شکاف بی سابقهای در جبهه غربی ایجاد شده و همزمان این نگرانی در جبهه غربی مطرح است که ائتلاف رقیب فضایهای سیاسی و استراتژیک منطقهای و جهانی را به نفع خود پر کند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، دکتر «کیهان برزگر»، استاد دانشگاه در یادداشتی با اشاره به حمله سه کشور غربی به سوریه مینویسد: «پیش بینی این مسئله که آمریکا و متحدانش غربی اش، یعنی انگلیس و فرانسه، در طی این چند روز یک حمله موشکی به سوریه به اتهام استفاده دولت این کشور از تسلیحات شیمیایی علیه معارضان خود خواهند کرد، چندان سخت نبود که البته در بامداد روز گذشته اتفاق افتاد. اما هدف این حمله موشکی فراتر از موضع اتهامی جبهه غربی علیه دولت سوریه و یا هشدار جدی به ایران و روسیه برای فشار به سوریه در به اصطلاح استفاده نکردن مجدد از این سلاحها یا حتی بهم زدن معادله سیاسی-امنیتی میدانی در بحران سوریه بود و به نوعی به نمایش قدرت و اتحاد غربی هم مربوط میشود و اینکه جبهه غربی نشان دهد که همچنان خواهان کنترل بر روندهای سیاسی-امنیتی موجود در خاورمیانه است.»
برزگر در یادداشتی که در شرق به چاپ رسیده است، نوشت: «دولتهای غربی اهداف عمیقتر ژئوپلتیک و گسترده تری را هم دنبال میکنند. در واکنش اخیر، آمریکا و متحدانش در انتخاب بین یک "حمله محدود" و یکباره و یک "حمله گسترده" که به نوعی مواضع ایران و روسیه را هم در بر میگرفت، بعد از چندین روز وقفه در تصمیم گیری و بررسی دقیق، به ناچار اولی یعنی حمله محدود را انتخاب کردند. چون توسل به دومی خطر گسترش تنازع بین غرب با روسیه و ایران را در پی داشت که جبهه غربی به هیچ عنوان آمادگی ورود به آن را در شرایط فعلی ندارد. بر همین مبنا، رهبران غربی در اعلامیههای دقیق و فکر شده، همزمان اعلام کردند که این یک حمله محدود، کارآمد با اهداف مشخص و نه با هدف تغییر رژیم یا شروع جنگ داخلی در سوریه بوده است.»
این استاد دانشگاه میافزاید: «واقعیت این است که توسل به حمله محدود تنها راه کار موجود برای ائتلاف غربی بود. این ائتلاف کاملا آگاه است که این حمله تاثیرات میدانی چندانی به نفع مخالفان دولت سوریه نداشته و همانند سابق امیدی برای تغییر توازن سیاسی یا امنیتی در صحنه مذاکرات صلح سوریه در آنها ایجاد نخواهد کرد. به ویژه آنکه با بازپس گیری غوطه شرقی مواضع دولت سوریه تقویت شده و نیروهای مخالف جدی دولت تنها دراستان ادلب درشمال سوریه منزوی شدهاند که از دمشق و پایتخت بسیار دور است.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «دولتهای خارجی حامی معارضان دولت سوریه هم بتدریج اولویتهای دیگری برای سیاست خود در سوریه برگزیدهاند. مثلا سعودیها بیشتر متمرکز به باتلاق جنگ یمن شدهاند. قطر بیشتر خواهان خروج از محاصره سعودیها و اماراتیها است. ترکیه از زاویه کردی و خطرات امنیت ملی به مسئله سوریه مینگرد. ترامپ در آمریکا استراتژی مشخصی برای میدان سوریه ندارد و حتی اعلام کرده که خواهان خروج نیرویهای آمریکایی (۲۰۰۰ نفر) از سوریه است. اروپائیها هم به دلیل اضطرار ژئوپلتیک و مسئله سیل پناهدگان و رشد تروریسم خانگی دیگر خواهان تغییر رژیم در سوریه نیستند. همه این تحولات نشان از شکاف در جبهه متحدین غربی و همزمان سازماندهی مجدد دولت سوریه دارد.»
رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه همچنین نوشت: «ماندگاری دولت سوریه به معنای موفقیت نسبی ایران و روسیه در میدان رقابت ژئوپلتیک منطقه و تضعیف کنترل و تسلط ائتلاف غربی بر جریانهای سیاسی-امنیتی در منطقه است. به تازگی سران سه کشور ایران، روسیه و ترکیه در آنکارا دومین دور همکاری برای راههای دستیابی به صلح در سوریه را بررسی کردند که خود به نوعی نشان از موفقیت این همکاری فراغربی است. در سایه تحولات ژئوپلتیک منطقهای، ترکیه هم بتدریج منافع خود را در نزدیکی با روسیه (و ایران) عمدتا برای مشروعیت و توازن بخشیدن به نبرد خود با نیروی کردی در شمال سوریه (اخیرا عفرین) دید و به ناچار به این دو کشور نزدیک شد.»
بر اساس این یادداشت، «در کنار این تحولات شکاف اروپا با ترامپ در موضوع خروج یا عدم خروج از برجام (توافق هستهای ایران با قدرتهای بزرگ)، روش مصالحه و برخورد با بحران هستهای کره شمالی، اختلافات در حوزه تبادلات و سیاستهای اقتصادی، زیست محیطی و ... شکاف بی سابقهای را در جبهه غربی ایجاد کرده و همزمان این نگرانی که ائتلاف رقیب فضایهای سیاسی و استراتژیک منطقهای و جهانی را به نفع خود به نوعی پر میکند؛ بنابراین یکی از اهداف اصلی حمله موشکی بامداد دیروز تاکید بر وجود اتحاد در جبهه غربی است. مشارکت فعال انگلیس و فرانسه با آمریکا در این حمله موشکی، با وجود همه اختلافات آنها با سیاستهای ترامپ، به نوعی نشان از نگرانی اروپا از تضعیف ائتلاف غربی و عواقب منفی ژئوپلتیک دوری اروپا از آمریکا در صحنه معادلات منطقهای و جهانی است.»
برزگر در پایان مینویسد: «در کنار این نمایش اتحاد غربی، به این نکته هم باید توجه داشت که قطعا ترامپ هزینه شلیک این موشکها را به بهانه اقدامی مهم در جهت مهار قدرت منطقهای ایران به شکلی از اعراب محافظه کار منطقه خواهد گرفت. انگلیس و فرانسه هم با این مشارکت موشکی به فرصتهای اقتصادی بیشتری با این رژیمها دست مییابند.»