سرانجام پس از عدم تمکین نجفی از رأی شورا، استعفای وی در جلسه بعدی پذیرفته شد و گزینههای دیگر روی میز گذاشته شدند. صحنه شورا در ظاهر آرام اما میدان نبرد کاندیداهایی شد که هرکدام از سوی حزب و جناحی معرفی شده اند. در این میان محسن هاشمی که پیش از آمدنش به شورای شهر داعیه شهردار شدن را داشت و در گروههای تلگرامی تحت عنوان با پدرمتروی تهران تا شهرداری به جریانسازی برای شهردارشدن خود میپرداخت، گزینه احتمالی قوی برای شهردار شدن به حساب میرود، اما ترس از رفتن هاشمی از شورا و ورود چمران که آرای زیادی برای جایگزینی در شورا را دارد، برخی اعضای شورا را به این واهمه انداخته که هیچ اصولگرایی وارد حلقه 21نفره شورا نشود. تا جاییکه اعضای شورا به خارج نشدن هیچ کس از شورای شهر و عدم جایگزینی اظهار نظر کرده و برخی دیگر مثل حجت نظری در این باره گفت: "چمران آرزو دارد تا دوباره به شورای شهر برگردد.تلاش های این چنینی کاملا پیش بینی شده است و اگر ما فکر کنیم که با خروج نجفی حاشیه ها پایان می یابد، قدری خوش باوری محسوب می شود، شاید امروز جناح مقابل استعفای نجفی را یک موفقیت بداند. "
حال شورای شهر بنا دارد تا کاندیدا های مورد نظر خود را در صحن شورا معرفی کند و ببیند کدام شایستگی بیشتری را برای دریافت مقام شهردار شدن دارند. اما آنچه که از تجربیات قبلی به نظر میرسد این است که این بار نیز تعدادی کاندید نمایشی قربانی یک کاندید سیاسی خواهند شد و باید دید که اینبار مدال شهردار شدن به کدام حزب میرسد. آیا کارگزارانی ها بازهم برنده این بازی خواهند بود یا کاندیداهای دیگری مثل پیروز حناچی، تابش، مناف هاشمی و انصاری لاری میتوانند گوی سبقت را در این رقابت سیاسی بربایند.
این نگاه سیاسی اعضای شورای شهر به مسائل شهری و انتخاب شهردار جز یادآوری شورای اول چیز دیگری را در ذهن تداعی نمیکند، سیاسی نگری به موضوعاتی که مربوط به اداره شهری بالای ده میلیون جمعیت روزانه است به مردم و شهروندان لطمه زیادی را وارد خواهد کرد اما باید دید کدام کاندید از کدام حزب پیروز میشود "کرسی نشین بهشت" شود.
تجربه تلخ نادیده گرفتن مردم در سیاسی کاریهای سالهای قبل از عدم اولویت مردم در انتخاب اصلاح طلبان نشان دارد، امید است این بار این انتخاب رنگ و بوی مردمی به خود بگیرد.