند نازکتر از گل به آمریکا بگویند و ترجیح میدهند مطابق میل آمریکا توپ را در زمین داخلی بیندازند.
پس از امضای برجام، برخی دولتمردان و مدعیان اصلاحات که هیچ پاسخ قانعکنندهای به انتقادات دقیق و کارشناسی منتقدان نداشتند با اجرای عملیات روانی علیه منتقدین، آنها را در کنار رژیم صهیونیستی موانع به بار نشستن برجام عنوان کردند. این در حالی است که مقامات رژیم صهیونیستی به دفعات از برجام دفاع کردند. برای نمونه در تیرماه سال جاری، در دوسالگی برجام مقام ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی (کارمی گیلون رئیساسبق شینبت) در فارن پالیسی نوشت: «برجام برای تلآویو یک موهبت بود و به همین دلیل، حتی سرسختترین منتقدین برجام از جمله ترامپ، نتانیاهو و تعدادی از همکاران من در مراکز نظامی و امنیتی اسرائیل نیز امروز علنا یا تلویحا به نتایج مثبت آن اذعان دارند یا اینکه دستکم برخلاف گذشته در برابر آن سکوت کردهاند».
علیرغم کارنامه سیاه آمریکا در اجرای تعهدات بینالمللی و نقض عهدهای مکرر زنجیرهایها از اعتماد به قول آمریکاییها نوشتند. برای نمونه، روزنامه زنجیرهای شرق- دیماه ۹۴- در تیتر یک نوشت: «اطمینان تهران از اجرای برجام، امضای کری تضمین است».
روزنامه آرمان مدعی شده است که «دوران پسابرجام مصادف با روی کار آمدن ترامپ شد» این در حالی است برجام از روز اول اجرا-دی ماه 94- توسط دولت اوباما نقض شد و این عهدشکنی تا آخرین روزهای ریاستجمهوری اوباما ادامه داشت و وی در واپسین روزهای ریاستجمهوری، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد و به قول برخی رسانهها، با این کار«آخرین لگد را به برجام زد».
آن جماعتی که مدعی بود امضای کری تضمین است و تحریمها به تاریخ پیوست، حالا که تشت رسوایی برجام از بام افتاده است،با بیمسئولیتی به دنبال شریک جرم میگردد.
پول پروژههای واگذار شده
در حالی که دولتمردان در حرفهای خود پیوسته از شفافیت روزنامه شرق در گزارشی نوشت: «دولت پولی برای اجرای پروژههای عمرانی ندارد، بههمیندلیل چند سالی است قصد کرده پروژهها را به بخش خصوصی بدهد تا هم اجرای طرحها به تعویق بیشتر نیفتد و هم درآمدی از این محل عاید دولت شود. اما عملکرد واگذاریهایی که از سال ١٣٩٤ تا خرداد ١٣٩٦ منتشرشده نشان میدهد بابت واگذاری ٤٤هزار و ١٣١ پروژه، بهجز ٨٥٦میلیارد تومان چیزی به خزانه واریز نشده است.»
شرق در ادامه گزارش خود تصریح کرده است: «در نمونه گزارشهایی که وزارت اقتصاد تهیه کرده میتوان ناکامی در واگذاری پروژههای عمرانی از سال ١٣٨٨ تاکنون را ملاحظه کرد. در قوانین بودجه سالهای ١٣٨٩ تا ١٣٩٥ بهرغم پیشبینی منابع دراینباره، صرفا سال ١٣٨٩ به میزان ٨٥٥ میلیارد تومان و در سال ١٣٩٥ فقط یکمیلیارد و ٦٠٠میلیون تومان عملکرد وجود داشته است. برای سال ١٣٩٦ نیز در قانون بودجه به میزان سههزار و ٥٠٠میلیارد تومان از این محل منظور شده است که در هفت ماه عملکرد یکمیلیاردی محقق میشود.»
دوقطبیسازان علیه دوقطبیسازی!
افراطیون مدعی اصلاحات که سابقه شورش علیه جمهوریت و آشوب افکنی را در کارنامه خود دارند، از کنار جنایات عدهای اغتشاشگر در فتنه 96 به راحتی عبور میکنند و دست به مغالطهگری میزنند.
روزنامه ایران دیروز در مطلبی نوشت: «ما یک کل به هم پیوسته و واحد داریم که آن را ایران و مردمانش را نیز ملت ایران مینامیم. این ملت مثل هر ملت دیگری میتوانند با هم دچار اختلاف بشوند یا حتی دست بهاشتباهاتی بزنند. به صرف وجود این دست اختلافات یا ارتکاب برخیاشتباهات نمیتوان جامعه و مردم را به چند دسته تقسیم کرد و گفت آن قسمت از جامعه «مردم» هستند و بقیه مردم نیستند.»
عدهای از مدعیان اصلاحات خود را به خواب زدهاند و حاضر نیستند عاملان آدمکشی، تخریب اموال عمومی و آتش زدن پرچم مقدس جمهوری اسلامی و مساجد و حسینیهها را در فتنه زمستان 96 آشوبگر بنامند. آنان همچنین حاضر نشدند قیام پرشکوه ملت علیه فتنه 96 را در صفحه نخست روزنامههای خود، جز یکی دو روزنامه، بازتاب دهند. این رویکرد ناشایست برخاسته از سابقه سیاه این طیف در فتنه 88 و حمایت از فتنهگرانی است که حماسه حضور 85 درصدی در انتخابات را با دروغ تقلب و قداره کشی
و بلوا افکنی به کام مردم تلخ کردند.
ایران همچنین نوشت: «تریبونهایی مانند نماز جمعه بسیار متفاوت از منابر معمولی روحانیون هستند، چرا که ابعادی نه تنها ملی بلکه بینالمللی دارند و کلمه به کلمه آن روی روابط ما با دنیا، فرهنگ جامعه و نگاه مردم به حاکمیت تأثیر دارد. اگر چنین تریبون مهمی در مسیر دوقطبیسازی جامعه ما قرار بگیرد، روزهایی خواهد رسید که هیچکس را توان مقابله با حجم اختلافاتی که زاییده این دو قطبی هستند، نباشد.»
این فضاسازیها در حالی است که خطیب جمعه این هفته تهران، میان اعتراض و آشوبگری تفکیک قائل شد و بر مدیریت کارآمد برای حل مشکلات کشور و معضلات معیشتی مردم تأکید کرد اما افراطیون مدعی اصلاحات که در ایام انتخابات از ایجاد دو قطبیهای کاذب «افراطی ـ میانهرو»، «جنگ ـ صلح» و «آزادی ـ محدودیت» حمایت کردند، دست به فرافکنی میزنند و فرار به جلو میکنند.