نشریات دانشجویی در این هفته، با تیترها و سرمقالههای خود را به مهمترین مسائل روز کشور و حواشی پیش آمده در حوزههای مختلف اختصاص داده اند که با هم تعدادی از آنها را میخوانیم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- امیررضا غلامی؛ نشریات دانشجویی در این هفته، با تیترها و سرمقالههای خود را به مهمترین مسائل روز کشور و حواشی پیش آمده در حوزههای مختلف اختصاص دادهاند که با هم تعدادی از آنها را میخوانیم.
نشریه دانشجویی «رسا» جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد، در بیادداشتی نقادانه به مسائل روز اقتصادای و نوسانات بازار ارز پرداخته است. این یادداشت به شرح زیر است:
نوسانات نرخ ارز از گذشته بوده و هنوز هم دامانگیر جامعه ماست، که حتی در مقاطعی اعتراضات مردم، جامعه و برخی مسئولین مردمی را در پی داشته و دارد. حال بیایید به بررسی عوامل تاثیرگذار در گرانی ارز بپردازیم: از دلایل اساسی گران شدن ارز ، برای مثال دلار، می توان تحریم های اقتصادی و... را نام برد که خود عوامل این تحریم ها، آن را فلج کننده می نامند. این عامل سابقه بلند مدتی دارد و اتفاق تازه ای نیست و امروزه نمی توان آن را تنها عامل تورم برشمرد.
بنابراین نباید از سایر دلیل ها غافل شد: مشکل هاي داخلی همچون وجود دلال های اقتصادی و فضای مجازی نیز تاثیر بسزایی در این نوسان ها دارند. دلال ها به دلیل اینکه تنها به سود منفعت شخصی خود هستند و سایرین برای آن ها بی اهمیت هستند تاثیرگذارند و فضای مجازی نیز با متشنج کردن جو می تواند اثرگذار باشد. اما از دیگر عوامل مهم گرانی، افزایش عرضه و تقاضا است که با مثال زیر به آن می پردازیم:
روزگاری در یکی از کشورهای اروپایی قیمت یکی از اقلام مهم زندگی مردم بی سابقه افزایش می یابد. مردم آن کشور همه با هم و با همدلی و اتحاد خود از خرید آن محصول به نشانه اعتراض امتناع کردند. این اعتراضات تا جایی ادامه داشت که دولت مردان و مسئولین آن کشور مجبور به رفع مشکل گردیدند و پس از مدتی قیمت آن محصول به نرخ اولیه خود بازگشت.
حال بیایید تفاوت آن کشور را با خودمان مقایسه کنیم. کافی است متوجه شویم قیمت ارز، سکه، تخم مرغ، برنج و... درحال زیاد شدن است، حتما مشاهده خواهید کرد که صف های طولانی از بزرگ و کوچک برای تهیه آن محصول و یا خرید ارز تشکیل شده اند. مردم دنبال این هستند که از آب گل آلود به سود خود ماهی بگیرند و با خرید ارز ارزان، و فروش آن در زمان گران تر شدن، منفعت ببرند.
هر کس به فکر سود کردن بیش تر خود است. دریغ از اندکی تفکر و دلسوزی برای وضعیت آینده کشور و مردم و اقشار ضعیف جامعه. در حالی که با یک دلی و اتحاد و امیدواری این مشکل ها قابل رفع است.
سوالی که ذهن اکثر ما را به خود مشغول کرده این است که وضعیت رفاه و معیشت و سبک زندگی مردم از گذشته تا به حال چه تغییری کرده است؟
اکثر ما پای سخنان بزرگ ترهای خانواده، دوستان و آشنایان نشسته ایم. خاطرهايی که از دوران جوانی و زندگی خود برای ما نقل می کنند، به قدری شیرین است که از شنیدنش خسته نمی شویم. آن سادگی و قناعت و لذت بردن از زندگی و نبود چشم و هم چشمی و تجمل گرایی، مثال زدنی و در عین حال ستودنی است.
اصطلاح هايی که امروزه کم تر به چشم می خورند و به گوش می رسند. دلیل این تغییر و تحول ها در زندگی و فرهنگ ما چیست؟ شاید بتوان از اساسی ترین دلیل هاي آن را رسانه های بیگانه که فرهنگ و زندگی ما را هدف گرفته اند نام برد که با ابزاری همچون ماهواره و اینترنت زندگی مخاطبانشان را تحت الشعاع قرار داده اند.
تهاجم فرهنگی که نامش برای اکثر ما آشناست و هم چنین چشم و هم چشمی و تجمل گرایی، و هم چنین نقش «رسانه ای داخلی » نیز از عامل هاي تاثیرگذار است. رسانه های داخلی مانند سینما و تلويزیون و روزنامه ها و... که مورد قبول اغلب آحاد جامعه هستند، مسئولیتی سنگین در این باره دارند.
رسانه هایی که ممکن است با سیاه نمایی های بیش از حد و یا بالعکس، نمایش تجمل گرایی های زیاد برای مثال فیلم سینمایی آینه بغل مردم را خواسته یا نا خواسته از اعتقادات و باورهای قبلی و قلبی خود باز می دارند.
الگوهای این دوره هم نقش مهم و غیرقابل انکاری در زندگی مردم دارند؛ چرا كه الگوهای امروزه جوانان، سلبریتی ها و افراد خودنما و تجمل گرا شده اند که دوست دارند با اصطلاح لاکچری زندگی کردن خود را به رخ همگان بکشند و این چنین بر زندگی مردم اثرگذارند.
در انتها نمی توان از نقش مسئولین در این فرایند چشم پوشی کرد که بارها و بارها آن را تکرار کرده ایم. اما بیایید از خودمان شروع کنیم و برای حل مشکل ها پیش قدم شویم. چراکه سرنوشت هیچ کشور و مردمی عوض نمی شود مگر اینکه خودشان بخواهند و در آن راستا اقدام کنند. (سوره رعد، آیه 11)
نشریه دانشجویی «تحول و تربیت» انجمن علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد، در مطلبی به قلم زهرا عسگری دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی با عنوان «دلنوشته معلمانه» به روایتی از زندگی معلمی پرداخته است. بخش هایی از این نوشته به شرح زیر است:
تجارب سالها تدریس معلمی که اینک سال سوم بازنشستگی اش را تجربه می کند و انگار دیرزمانی است که سخت پیر شده است؛ بگذار خاطرات شروع معلمی ام را برایت بگویم تا همراه با خاطراتم تو را به دفتر سی ساله ی عاشقانه هایم ببرم.
با عشق معلمی را آغاز کردم، اولین روز حضور در کلاسم را پس از دوره ی تربیت معلم هیچگاه فراموش نمی کنم حتی اگر بیش از این فراموشی بگیرم. از اینکه دستانم گچی میشد، شانه هایم گرد گچ را تا دفتر مدرسه با خود می برد، عرق پیشانی ام را با دستان گچی پاک می کردم و...
سخت لذتمی بردم. دانش آموزان را چنان فرزندانم دوست داشتم و اگر روزی دیدارشان مقدور نبود برایم طولانی میشد. با مختصر حقوقی که می گرفتم( 3600 تومان در ماه) زندگی می کردم، مسافرت می رفتم، پس انداز می کردم و...
گذشت و گذشت و من بیخیال از گردش روزگار و خواب فلک، کم کم متوجه گذر آب و لب جوی و عمر و... شدم. موی سپید رو توی آینه دیدم... اما کماکان خستگی ناپذیر، زکات اندوخته هایم را با نهایت عشق و ایثار به طالبان علم می پرداختم. تا اینکه گردش روزگار بر من نیز چون دیگر آدمیان اثر گذاشت و گرد میانسالی و... بر سر و رویم نشست.
در طول این سا لها بارها نظام آموزشی عوض شد و هرکدام اثرات نیک و بد خود را بر نسل های مختلف آزمایش کردند ولی نتوانستند نتایج مطلوبی به دست بدهند و جای خود را به ایده و طرح بعدی دادند. تا اینکه طرح پرطمطراق «توصیفی» از گرد راه رسید و مسئولان و کارشناسان داد سخن ها دادند و از نتایج فراوان آن گلوها پاره کردند و آن را چنان گمشده ی یعقوب بر چشمانشان سائیدند.
بگذریم از نتایج این طرح؛ آینده و آیندگان در این خصوص قضاوت خواهند کرد و همین کارشناسانی که اکنون اندر فواید طرح توصیفی کنفران س ها می دهند و آمار و ارقام تحویل عوام الناس می دهند خواهید دید که در صورت ناکارآمد تشخیص دادنش چگونه یک شبه 180 درجه چرخش نموده و اندر مضراتش کتابها خواهند نوشت و ...
سا لهای واپسین معلمی ام، دیگر آن شور و شوق سابق را نداشت زیرا: دریافتی حقوق ماهانه ام کفاف زندگی ام را نمی داد و گاه مجبورم می کرد دنبال شغلی باشم که بتوانم زندگی ام را مختصر تکانی بدهم. تاکسی تلفنی، ویزیتوری، نسخه خوانی ... و یا همانند اکثریت به تدریس خصوصی روی بیاورم و از اینجا بود که شخصیت معلمی ام را در معرض خدشه دیدم. معلمی که شهید ثانی معتقد است « متعلم باید دوزانو در برابرش بنشیند ». ناگهان خود را دوزانو نشسته در برابر متعلم خصوصی(آن هم با پیژامه) یافتم.
اولین شکست های روحی یک معلم زمانی است که پس از یک یا چند جلسه تدریس خصوصی، دانش آموز، چند قطعه اسکناس چروکیده یا یک قطعه چک مدت دار کف دست او می گذارد. ما کجای تاریخ ایستاده ایم؟
ادامه این دلنوشته را در فایل pdf نشریه مطالعه بفرمائید.
نشریه دانشجویی «جوانه» دانشکده باغبانی مشهد، در گزارشی به وضعیت تولید و صادرات گیاهان دارویی در ایران پرداخته که بخش هایی از این گزارش را با هم میخوانیم.
صنعت گياهان دارويي و تبديل گياهان دارويي به فرآورده ها و داروهاي گياهي مختلف در بيست سال اخير رشد سريع و قابل توجهي در جهان داشته است. کشور ایران کشوری ممتاز و با رتبه بالا از نظر غنای گیاهی و تنوع زیستی دارای 11 اقلیم از 13 اقلیم شناخته شده جهانی است .
تحقیقات نشان داده است که بیش از 2300 گونه از گیاهان کشور دارای خواص دارویی می باشند . بعلاوه 1728 گونه از این گیاهان بومی می باشند. و این ظرفیت انحصاری در کشور محسوب می شود . در سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی آمده است که حجم تجارت جهانی گیاهان دارویی در جهان در سال 2010 بالغ بر 100 میلیارد دلار بوده است که پیش بینی می شود گردش مالی متمرکز بر گیاهان دارویی و داروهای گیاهی در سال 2050 به 5000 میلیارد دلار برسد. با توجه به افزایش حجم تجارت جهانی گیاهان دارویی و فراورده های آن گیاهان دارویی در اولویت علوم پایه وکاربردی و حوزه سلامت قرار می گیرند. طبق گزارش بهداشت جهانی ۸۰ درصد مردم جهان از داروهای گیاهی استفاده می کنند.
عمده تولید کنندگان گیاهان داروی جهان یعنی چین، آمریکا، ژاپن و آلمان امروزه به عمده واردکنندگان این گیاهان نیز تبدیل شده اند. در این میان کشور عزیزمان ایران با عنایت به تنوع کم نظیر اقلیمی و پوشش گیاهی در جایگاه بالایی از تنوع زیستی جهانی قرار دارد.
در حالی که سهم کشور ما از تجارت این کالا تنها 2 درصد است. اما علل سهم پایین ایران در تجارت جهانی گیاهان دارویی با توجه به پتانسیل های موجود در کشور می تواند چه باشد؟! بیشترین سطح کشت گیاهان دارویی مربوط به زیره سبز با سطحی حدود ۱۸ هزار هکتار و دومین سطح زیر کشت مربوط به گیاه حنا با سطح ۷ هزارو ۹۴۴ هکتاراست. به ترتیب گشنیز با سطح سه هزارو ۹۹ هکتار ، وسمه با سطح هزارو ۳۸۰ هکتار،گل گاوزبان با سطح هزارو ۲۷۵ هکتار در مقام های بعدی قرار دارند.
عمده ترین استانهای تولید کننده گیاهان دارویی در ایران خراسان رضوی،شمالی و جنوبی، جنوب کرمان، سیستان و بلوچستان و همدان است.
نشریه دانشجویی «هنر دانشجو» کانون شعر و ادب دانشگاه علوم پزشکی ایلام، در سرمقاله خود به قلبم امیر همتی به به مقوله هنر در دانشگاه پراخته است که بخش هایی از این سرمقاله را باهم میخوانیم.
اگر فردی در سال های تحصیل دانشگاهی اش، از هنر ذاتی خود فاصله بگیرد و در زمینه ای خاص که در گذشته به زیبایی در آن هنرنمایی می کرده، افت داشته باشد، جدا از ایرادی که بر خود او وارد است، سوال بزرگی را در ذهن منتقدان امور فرهنگی و سایر قسمت های دانشگاه شکل خواهد داد، که این هزینه های هنگفت در چه قسمت هایی و با چه هدفی استفاده شده اند که هیچ بازخورد مثبتی دیده نمی شود؟!
نگاهی اجمالی بر گذشته ی نشریات دانشگاه علوم پزشکی ایلام، گواهی است بر چندین سال سکون و حتی در مواردی عقب گرد. هیئت های تحریریه در بسیاری از موارد متشکل از دو فرد بوده اند؛ سردبیر و مدیر مسئول. ساختار های کهنه در قالب گرافیک هایی فقیر و ساده که حتی زیباترین متن ها و شعر ها را هم به ابتذال می کشاند، چنان که تصویر در بسیاری از موارد فرصت خودنمایی را از متن می گیرد. گاهی هدف تنها انتشار است و دیگر هیچ، که در چنین مواردی نه زیبایی ظاهری وجود دارد و نه محتوایی.
قدرت جذب نشریات در سال های گذشته بسیار ضعیف بوده و این دلیل اصلی سکون و عدم پیشرفت نشریات است. تفاوتی نمی کند که در کدام زمینه فعالیت می کنیم، سیاسی؟ ورزشی؟ خبری؟ ادبی؟ و یا هر زمینه ی دیگری، این رسالت بزرگ اکنون بر دوش های ماست تا برای دوره ها ی بعدی نشریات میراثی قابل قبول بر جای بگذاریم. سخن از تمامی این کمبود ها نیز بار مضاعفی بر دوش سردبیری نشریه «هنر دانشجو» خواهد بود تا نشان دهد فقط و فقط از تغییر سخن نمی گوید، بلکه در عمل نیز به دنبال آن خواهد بود. بدین جهت در شماره ی اول از فصل جدید، تمام تلاش خود را به کار گرفته ایم تا ساختاری نو را در نشریات ادبی شکل دهیم، و رسالت خود را حداقل در این زمینه به سرانجام برسانیم. رسالتی سخت و سنگین بر دوش «ما وارثان هیچ»