به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، بارها و بارها صدای سیدمهدی میرداماد را شنیدهایم و اشکهایمان را جاری کرده است. میگوید زیاد اهل مصاحبه نیستم، و از علاقهاش به سینما در دوران کودکی برایمان گفت و خاطرات شیرینی از مهر مادری برایمان بازگو کرد. او معتقد است مداحی نباید شغل باشد و ذاکری که به این عرصه به عنوان شغل نگاه کند مورد لعن اهل بیت(ع) قرار گرفته است. میرداماد از راه مداحی امرار معاش نمیکند و در بیمه مشغول به کار است. او برایمان خاطراتی از بزرگان و علما را بازگو کرد و تأکید داشت بهترین صلهاش را از رهبر انقلاب دریافت کرده است.
به عنوان اولین سؤال از دوران کودکی خود بفرمائید. و اینکه در چه خانواده ای متولد شدهاید؟
پدرم معلم بودند و مادرم نیز مربی قرآن بودند و الحمدلله در خانواده مذهبی تربیت شدم. بنده اسفند ماه سال 1357 در یکی از محلههای جنوب شهر اهواز به نام خشایار متولد شدم. دوران کودکیام با آغاز جنگ تحمیلی و شلوغی خوزستان همزمان شد لذا همراه خانوادهام در اوایل دهه 60 از جنوب کشور به قم کوچ کردیم. همانطور که عرض کردم پدرم هم معلم بود و در دبیرستان حکیم نظامی سابق مشغول به تدریس شد. ما هم در محلهای به نام باغ سلطانلو زندگی خود را در کرج آغاز کردیم. دوران شیرین و بهیادماندنی ورود به مدرسه و آغاز تحصیل در دوره ابتدایی هیچ گاه از ذهن کسی پاک نمیشود. مدرسه فیض کاشانی -همان مدرسهای که عکس معروف حضرت امام(ره) با دانشآموزان در یکی از کلاسهایش گرفته شده بود- آغاز دوران تحصیلم در مقطع ابتدایی بود.
شور و نشاط کودکی داشتید یا خیر معمولی و یا ساکت و آرام؟
نه خیلی ساکت نبودم، پر شور و هیجان بودم.
بصورت کلاسیک چه رشتهای را میخواستید ادامه دهید؟
من به ادبیات علاقه داشتم و هنوز هم دارم ولی دیگر جذب حوزه شدم.
والده گرامیتان را در چه سنی از دست دادید؟
18 سالم بود که مادرم به رحمت خدا رفتند. بعد از فوت ایشان و پایان دوران دبیرستان دنبال این بودم که خلأ روحی نبود مادر را پر کنم و دوستانی هم بودند که طلبه بودند و مشوق من شدند که به حوزه علمیه ورود پیدا کنم و خب بنده هم در برههای از زندگی این توفیق نصیبم شد و وارد حوزه علمیه شدم. تا پایه 6 در حوزه ماندم.
چرا از تحصیل دروس حوزه کنار کشیدید؟
من از اول هم بنا بر ملبس شدن نداشتم. حوزه را به خاطر فضای معنویاش انتخاب کردم و خیلی هم در آن سالهایی که درحوزه بودم بهرهمند شدم. شرایط ایجاب نمیکرد که بمانم. سفر حج هم میخواستم بروم و نیاز به سربازی داشتم و رفتم خدمت و بعد هم رفتم حج و بعد دیگر ادامه ندادم.
در خصوص تأثیراتی هم که نوع تربیت مرحوم مادرتان در مسیر زندگیتان داشتند برایمان خاطراتی را بفرمائید.
در آن ایام علاقه شدیدی به سینما داشتم و مادرم موافق نبودند که من سینما را دنبال کنم و میفرمودند: اگر میخواهی عاقبت به خیر شوی و خدا از تو راضی شوی این فضای روضهخوانی و مداحی بهترین فضاست. همیشه دعا میکرد که آرزو دارم در دستگاه امام حسین علیه السلام عزت پیدا کنی. ایشان چون راضی نبودند من سینما را دنبال نکردم. و الحمدلله الان هم خیلی راضی هستم. اعتقاد دارم که دعای خیر ایشان و تربیتشان فقط در زمانی که در قید حیات بودند اثرگذار نبود و هنوز هم سایه دعای خیر ایشان را حس میکنم. به هر حال مادر علایق و شرایط و سلایق فرزند خود را میشناسد و به نظرم دعای مادر بیبرو برگرد خیلی موثر است.
هنوز هم به سینما علاقه دارید؟
خب آن سالها مثل الان نبود که تعدد بازیگر باشد. من به کلیت سینما علاقه داشتم. الان هم اگر وقت بکنم سالی یکی دو فیلم خوب را در سینما ترجیحاً با یک جمعی میرویم و میبینیم.
هنوز به سینما و بازیگری علاقهای دارید که به صورت جدی وارد عرصه شوید؟
نه. اصلا. فقط علاقهام در این حد است که هر از گاهی چند فیلم ببینم.
شیرینترین خاطرهای که از مادرتان دارید را بفرمائید؟
یادم هست جلسات قرآن زنانه در منزلمان داشتیم. ایشان به هر مناسبتی یک شالگردنی روی دوشم میانداختند و به عنوان روضهخوان مجلس میگفتند روضه بخوان! این خاطرات خیلی برایم جذاب بود و این جلسات خیلی برایم انگیزه ایجاد کرد که در این مسیر گام بردارم.
در همان مراسمها بود که پی به استعداد ذاتیتان در مداحی بردید؟
بله، به هر حال از روضهخوانی در منزل وارد روضهخوانی در محلهمان شدم و بعد هم کم کم در محلات دیگر شهرت یافتیم. بعدها در گروههای سرود و تواشیح قرار گرفتیم. ببینید اگر کسی استعداد ذاتی داشته باشد کم کم در مسیر پیشرفت قرار میگیرد. و ما از این قاعده مستثنی نبودیم.
از اساتید خودتان یادی کنید و اینکه از کدامشان بهره بیشتری بردید؟
من هنوز هم شاگرد هستم. باید شاگردی کنید تا به نقطهای برسید و شاگردی کردن در این دستگاه سقفی ندارد. مادحین عزیز باید قبول کنند که شاگردی بزرگان را بکنند. در قم از اساتید زیادی بهره بردیم از آقای عاصی و آقای شمس. و تهران هم از حاج علی انسانی و حاج منصور ارضی و آقای خلج و البته هنوز هم بهره میبریم.
در خصوص کراماتی که در این سالهای خدمت و مداحی در خانه اهل بیت(ع) داشتید، برایمان بفرمائید.
کرامت از این بالاتر که اجازه خواندن در خانه خودشان را به ما میدهند؟ و اینکه کرامت از این بالاتر که احترام و محبت مردم و این صدا را به ما امانت دادهاند؟ کرامت از این بالاتر؟ بصورت کلی کرامات اینهاست. لکن کرامات جزئی زندگی قابل ذکر نیست.
شهید مطهری در یک سخنرانی به انتقاد از کسانی میپردازد که مداحی را تبدیل به شغل یا حرفه کردهاند. آیا میتوان مداحی را به عنوان یک کار برای امرار معاش حساب کرد؟!
این کلام امام رضا(ع) هست که میفرمایند گمراهترین شما کسانی هستند که ما اهل بیت را وسیله امرار معاش خودشان قرار میدهند. همیشه کسانی بودهاند که از اهل بیت برای امرار معاش خود استفاده میکردند و مورد لعن و ذم قرار میگرفتند. هیچگاه مداحی نباید به شغل تبدیل شود. در مداحی باید عشق باشد تا به جایی رسید.
این صلهای هم که به مداحها داده میشود، ارتباطی با شغل بودن مداحی دارد؟
خیر. ببینید تعریف صله خیلی واضح است. اگر خودشان بدهند میشود صله و بیاشکال. اگر ما تعیین بکنیم و شرط بگذاریم، میشود شغل و این اشکال دارد. امام رضا علیه السلام به دعبل خزائی صله میدهند، سایر ائمه در مواقع مختلف صله میدادند. صلهای که یکی از معصومین به یک شاعر دادند در آن زمان دادن به میزان 4000 درهم بوده که به پول الان میشود 400 میلیون تومان! صله تا زمانی که درخواست نشود ارزش دارد ولی وقتی که تعیین شود دیگر صله محسوب نمیشود.
تا حالا شده صلهای دریافت کنید و بعد ناراحت شوید که چرا کم بوده؟
ببینید من تا الان نه مبلغی تعیین کردهام و در آینده هم این کار را نخواهم کرد و اصلا کسی از من در این خصوص چیزی را نشنیده است و این کار را اصلا قبول ندارم. یک عزیزی میگفت که سعی کنید صلهای را که میگیرید نشمارید. به همین جهت خیلی از مواقع اصلا نمیدانم چقدر دادند. یا خیلی از مواقع اصلا نمیدانم دادند یا ندادند. خیلی از مواقع از جیبمان هزینه میکنیم برای هیأت خودمان تا مجلس بگیریم.
الان مشغول به چه کاری هستید و در چه صنفی فعالیت میکنید؟
بیمه.
بهترین صلهای که تا حالا گرفتهاید چه بوده؟
چفیهای که از رهبری گرفتم بهترین صلهام بوده است. خدمت علما که رفتیم بهترین صله هست. یادم هست آیتالله فاضل دعای عرفه ما را از تلوزیون دیده بودند و خیلی دعا و تشویقمان کردند و انگیزه زیادی برایم ایجاد شد.
خدمت آیتالله سیستانی هم رسیدیم و انگشتری ایشان را صله گرفتم، توصیههایی داشتند از جمله اینکه از غلو بپرهیزیم، از کلماتی که در شأن اهل بیت نیست بپرهیزیم. که البته این توصیه عموم علماست.
آیت الله سیستانی به عربی با شما سخن گفتند یا فارسی؟
فارسی.
در خصوص توصیهای که رهبری در موارد مختلف داشتند هم توضیحاتی بفرمائید.
حضرت آقا توصیههایی در خصوص شعر و اخلاق مداحی توصیههایی داشنتد. ایشان تاکید داشتند که هیأت رزمندگان اسلام قم را حفظ کنیم، و با شعرا رابطه خوبی داشته باشیم و رابطه را حفظ کنیم. و توصیه دیگر ایشان این بود که نیروسازی کنیم و برای بعد از خودمان هم نیرو تربیت کنیم.
خیلی از مواقع اشعاری از برخی مداحان شنیدهایم که در شأن اهل بیت نیست. حضرتعالی در انتخاب شعرهایتان چه حساسیتی را به خرج میدهید؟
ما یک تیم تخصصی شعر داریم که شعرها را بررسی میکنند. مشورت میکنیم کارشناسی میکنیم و شعر را سعی میکنیم نقد کنیم. و در نهایت هم با زبان قدیم و هم زبان جدید به مدح اهل بیت بپردازیم.
خاطرم هست که در مصاحبهای گفته بودید مداح نسل امروز هستید. تفاوت مداحی برای نسل امروز و دیروز را لطفا شرح دهید.
ببینید به هر حال ما برای این نسل داریم مداحی میکنیم. نسل ما نسل جوانی است و توقعات جوانپسند دارند. یکی از معصومان میفرماید که با زمانه حرکت کردن هنر است. در مداحی برای نسل امروز هم باید شور و شعور برقرار باشد و هم خوراک معنویاش حفظ شود. تفاوت در ذائقهها و سلیقههاست.
در این میان متاسفانه بعضیها خوراک را خیلی شور میکنند یا بهتر بپرسم، علت انحراف برخی مادحین از این دستگاه چیست؟
این به خاطر استاد نداشتن است و نقد نشدن توسط استاد است. چیزی را که میخواهیم بخوانیم باید اول با کارشناس آن رشته صحبت کنیم و مشورت بگیریم و از توصیههای بزرگان این عرصه استفاده کنیم. اگر این کار را نکنیم دچار اشتباه میشویم و مسیر را اشتباهی طی میکنیم. اصلیترین دلیل همین است. اگر میخواهد سبکی بسازد باید موسیقی را بشناسد و با یک استاد کار کند، اگر این مرحله را انجام ندهد قطعا آسیب رسان خواهد بود.
نظرتان در مورد مرحوم سیدذاکر طباطبایی چیست؟
خدا رحمتشان کند.
در خصوص علت بروز اشتباهی که از ایشان سر داد که در صنف مداحان بیشتر به چشم میآید، لطفا اگر مطلبی دارید بفرمائید.
چه فایدهای دارد در مورد اشتباهات ایشان صحبت کنیم. همه اشتباه دارند. جوان بود و با انگیزه، و نوکر اهل بیت بود. و خدا رحمتشان کند. در کل همه اشتباه دارند و اشتباهات من بیشتر از ایشان هست.
ولی اشتباهات شما خیلی حاشیهساز نبوده است.
به هر حال باید محضر علما رفت و از ایشان استفاده کرد، و با اساتید مشورت کنیم و دقت عمل به خرج دهیم.
عاشورای یک سال که مصادف با 13 آبان بود خیلیها انتظار داشتند شما در پایان روضهتان در حرم حضرت معصومه که با هیأت رزمندگان اسلام بود، شعار مرگ بر امریکا را سر دهید ولی فقط به هیهات مناالذله گفتن اکتفا کردید. چرا؟
ببینید روز عاشورا روز روضه اهل بیت است. اگر کسی در بیت رهبری روز عاشورا گفت مرگ بر امریکا ما هم میگوییم.
خب مسئله اینجاست که روزعاشورا با روز 13 آبان مصادف بود...
بله روز 13 آبان روز مرگ بر امریکا هست، ولی این برای آن روز است و ما هم تا الان گفتهایم. ولی ظهر عاشورا روز پیام اهل بیت هست. بارها گفتهایم اگر کسی بیغرض و مرض باشد میفهمد که هیهات منا الذله یعنی مرگ بر امریکا.
بله فرمودید ظهر عاشورا روز پیام امام حسین است. بسیاری از بزرگان از جمله شهید مطهری میفرمایند که اگر امام حسین در عصر فعلی بودند یزید زمان امریکا بود و مرگ بر صهیونیسم و مرگ بر امریکا شعار اهل بیت قرار میگرفت.
ما در آن روز برای نابودی اسرائیل و ریشهکن شدن استعمار امریکا دعا کردیم ولی شعار مرگ بر امریکا ندادیم. هیچ هیأتی این شعار مرگ بر امریکا را نداده است. مگر الگو بیت رهبری نیست؟! در کل سلیقه من این است. اگر کسی این حرف بنده را قبول ندارد خب سلیقهمان به هم نمیخورد.
برخی هیأتهای مذهبی در مسائل روز جهان اسلام وارد میشوند و برخی راکد و ساکت هستند. هیأت باید در مسائل سیاسی چگونه رفتار کند؟
ببینید ما هیأت سکولار نداریم. این را آقا فرمودهاند. از طرفی هم افراط و تفریط خوب نیست. هیأت نباید میتینگ سیاسی و زد و خورد جناحها سیاسی شود. زیادهروی نباید بشود. اگر به نفع دین و اسلام باشد لازم است و ضرری ندارد.
جایگاه هیأت مذهبی نزد اهل بیت چگونه ست؟ لطفا روایتی را در این خصوص بفرمائید.
قطعا جایگاه بسیار بالایی دارد. امام صادق(ع) احترام ویژهای برای مادحین داشتند به جهت اینکه احیاء امر ائمه در مراسمات مذهبی اتفاق میافتد. انسان اگر توجه کند که مدح چه کسی را دارد میکند کمی بهتر عمل میکرد. خداوند کریم و عظیم اولین مداح این خاندان است. و این کار، کار سختی است.
از میان رمانهای دفاع مقدسی چه کتابهایی را خواندهاید؟
بیشتر مطالعاتم در زمینه تاریخ است. رمانهای دیگر خیلی کم میخوانم. بیشتر کتابهای آقای شجاعی را میخوانم.
خیلی از جوانان به دنبال این هستند که به کلاسهای مداحی بروند و اصول مداحی را یاد بگیرند و از شما سؤال دارند که در این زمینه بهترین کار چیست؟
بهترین توصیهام این است که دنبال کلاسهای مداحی و دورههای تضمینی نباشند. پای منبر و خود فضای هیأت بهترین کلاس برای آموزش مداحی است. بارها به دوستان خودم گفتهام، کلاس مداحی مثل یک دفترچه راهنمایی رانندگی میماند. شما با دفتر چه راهنما هیچ وقت راننده نمیشوید. باید بنشینید پشت فرمان تا گواهینامهتان صادر شود. اگر اینگونه بود که با همان امتحان کتبی گواهینامه را میدادند. اصل کار این کلاسها نیست شاید برای اول کار مناسب باشد.
توصیه و حرف پایانیتان چیست و اگر نکتهای بود که ما در سؤالات به آن نپرداختیم، لطفاً خودتان تشریح بفرمائید.
اگر مداحی امروز درست انجام شود خیلی تاثیرگذاری عمیقی خواهد شد؛ از یک منبری که منبر میرود تأثیرش بیشتر خواهد بود. برخی مداحان جوان باید توجه داشته باشند که از نظر اخلاقی کمی مراقبت به خرج دهند چرا که خیلیها به او به عنوان الگو نگاه میکنند، و این مسئله خطرناکی است. و پیروی از اصول اولیه نظام و پیروی از شهدا و امام شهدا را در سرلوحه کار خود قرار دهند.