به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حافظ این راز بزرگ ما ایرانیان، که با هر کس و به هر دلیل و با هر انگیزه و نیت و خواسته که به نزد او میشتابد، از سر درد و داغ و نیاز و راز و حال و اشتیاق و طلب به گونهای و به رنگی سخن میگوید. این حافظ کیست که همه او را میخواهند و او را میجویند و در هر لحظه از لحظات ناخوشی و خوشی از او الهام میجویند و با او در خلوت به راز و نیاز میپردازند و او بی هیچ منتی و هیچ تفاوتی با آنان آن سان که باید سخن ساز میکند و رمز و راز و سرّ او میگشاید.
حافظ ما ایرانیان که پرده دار هر رمز و رازی است تا امروز و بی شک تا فرداهای دور دست و در تمامی ادوار با تمامی رندی به مبارزه با تمامی آنانی بر میخیزد که زهد فروش اند و ریاورزی و پنهان خوری و ظلم و ستم و دین فروشی و آدم ستیزی و دروغگویی را دست افشان و پای کوبان به سخره میگیرد و رسوا گر همه نامردیها و نامردمیها میشود.
حافظ ما که قرآن ز. بر دارد و یک معما و یک قصه پیچیده از کلام و تاریخ و سرشت آدمی و پری است گاه تا حد بزرگترین أولیا خدا و گاه تا حدی و جایگاهی فراتر از همه شاعران و رندان عالم مینشیند و برخی کتاب اش را تا بدست میگیرند، بر آن بوسه میزنند و بدان توسل میجویند تا سخن و داوری او را نسبت به آنچه میاندیشند یا آنچه باید بنمایند جویا شوند.
حافظ هر چه هست و نیست، یا هر که هست و نیست لسان الغیب و معمای شگرف تمامی ما در هر عصر و زمانهای است که باید او را پاس داشت و باید ان را دید، خواند، شناخت و با هر سخن و کلام او تا اوج معرفت پرواز نمود.
حافظ فرزانهای است که دیگر امروز تنها متعلق به ما ایرانیان نیست، حافظ تمامی مرزهای زمینی و آسمانی را در نوردیده و همه جهانیان از هر مسلک و اندیشه و قوم و تاریخ و جغرافیایی او را فهم میکنند و با او به مغازله و راز و نیاز بر میخیزند.