عضو هیأت علمی جامعةالمصطفی(ص) گفت: سبیل مفسدین همان راه انحراف است. تو اصلاحات کن و مواظب باش دچار انحراف نشوند، یعنی گاهی یک انحراف ...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجتالاسلام والمسلمین ناصر رفیعی محمدی عضو هیأت علمی جامعة المصطفی (ص) العالمیه در برنامه سمت خدا با اشاره به ریشه انحرافات در جامعه گفت: انحراف از کلمه حرف میآید. کلمه حرف در قرآن هم آمده است. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ»، این جادهای که انسان میرود، حاشیه و شانه را حرف میگویند. لبه جاده را حرف میگویند. قرآن میگوید: بعضی دینداریشان حاشیهای است. بر لبه جاده است. انحراف به معنی این است که انسان از یک مسیر صحیحی جدا شود.
وی افزود: از اول تاریخ تا کنون یک روزی را سراغ نداریم بگوییم: در جامعهای انحراف نبوده است. از همان آغاز که حضرت آدم ابوالبشر و فرزندانش روی کره زمین بودند، جریان حسادت قابیل و قتل حضرت هابیل اتفاق میافتد. جلوتر میآید داستان قوم بنی اسرائیل و گوساله سامری است. قوم لوط دچار انحرافات جنسی میشوند. قوم شعیب دچار انحرافات اقتصادی میشوند. برادران یوسف دچار انحرافات خانواده میشوند و همینطور جلو میرویم.
حجتالاسلام رفیعی بیان داشت: اینطور نیست که در یک جامعه یا مجموعهای یا فرد همه انحرافات باشد، مثل همه بیماریها، شما بیمارستان که میروید یک کسی پیدا نمیشود بگوید: با همه پزشکان کار دارم. خیلی بعید است. هر کس به اقتضای بیماری که دارد به بیمارستان میآید. ممکن است کسی گرفتار بحث اعتقادی باشد. بگوید: من در این بحث دچار انحراف شدم. یک کسی بگوید: مشکل من انحراف اقتصادی است. دچار رشوه و ربا شدم. یک کسی بگوید: بحث من در انحراف خانوادگی است. اجتماعی و سیاسی است.
وی ادامه داد: ائمه ما برای اصلاح آمدند. اصلاح کجاست؟ جایی که انحرافی باشد. وقتی امام حسین (ع) میگوید: من برای اصلاح قیام کردم، یک جایی انحراف دیده است. وقتی حضرت شعیب میگوید: «إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ»، هرچه از من بربیاید میخواهم اصلاح کنم و انحراف را از بین ببرم، وقتی حضرت موسی (ع) میقات میرود و به برادرش میگوید: من میروم، اما تو مواظب باش، «أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ»، یک احساس نگرانی میکرد.
این کارشناس دینی خاطرنشان کرد: سبیل مفسدین همان راه انحراف است. تو اصلاحات کن و مواظب باش دچار انحراف نشوند. یعنی گاهی یک انحراف یک کسی را به کسی مثل شمر تبدیل میکند. مثل ابوجهل، گاهی یک انحراف را تا میآیی برگردانی هزینه زیادی میبرد و تلفات زیادی میبرد. اول باید صراط را شناخت و بعد انحراف، در سوره حمد میگوییم: «اهدنا الصراط المستقیم» تعریف میکنیم «صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم» صراط منعمین، یعنی کسانی که تو به آنها لطف ویژه کردی. «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ» راه انبیاء است. راه ائمه است. راه شهدا و راه اولیاء است.
وی افزود: قرآن خودش تفسیر میکند «الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ» اول میگوییم: «اهدنا الصراط المستقیم» بعد انحراف را میگوییم. «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّین» آن کسی که از این صراط دور میشود، «مغضوب علیهم». او ضالین است؛ لذا شما ضلالت را نمیشناسی مگر اینکه هدایت را بشناسی. شما غیّ را نمیشناسی، مگر اینکه رشد را بشناسی. «قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ».
عضو هیأت علمی جامعة المصطفی (ص) العالمیه ابراز داشت: کسی از امام صادق (ع) پرسید: مشکل مردم در زمان بنی امیه چه بود؟ چرا این همه آدم زیر بیرق یزید بودند؟ امام حسین (ع) حجت خدا بود. ۷۲ نفر، صد نفر، نصفش که بستگان خودش بودند. چقدر میماند؟ آن طرف ۳۰ هزار نفر بودند، امام صادق (ع) فرمودند: «ان بنى امیة اطلقوا للناس تعلیم الایمان» بنیامیه به مردم اجازه ایمان میدادند. ایمان به معنی همان دستورات دینی و نماز و روزه، اما «ولم یطلقوا تعلیم الشرک» هیچ وقت شرک را به مردم یاد نمیدادند. یعنی یک طرف را میگفتند و یک طرف را نمیگفتند. این موجب شد که مردم آن انحراف را نشناختند و در آن گرفتار شدند.
وی ادامه داد: لذا این دو باید با هم باشد، هم رشد هم غیّ، هم صراط مستقیم، هم سبل. هم هدایت و هم ضلالت، خدا میفرماید: «وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیما» این همان صراط مستقیم است. «فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ» راه فرعی را نروید. «فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ» از صراط منحرف میشوید. «ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ» این سفارش خداست به شما، «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»، این سه آیه را پیغمبر مرتب کنار حجر اسماعیل میخواند و افرادی از مدینه آمدند با شنیدن این سه آیه مسلمان شدند و پیغمبر را به مدینه دعوت کردند. این آیه به نظر من فتح الفتوح اسلام است. یعنی این سه آیه موجب شد عدهای مسلمان شوند، مردم مدینه را آماده کنند، پیغمبر را به مدینه دعوت کنند.
حجتالاسلام رفیعی در ادامه به ۱۰ مورد منشور راه مستقیم اشاره کرد و گفت: «أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئا»، مشرک نشوید. پس شرک یک انحراف میشود. توحید یک سبیل و راه مستقیم میشود، «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا» احسان به پدر و مادر، «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُم مِنْ إِمْلاق» قتل نکنید، بچههایتان را نکشید. گاهی از روی گرسنگی قتل اولاد میکنند. امروز به شکل سقط جنین این موضوع مطرح است. خداوند روزی دهنده است. خودش گفته: شما را روزی میدهم. راه کسب روزی را باید پیدا کرد. «وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ» آدم نکشید. «وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ» دست به مال یتیم نزنید.
وی ادامه داد: «وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمِیزانَ» کم فروشی نکنید. از کالا کم نگذار. از ماشین کم نگذار. از تولید کم نگذار. «وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا» بینی و بین الله حرف بزنید. آبروی همدیگر را در جامعه میبریم. چنگ به هم میزنیم، عادلانه حرف بزنید. این آیه مناسب برای مناظرات سیاسی است، «وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا» به عهدتان با خدا عمل کنیم، «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ» به ذی القربی حقشان را بدهید. به فامیل و مسکین، اسراف و تبذیر نکنید، «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ»، خیلی دستت را به گردن نبند، یعنی سفت نباش. بخل نداشته باش. انفاق کن، «وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ» در انفاق هم اعتدال داشته باش.
این استاد حوزه اظهار داشت: «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى» دنبال فحشاء نروید. اسلام برای هرچیزی مسیر گذاشته است. تشکیل خانواده بدهید. آرامش پیدا میکنید. «إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلًا» بد راهی است. کانون خانواده از هم میپاشد. ولو اسمش را عوض کنید. الآن در غرب اسم عوض میکنند. «وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ»، کیل و میزان را رعایت کنید.
وی افزود: خدا فرمود: میدانید بر و نیکی چیست؟ «وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» ایمان به خدا «وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ» ایمان به معاد «وَ الْمَلائِکَةِ» ایمان به فرشتگان، «وَ الْکِتابِ» ایمان به کتب آسمانی، «وَ النَّبِیِّینَ» ایمان به انبیاء، نه فقط رسول خدا «وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینَ» کمک به فامیل و یتیم و مسکین، «وَ آتَى الزَّکاةَ» زکات غیر از «آتی المال» است. مستحبی و واجب است. «وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا» وفای به عهد «وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ» صبر در همه حالت، «أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» اینها صادق و متقین هستند. در پایان سوره انعام فرمود: این صراط مستقیم است. در پایان سوره اسراء فرمود: این حکمت است. اینجا فرمود: صداقت و تقوا است.