مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری گفت: شاهنامه درسهای مختلفی برای تمام مقاطع زندگی ما دارد حتی درسهایی برای دیپلماسی و وزرای ما دارد. این درسها باید بازیابی شود و در بازار و فرهنگ و سیاست مورد استفاده قرار گیرد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، میثم مرادی، مدیر حوزه هنری خراسان رضوی امروز در نشست خبری نخستین جایزه داستانهای حماسی، به عنوان مسئول برگزاری این جایزه گفت: هنر حماسی گمشده هنر و ادبیات پس از انقلاب تلقی میشود. هنر حماسی اساس و چهره حقیقی هنر انقلاب اسلامی است. در خراسان ایران، ابوالقاسم فردوسی را داریم که یکی از حماسه سرایان جهان شناخته میشود که نقش بسیار موثری در ادبیات و تاریخ کشور دارد.
مدیر حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان رضوی با اشاره به اینکه پهلوی اول و دوم اشعار فردوسی را دستاویزی برای تثبیت خودشان قرار دادند، گفت: بعضی از محققان ما پس از انقلاب فکر میکردند نباید از فردوسی و شاهنامه نام ببرند در حالی که نگاه مقام معظم رهبری به فردوسی واژه حکیم است که میفرمایند باید اثر ارزشمند شاهنامه بررسی شود تا ببینیم حکمتهای فردوسی چیست؟ در این سالها گروههای مختلفی در این زمینه کار کرده اند، اما هنوز از منظر هنری به این شاهنامه نپرداخته اند.
دبیر نخستین جایزه داستانهای حماسی افزود: ما در خطه خراسان کسی را داریم که استاد مسلم حماسه است و درباره فردوسی صحبتهای زیادی میشود، اما بیشتر نگاه نوستالوژیکی به او میشود تا نگاه کاربردی برای جامعه امروز.
وی گفت: در شرایطی که ما مورد هجمههای مختلف دشمنان قرار گرفته ایم باید در حوزه هنر و ادبیات به منابع قوی تکیه و استناد کنیم که مهمترین این منابع شاهنامه فردوسی است که بیگانه ستیز است و روحیه بیداری را در جامعه میدمد و ما در شرایط امروز جامعه به این روحیه نیاز وافری داریم.
مرادی با تاکید بر اینکه متن شاهنامه باید بازخوانی شود، افزود: دبیرخانهای را در حوزه هنری خراسان رضوی با رویکرد پرداختن به متون حماسی دایر کرده ایم تا تولیدات مبتنی بر نیازهای جامعه شکل بگیرد به همین خاطر از بین مجموعه داستانهای شاهنامه حکیم فردوسی، رزمنامه ایران و توران را که متناسبترین بخش با شرایط امروزی است برگزیدیم که کلید واژههای حاکم در آن تقابل دو جبهه حق و باطل است و با توجه به تحولات ۴۰ ساله اخیر همواره این تقابل را در کشورمان با دشمنان داشته ایم.
دبیر نخستین جایزه داستانهای حماسی گفت: بیش از هر زمانی احتیاج داریم که هنرمندان ما خوی فردوسی داشته باشند چرا که فردوسی در زمان تاخت و تاز بیگانگان و زمانی که زبان فارسی در خطر فراموشی بود این شاهکار بزرگ را خلق کرد و ما امروز به هنرمندانی نیاز داریم که شرایط امروز جامعه را درک و پیوندهای دینی و ملی ما را در قالبهای هنری ثبت و ماندگار کنند.
مرادی با بیان اینکه هنرمند امروز ما باید حماسهها، دستاوردها و توانمندیهای انقلاب اسلامی را ببیند و به دشمنان و پدیدهها بی تفاوت نباشد، افزود: علاقهمندان برای شرکت در این جایزه تا ۱۵ آبان فرصت دارند طرحواره داستان خود را به دبیرخانه ارائه کنند تا با استفاده از چند واژه «داد» به معنای عدالت خواهی و ظلم ستیزی، «پهلوانی»، «راستی»، «خرد»، «آبادانی» و «میهن دوستی»، داستان بلند با محدودیت حداکثر ۱۵۰۰۰ کلمه خلق کنند.
وی افزود: از میان طرحهای ارسالی نهایتا ۱۵ طرحواره انتخاب و با کمک چهار میلیونی حمایت خواهند شد و ۲۵ اردیبهشت همزمان با زادروز حکیم ابوالقاسم فردوسی در مراسم اختتامیه به ۳ برگزیده اول تا سوم جوایزی به ارزش ۱۰ میلیون، ۵ میلیون و ۳ میلیون تومان پرداخت میشود.
در ادامه این نشست علیرضا قزوه، رییس مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری گفت: فعالیتهایی که در راستای هویت ملی ما باشد باید حمایت شود. در حوزه هنری بیش از همه راجع به هنر انقلاب کار میکنیم، هنر و ادبیات انقلاب جدا از پشتوانه حماسی، تاریخی و فرهنگی ایران نیست. اگر شاعران انقلاب در یک برهه دچار تفسیرهای شتاب زده شده اند ممکن است فکر کرده باشند ادبیات انقلاب چیزی جدا از تلاشهای حافظ، سعدی، فردوسی و بیدل است در صورتی که اینطور نیست.
قزوه با بیان اینکه در ۴ دهه انقلاب آثار خوبی تولید شده است، عنوان کرد: شعر انقلاب معلمانی دارد که در تمام سبکهای ادبی حضور دارند. شعر انقلاب ریشههایی دارد، ریشههای اصلی آن فردوسی، حافظ و سعدی است. ما ۴-۵ سبک داریم، سبک خراسانی که فردوسی متعلق به آن است، سبک عراقی، سبک هندی و سبک بازگشت. در تمام این دوران با آثاری مواجه میشویم که فاخر و به یاد ماندنی هستند و گذشته خود را فراموش نکردند. صائب تبریزی هرگز نگفته سعدی را الگو قرار نداده و یا مولانا هرگز نگفته که از پی سنایی نیامده است.
وی ادامه داد: شعر انقلاب معلمانی داشته که معلمان آنها را شاعران خراسانی بودند. شاعرانی همچون نیما، اخوان ثالث، سهراب سپهری، شاملو و برخی از شعرهای فروغ پیش روی ماست که شعر انقلاب از آنها هم بهره برده است. شعر انقلاب با داشتن این معلمان بضاعتی زیاد دارد و همچون آبی است که خودش را باید به دریاچه بریزد.
مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری با اشاره به اینکه امروز داشته هایمان در ادبیات زیاد است، بیان کرد: در حوزه شعر، داستان و خاطره سبک انقلاب اسلامی ایجاد شد. امروز محتوا موجود است و ما به دنبال ضعف میگردیم. بازگشت به گذشته و رجوع به فردوسی باید در دستور کار ما باشد. فردوسی مانند درخت ۱۱۰۰ سالهای است که هنوز میوههای نو میدهد، میوههایی که شیرینترین و آبدارترین است.
قزوه خاطرنشان کرد: به جای اینکه بازگشت درستی به ادبیات خود داشته باشیم چشم و گوش بسته به دنبال چیزی هستیم که غرب به ما میدهد. منکر حماسههای غرب نیستیم، غرب حماسههای خوبی داشته است، اما ما نیز پا به پای آنها بودیم و حتی در گذشته از آنها رشیدتر بودیم. اگر نگویم ابوالقاسم فردوسی بالاترین است قطعا باید گفت: یکی از بالاترین هاست. امروز وقتی نگاه میکنیم در حماسه چیزی در حال خلق شدن است که همان هری پاترهاست و مبنا و ریشه اش بیش از آنکه بر پایه باورها، حکمت و معجزه باشد بر مبنای جادوگری است. شاهنامه درسهای مختلفی برای تمام مقاطع زندگی ما دارد حتی درسهایی برای دیپلماسی و وزرای ما دارد. این درسها باید بازیابی شود و در بازار و فرهنگ و سیاست مورد استفاده قرار گیرد.
حسین شهرستانی، شاهنامه پژوه و استاد دانشگاه در ادامه این نشست گفت: در کشور ما شعر جلوتر از سایر هنرها بوده است. زبان تفکر شعر بوده و شاعران همیشه پیش قراول بودند، سایر هنرها از آبشخور شعر سیراب شدند، قدرتی که در مواجهه معاصر با فردوسی در سنت شعری داریم باید از مسیر ادبیات داستانی به سایر هنرها به ویژه هنرهای نمایشی تسری یابد.
وی ادامه داد: در نخستین جایزه داستانهای حماسی رزم نامه ایران و توران مورد بررسی قرار میگیرد. وجه مهم این رزم نامه آن است که گوهر حماسه ایرانی نمایان و شکفته میشود، شخصیتی مثل رستم گوهر پهلوانی اش در طول این رزم نامه به نمایش درمی آید و از مستوری خارج و مکشوف میشود. حوادث متعددی در طول این رزم نامه رخ میدهد از آن جمله داستان سیاوش است که با هویت ملی و هویت شیعی ما پیوند دارد. خون سیاوش همسان و تداعی کننده خون حضرت سیدالشهدا است، سوگ سیاوش با سوگ حضرت سیدالشهدا آمیخته است، عزای امام حسین سوگ حماسی است، این سوگ حماسی در شاهنامه ظهور و بروز دارد. در این رزم نامه ماجرای رستم و اسفندیار را داریم که تقابل دراماتیک بین دو شکل از پهلوانان ایرانی است.
این شاهنامه پژوه با بیان اینکه هویت ایرانی نسبت به سایر هویتهای ملی آغوشی باز دارد، عنوان کرد: ایرانیان همواره پذیرنده و پذیرا بودند همانطور که اسلام را پذیرفتند و از آن خود کردند. گرایشهایی نسبت به فرهنگ ملی وجود دارد که باعث پرداخت هزینههای ملی و سیاسی است. تقابل عرب و عجم و فارس و ترک منطقه ما را دچار بحران و فرهنگ ایرانی را دچار انحطاط میکند. باید به نوعی مواجهه از فرهنگ ملی برسیم که ایران را نه یک مفهوم ناسیونالیسم بلکه یک مفهوم ایرانی بدانیم تا بعد جهانی شخصیتهایی همچون فردوسی جلوه گر شود. فردوسی تنها متعلق به ایران نیست بلکه به جهان تعلق دارد.
وی با اشاره به اینکه باید فرهنگ خود را از طریق قصهها تثبیت کنیم، خاطرنشان کرد: به مسئله بازیابی فرهنگی، به سنت ادبی و قصه گویی خود توجه نمیکنیم. از طریق قصهها پیوند تاریخی با گذشته حفظ میشود و امید تاریخی نسبت به آینده به وجود میآید. از مسیر هنر و ادبیات یک جور امید اجتماعی بارور و زنده خواهد شد.