به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی اصفهان پیرو مصائب موجود در فضای دانشگاهی و علمی کشور و هم چنین پس از مطلع شدن از بازنشسته کردن استاد فرهیخته دانشگاه صنعتی شریف، لازم دانستند تحلیل خود را از وضعیت فعلی با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در میان بگذارند. در ادامه به خلاصه ای از مفاد این نامه اشاره شده است:
اکنون که بیش از 150 سال از تأسیس دارالفنون گذشته و نظام آموزش عالی وارد کشور شده و مهندسان و اندیشمندان فراوانی تربیت کرده است. همچنان کُمیت علم و فناوری در کشور میلنگد و ایران که از دیرباز پای درمسیر ترقی گذاشته، همچنان در عِداد کشورهای توسعهنیافته است.
اما آنچه قابلتوجه است و زنگ خطری بزرگ را به صدا درآورده، اصرار به طی کردن این مسیر به همان نحو سابق و عدم تفکر و تدبر در این راه طی شده است. علیرغم پیشرفت مهمی که در علومی چون نانو، بیو، هستهای و ...انجامیده، نشانگرهایی مهم قابلمشاهده است که از گسیختگی و جدابودگی اجزا و نهادهای مختلف و متولی امر، و یک نوع بیتعادلی خبر میدهد که وضعیتی نامساعد و نا به سامان جهت رشد طبیعی و بسط ارگانیک علم در کشور را رقم زده است.
یکی از عوامل مهم این بیتعادلی و بیثمر شدن کوششها و تلاشها، عدم تفکر به بدیهیات و نبود جو و اتمسفری برای رشد و بارور شدن علم در جامعهی ایران است. بهعنوانمثال گویا برای نظام آموزش عالی و تصمیم گیران متولیان آموزشی این امری بدیهی است که باید تعداد زیادی مهندس با هر جنسیتی هرساله در همهی رشتهها با یکروند ثابت و بلکه افزایشی وارد دانشگاه شوند. بنابر این باید قدر اساتید و متفکرانی که ما را دعوت به تفکر در این وضعیت نا به سامان میکنند را بیشازپیش بدانیم و با نقد صحیح و تلاشی گسترده، عزم عبور از این وضعیت را نماییم.
همانطور که مستحضرید دکتر گلشنی با انجام فعالیتهایی چون راهاندازی گروه فلسفه علم دانشگاه شریف، حضور در دانشگاههای مختلف، تربیت شاگردانی توانا و... جهت شکلگیری محیطی مناسب برای رشد علم، و فرهنگی که در آن با نقد، علم بارور میشود، تلاشی خستگی ناپذیر داشتهاند. بازنشسته کردن شخصیتهایی چون دکتر گلشنی، این گمانه را قوت میبخشد که مسئولین بالادستی برای انتصاب مدیران و مسئولین زیردست، به دنبال عالمترین و شایستهترین افراد نیستند بلکه دنبال انتصاب فردی هستند که نفع شخصی یا حزبی و سیاسی آنها را به بهترین نحو تأمین کند.
بازنشسته کردن دکتر گلشنی علیرغم شایستگیهای علمی او، گمانه حاکم بودن اغراض سیاسی و نگاههای ایدئولوژیکی بر انتصابها حتی در اصلیترین دانشگاه کشور و بیارزش بودن علم و عالم برای مسئولین کشور را تقویت میکند. آیا با بازنشسته کردن اساتیدی که نقدهایی به روند حاضر دارند این مسئله که مسئولان کشور علم و عالم را برای خوشآمد اصحاب قدرت و پیش برد اغراض سیاسی خودشان میخواهند و کسی که در این راستا نباشد علیرغم تواناییها و شایستگیهای علمی، برایشان اندک ارزشی ندارد را تقویت نمیکند؟ با این نوع برخوردها بر همگان اثبات میشود که علم و عالم برای مسئولین ما اندک اهمیتی ندارد مگر اینکه در راستای تقویتِ قدرتِ قدرتمدارن و اغراض سیاسی آنها باشد.
طبق تصریح جناب آقای دکتر گلشنی و بسیاری از دانشمندان بزرگ، جریان علمی هم در دنیا و هم در تاریخ اسلام، برای پیشروی خود همواره توأم با انتقاد از نظریات علمی و اصلاح روندها و روشهای موجود بوده است. وقتی در بهترین دانشگاه کشور، وقعی به انتقادات شخصیتی چون دکتر گلشنی از طرف مسئولان دانشگاه نهاده نمی شود و بازنشسته کردن ایشان در برهه ای رقم می خورد که انتقاداتی به فضای علمی دارند، ما چگونه میتوانیم به پیشرفت علمی کشور از طریق انتقاد از روندها و نظریات موجود امیدوار باشیم؟
آیا برای بیان وضعیت اسفبار مدیریتی، سیاسی، علمی و دانشگاهی کشور همین یک اتفاق کافی نیست؟ اعضای محترم شوری عالی انقلاب فرهنگیبه عقیده ما لازم است افراد دانشمندی به مدیریت نقاط حساس گمارده شوند که قدر و ارزش علم و عالم را بشناسند و در برابر افراد دلسوز و دانشمندی مانند دکتر گلشنی اینچنین سنگاندازی نکنند. درخواست ما این است که علاوه بر جلوگیری از بازنشستگی استاد گرانقدر جناب آقای دکتر گلشنی و بهکارگیری ایشان در سمت استادی دانشگاه، بسترهای لازم را برای استفاده از ظرفیتهای عظیم این استاد و شنیده شدن بیشترِ انتقادات و اجرایی شدن پیشنهاداتِ ایشان در سیاستهای علمی کشور فراهم نمایید.