همه‌چیز شبیه معجزه بود/ مثل یک خواب عمیق و شیرین
روایت دانشجویی/ پرونده شانزدهم/ اردوی مشهد
نمی‌دانم چه‌طور شد که تصمیم گرفتم برای آخرین بار شانسم را امتحان کنم و با ناامیدی به پدرم گفتم:« بابا! همه دوستام دارن میرن؛ فردا آخرین مهلت برای ثبتِ نامِ اجازه می‌دی برم؟!»
ارسال نظرات
captcha
آخرین اخبار