به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو،علی صوفی در گفتوگویی در پاسخ این سؤال که «چرا در شرایطی که ناکارآمدی برخی از مدیران و وزرای دولت محرز شده است، اما دولت در این زمینه دچار تعلل و بیتصمیمی شده است؟» گفت: در شرایط کنونی نوعی بیانگیزگی در شخص رئیس جمهور و معاون اول ایشان مشاهده میشود. آقای روحانی و جهانگیری در اغلب سخنرانیهای خود از ضعف و بیانگیزگی مدیران دولت انتقاد میکنند و عنوان میکنند که انگیزه مدیران دولت باید افزایش پیدا کند و مدیران ضعیف باید از دولت بروند.
وی افزود: به نظر میرسد این یک نوع بدعت جدید در فضای سیاسی ایران است که مدیران ارشد دولت به جای اینکه مدیران زیرمجموعه خود را بازخواست کنند و از آنها بیلان کاری بگیرند این مسئله را به رسانهها میکشانند و در رسانهها از مدیران خود انتقاد میکنند. بدون شک اگر مدیری از انگیزه کافی برخوردار نیست یا کارنامه موفقی نداشته است باید بدون اتلاف وقت توسط مدیران ارشد دولت و شخص رئیسجمهور عزل و مدیری با انگیزه بیشتر به جای وی به کار گرفته شود. در نتیجه طرح ضعف مدیران دولت در فضای رسانهای کشور هیچ توجیه مدیریتی و عقلایی ندارد. یکی از مهمترین وظایف یک مدیر بررسی مدیران زیرمجموعه خود است که آیا مدیران مجموعه در این زمینه کاری تلاش و تعهد لازم را دارند یا خیر. در نتیجه ضعف یا قوت یک مدیر به صورت مستقیم به مدیر بالادستی آن ارتباط پیدا میکند. هنگامی که یک مدیر کارآمدی لازم را ندارد باید توسط مدیر بالادستی خود عزل و مدیر جدیدی به کار گرفته شود.
این وزیر دولت اصلاحات افزود: نکته دیگر اینکه هنگامی که این اتفاق رخ داد باید آن را رسانهای کرد و رسانهای کردن این موضوع قبل از این کار هیچ توجیه منطقی ندارد. به نظر میرسد دولت تلاش میکند کشور و مدیران خود را در رسانهها مدیریت کند.
در شرایط کنونی در شخص آقای روحانی نیز انگیزه وجود ندارد و ایشان دچار بیانگیزگی شده است. متأسفانه این بیانگیزگی در بقیه اعضای دولت نیز مشاهده میشود. به عنوان مثال در شرایطی که مردم با بحرانهای متعددی و از همه مهمتر بحران اقتصادی و معیشتی مواجه هستند رئیسجمهور، معاون اول و یا وزرا با مردم صحبت نمیکنند. شرایط به شکلی جلو میرود که برخی از سیاستهای دولت در زمینه اقتصادی در جامعه بحران ایجاد میکند. با این وجود هیچ کدام از اعضای دولت در این باره با مردم صحبت نمیکند.
صوفی معتقد است: این اتفاق نادری است که در دولتهای گذشته تاریخ انقلاب رخ نداده و تنها در دولت آقای روحانی مشاهده میشود. در دولتهای گذشته مسئولان تلاش میکردند در مقاطع بحرانی جامعه را آرام کنند و با گفتوگو و تشریح چالشهای پیشرو مردم را نسبت به آینده آگاه کنند. این در حالی است که چنین رویکردی در دولت حسن روحانی مشاهده نمیشود و دولت در این زمینه با نقصان جدی مواجه شده است.
در حالی که اصلاحطلبان در سال 96 از کابینه پیشنهادی روحانی حمایت میکردند و از مجلس میخواستند به آنها رأی بدهد، صوفی گفت: نمایندگان مجلس در شرایطی به مدیران انتخابی حسن روحانی رأی اعتماد دادند که انتقادات زیادی نسبت به این انتخابها وجود داشت و کارشناسان نسبت به انتخاب این افراد هشدار داده بودند. در چنین شرایطی انتظار این بود که مجلس به این وزرای انتخابی رأی ندهد. این در حالی است که نمایندگان مجلس نه تنها به وزرا رأی دادند، بلکه رأی نجومی دادند. شرایط به شکلی بود که وزیری که گمان میکرد با 150 رأی یا یک رأی حداقلی وارد کابینه میشود به یکباره با رأی نجومی 250 نفره مواجه شد و در یک شرایط آرمانی وارد کابینه شد. این مسئله نشان میدهد که رأیی که مجلس به وزرای کابینه داده واقعی نیست و نتیجه روابط پنهانی و زد و بندهای پشت پرده است که به «رأی فروشی» و خریداری رأی در مجلس معروف شده است. در نتیجه مجلس در انتخاب مدیران ناکارآمد با دولت شریک است و به اندازه آقای روحانی که چنین مدیرانی را انتخاب کرده مقصر است.