طرح شهرستانی_استانی در راستای کلان شدن انتخابات مجلس است و موافقان و مخالفان جدی دارد؛ با این تفاوت که این بار موافقت و مخالفتها کمتر رنگ و بوی سیاسی دارد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سارا عاقلی؛* قانون گذاری برای ارکان و قوا اولین و مهمترین وظیفه مجلس است، اما زمانی لازم میشود که خانه ملت درباره خودش تقنین کند. اصلاح و ایجاد قوانینِ جدید درباره انتخابات مجلس یکی از همین موضوعات است که این روزها در دستور کار نمایندگان قرار گرفته. طرحی که لازم بود زودتر از این در مجلس به جریان بیافتد.
البته تلاش برای تغییر قانون انتخابات موضوع جدیدی نیست و در دورههای گذشته مانند مجلس هشتم و نهم نیز مطرح شده، اما اقبال و اهتمام ویژهای برای آن به وجود نیامده؛ اکنون اقبال فراگیری برای لزوم تغییر روند فعلی ایجاد شده و ارکان مختلف نیز از مجلس به جریان انداختن اصلاح قانون انتخابات را مطالبه میکنند.
این درحالی است که رهبر انقلاب سال ۹۵ سیاستهای کلی انتخابات را ابلاغ کردند و انتظار میرفت کمیسیون شوراها در مجلس و وزارت کشور در دولت به عنوان متولیان امر انتخابات در کشور، پوست اندازی سیستم فرسوده انتخابات را زودتر و جدیتر آغاز میکردند.
در کل اصلاح این قانون سطوح مختلف انتخابات از جمله دولت، مجلس و... را شامل میشود، اما آنچه طی روزهای اخیر در قالب طرح شهرستانی_استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی در خانه ملت جریان دارد؛ اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس است که ۱۲۱ نماینده درخواست آن را مطرح کرده و کلیاتش در کمیسیون شوراها رای آورده و اکنون در نوبت رسیدگی در صحن مجلس است.
در جهت اصلاح قانون انتخاباتِ مجلس، دو رویکرد کلی وجود دارد. اول رویکردی که معتقد است حوزههای انتخابیه فعلی پاسخگوی نیازهای مردم آن حوزه نیست و باید جهت کارآمد شدن ساختارهای مجلس، حوزههای انتخاباتی را خرد و کوچکتر کرد؛ اما رویکرد دوم بر این باور است که کارآمدتر شدن مجلس در گرو کلان شدن حوزههای انتخاباتی است و درصدد است انتخابات مجلس استانی یا شهرستانی_استانی برگزار شود و برای این این ایده چند طرح متفاوت در مجلس مطرح شد.
در حالت استانی نمایندگانی از سطح استان به شکل برابر در معرض رای مردم قرار میگیرند و از سطح استان به مجلس راه مییابند مانند انتخابات مجلس خبرگان؛ اما حالت شهرستانی_استانی برابر نبوده و اصطلاحا امتیازی است و نمایندگان از سطح شهرستانها کاندید میشوند و باید ۲۰ درصد آرای شهر خود را داشته باشند در عین حال آن کاندیدای انتخاباتی باید در کل در سطح استان هم رای بیاورد، به این صورت که از بین نامزدهای یک شهر که همگی ۲۰ درصد آرا را داشتند آن کسی به عنوان نماینده وارد مجلس میشود که بالاترین رای را در سطح استان کسب کرده باشد، اما این رای گیری دو مرحلهای نبوده و یکباره انجام میشود و اگر نماینده یک شهرستان به نصاب لازم برای ورود به مجلس نرسد انتخابات باید بار دیگر هم در سطح آن شهرستان و هم در سطح استان برگزار شود که این موضوع از اشکالات جدی این طرح است.
طرح شهرستانی_استانی در راستای کلان شدن انتخابات مجلس است و موافقان و مخالفان جدی دارد؛ با این تفاوت که این بار موافقت و مخالفتها کمتر رنگ و بوی سیاسی دارد و هر دو طرف به این نتیجه رسیدهاند که فرایندِ موجود برای انتخابات مجلس ناکارآمد است و باید تغییر کند، اما برای این تغییر به ایدهای راهگشا نرسیده اند.
موافقان این طرح امید دارند که با کلان شدن انتخابات مجلس، عوام فریبی و خرید رای در شهرستانها از بین برود و نمایندگان با دید ملیتر در مجلس نقش آفرینی کنند و پرداختن به امور کلان تری مانند تقنین و نظارت جایگزین باج دهیِ نمایندگان به حوزههای انتخابیه شود. موافقان معتقدند نمایندگان به منظور کسب رای در دورههای بعدی و ایجاد چهرهی کارآمد، شروع به ارائه امکانات و باج دهی به حوزه انتخابیهی خود میکنند که گاهی برخلاف مصالح ملی است و از طرفی گمان میکنند کلان شدن انتخابات مجلس ساختارهای حزبی را برای رقابت فعالتر میکند.
اما در مقابل مخالفان بر این باورند؛ سیستم شهرستانی_استانی شدن دچار نارساییهای فراوانی است و میتواند باعث سرخوردگی اجتماعی و کاهش مشارکت عمومی شود. چنانچه یک نامزد ۲۰ درصد آرای شهر خود را کسب کند؛ اما از رقابت در سطح استان باز بماند باعث سرخوردگی مردم آن شهر و عدم رغبت برای شرکت در دورههای بعدی انتخابات میشود و میزان مشارکت سیاسی را با چالش جدی روبرو کند چراکه عملا این پیام را به مردم آن شهرستان میدهد که تصمیم نهایی برای شما در سطح استان گرفته میشود، نه توسط خود شما.
این درحالی است که در نظام مردم سالاری دینی، انتخابات، نردبان قدرت یابی افراد نیست بلکه باید ابزاری برای بلوغ سیاسی، ایجاد لزوم برای کسب آگاهی، مشارکت و مطالبه شهروندان باشد؛ بنابراین اگر سیستم جدیدی برای انتخابات طرح میشود باید مشوق بلوغ سیاسی محسوب شود، نه منادی سرخوردگی برای مردم.
از طرفی دیگر این روند حجم پاسخگویی نماینده مجلس به مردمی که او را انتخاب کرده اند کم میکند چراکه میداند آن که در انتها او را به مجلس میفرستد مردم شهرش نیستند بلکه باندهای استانی ثروت و قدرت هستند که زیر نقابِ تحزب در سطح استان بازی انتخاباتی راه میاندازند؛ بنابراین امید به اصلاح ساختار حزبی با یک تغییر در روند انتخابات امیدِ واهی محسوب میشود و برای اصلاح تحزب در کشور در ابتدا باید برای تغییر فرهنگ سیاسی و فهم رقابت سیاسی سالم تلاش کنیم.
مشخص است که سیستم موجود کارآمدی لازم برای پیشبرد فضای سیاسیِ کشور را ندارد، اما راه حلی که قرار است تا چند سال روند مشارکت سیاسی را سامان بدهد نباید حداقلی و باعجله تنظیم شده باشد چرا که تحولی سرنوشت ساز را رقم میزند. در نتیجه لازم است مجلس بجای تصویب عجولانه، این موضوع را وارد بدنه کارشناسی کشور کرده تا با رویکردهای مختلف علمی، مدنی و حتی سیاسی بررسی شود و از ماحصل این تضارب آرا به طرحی جامعتر و منطقی برسد که نتیجه پژوهش و نظرات متنوع و کارشناسی شده باشد.
سارا عاقلی- دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.