به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تولیت آستان قدس رضوی در ایام بزرگداشت روز دانشجو، روزهای پرکاری داشت. او دیروز مهمان دانشگاه شهید بهشتی بود و به پرسشهای گوناگون دانشجویان این دانشگاه پاسخ داد. او اما روز جمعه و در مشهد مقدس، میزبان دبیران اتحادیه تشکلهای دانشجویی بود. رئیسی و دبیران اتحادیهها ابتدا مجتمع فرهنگی امام رضا(ع) را در مشهد افتتاح کرده و بعد به جلسهای دو ساعته و صریح رفتند. جلسهای پر از انتقادات دانشجویی و پاسخهای مفصل. متن پیش رو، تنها روایت موجود از این نشست است که توسط یکی از حاضران در جلسه به دست ما رسیده و ما هم آن را تقدیم چشمان شما میکنیم.
***
دیدن بعضی سیاستمدارها به آدم استرس میدهد. تپش قلب را زیاد میکند. با آن نگاههای از بالا به پایین و آن رفتارهای پر از نخوتشان، استرس میریزند به جان مردم. ترس میاندازند به روح کسی که برای اولینبار میبیندشان. بعضیهای دیگر اما اینطوری نیستند. نه لباسهای گرانقیمت میپوشند و نه اخم مصنوعی میکنند و نه لبخند تصنعی دارند. همهچیزشان طبیعی است. مثل خود ما. با قد و قامتهای متوسط و عینکهای معمولی و نگاههای معمولی. تُن صدایشان را مصنوعی بالا و پایین نمیکنند، ساعتها روی رنگ و مدل محاسن صورتشان کار نمیکنند، انگشترهای خوشتراشِ لاکچری به دست ندارند. آدمهایی هستند از جنس خودمان. با همان تپقها و اشتباهها و رفتارها. دسته دوم، شاید سیاستمدارهای موفقتری نباشند، شاید در میان اصحاب قدرت چندان جدی گرفتهنشوند، اصلا شاید انتخاباتها را ببازند؛ اما هرچه که باشند، با دیدنشان حال آدم خوب میشود. حداقلش این است که فکر میکنی مسیر قدرت، گاهی به آدمهای معمولی و ساده هم روی خوش نشان میدهد. به آدمهایی از جنس خودمان. صاف و بیخردهشیشه.
***
فضا شبیه سکانسهای آغازین «یه حبه قند» است. چند جوان دارند حیاط مجتمع را آب و جارو میزنند. بوی سیمانِ خیس پیچیده. سه-چهار نفر هم بدوبدو در حال نهایی کردن کارهای مراسم افتتاحیه هستند. آمادگی سالنها را چک میکنند، کلیپها را تست میزنند و منتظر میمانند تا آقای رئیسی از راه برسد. امروز جمعه 16آذر 97 است و در خیابان فداییان اسلام مشهد مقدس، نزدیک فلکه برق یا همان میدان بسیج، قرار است یک اردوگاهِ صددرصد دانشجویی افتتاح شود. مجتمع فرهنگی امام رضا(ع) که در تمام طول سال میزبان اردوهای دانشجویی خواهد بود و برگزاری اردو تا سقف سه روز در آن برای اتحادیههای دانشجویی رایگان است. اتحادیههایی که دبیرانشان امروز را مهمان این مراسم هستند. در کنار همسر شهید مجید شهریاری(شهید جهاد علمی) و دکتر روستا آزاد. ساعت حوالی 8 ونیم صبح جمعه است که تولیت آستان قدس از راه میرسد. لوح یادبود افتتاحیه را رونمایی میکند و میرود به سالن مراسم.
مراسم افتتاحیه تا حدود ده و نیم صبح طول میکشد. سخنرانی آقای رئیسی، رونمایی از چند کتاب و تقدیر از چند دانشجوی نخبه با عنوان «جوان رضوی» کلیت برنامه را شکل میدهد. دبیران تشکلها اما منتظر جلسه مهمتری هستند. جلسهای صریح با تولیت آستان قدس. مثل سال گذشته که اعضای شورای مرکزی اتحادیههای دانشجویی مهمان رئیسی بودند تا نظراتشان را بگویند و نظراتش را بشنوند. حوالی 11 که میشود، زمزمهای در سالن میپیچد که جلسه حاجآقا با دبیران تشکلها افتاده برای بعد از نماز و آقای رئیسی باید به نماز جمعه بروند و حتی اصلا شاید جلسه لغو شود. بعد مراسم افتتاحیه اما آقای رئیسی، در حلقه همراهان و دانشجویان، آرامآرام تا سالن کنفرانسِ مجتمع امام رضا(ع) میآید و میگوید:«بریم یه چایی باهاشون بخوریم.» چای روز دانشجو با فعالین دانشجویی اما مگر ممکن است زیر دو ساعت طول بکشد؟
چند دقیقه از 11 گذشته که جلسه آغاز میشود. یک طرف تولیت آستان قدس است و یک طرف حدود 30 دانشجوی فعال تشکلی. امروز را نگاه نکنید که اسم «تولیت آستان قدس» اینقدر راحت در دهانمان میچرخد. زمانی نه چندان دور، دیدن تولیت آستان قدس یک مناسک سخت و پیچیده بود. امروز اما اوضاع عوض شده و دست آدمهای بیشتری به تولیت میرسد.
یک قرعهکشی فوری
آقای عباسیمهر- مسئول اداره جلسه- تند تند روی برگههایی اسم 5 اتحادیه را مینویسد و برای ترتیب سخنرانی در جلسه قرعهکشی میکند. قرار است هر اتحادیه 5 دقیقه فرصت صحبت داشته باشد. اول نوبت بچههای عدالتخواه است. از جوانگرایی آقای رئیسی در آستان قدس تشکر میکنند و خوشحالند که او آستان قدس را «پارکینگ اقوام و فامیل»هایش نکرده. و صراحتاً از رئیسی میپرسند برای انتخابات ریاستجمهوری 1400 برنامه دارد یا نه؟ عدالتخواهها البته مشتاقند نظر تولیت آستان قدس درباره احتمال ریاستش بر قوه قضائیه را هم جویا شوند. و بعد سوال میکنند که آستان قدس در حوزه «شفافیت» تا کنون چه کارهایی انجام داده.
بعد، نوبت جامعه اسلامی است. بچههای این اتحادیه از آقای رئیسی میخواهند تراز مالی آستان را شفاف کند. آنها معتقدند که شتاب تحولات در آستان کند شده. نسبت به عملکرد دفاتر استانی آستان هم نقد دارند. میگویند آستان قدس در جریانات فرهنگی کشور اثرگذار نیست. با اشاره به برخی رویکردهای سیاسی در آستان قدس از آقای رئیسی میخواهند این مجموعه را «ملی» اداره کند. بروبچههای جامعه در بخش دیگری از جلسه به آقای رئیسی پیشنهاد میدهند که آستان قدس در حوزه مد و لباس هم ورود کند که بعد از خنده حضار حاجآقا چیزی با این مضمون میگویند که «همین مونده به مد و لباس ورود کنیم!».
همه بیش از 5 دقیقه
تقریبا هیچ اتحادیهای بنا ندارد در زمان تعیین شده صحبت کند. همه از 5 دقیقه بیرون میزنند و آقای عباسیمهر مدام باید تذکرشان بدهد. نوبت بسیج میشود. بچههای بسیج رک میگویند که آقای رئیسی! نگاهها به شما سیاسی است. بعد اضافه میکنند که دفاتر استانی بعد از انتخابات فعالیت مشخصی نداشتهاند و این خوب نیست. یک پیشنهاد فنی و تخصصی هم برای حاجآقا دارند. اینکه یک مدل مشخص برای محرومیتزدایی داشته باشند و مثل بنیاد مستضعفان با یک چارچوب مشخص برای رفع فقر برنامهریزی کنند. نماینده بسیج دانشجویی از رئیسی میخواهد از عملکرد آستان در اجرای اقتصاد مقاومتی گزارش عملکرد بدهد و هرگز از «مدیرانِ پروازی» برای اداره آستان استفاده نکند.
دفتر تحکیم وحدت، چهارمین اتحادیهای است که میتواند صحبتش را آغاز کند. تحکیمیها عملکرد رئیسی را با ولایتی در دانشگاه آزاد مقایسه میکنند و مجموعاً شتاب تحولات در آستان را بیشتر از دانشگاه آزاد میدانند. آنها از رئیسی میخواهند همانطور که قالیباف یک «برند مدیریتی» دارد، با عملکرد خود نمادی از مدیریت اسلامی باشد و در این حوزه شاخص شود. تحکیمیها صراحتاً میگویند سازوکاری مثل «جمنا» را برای تصمیمگیریهای سیاسی قبول ندارند و از رئیسی میخواهند نسبتش با جمنا را روشن کند.
اتحادیه آخر، مستقل است. چند دقیقهای اذان ظهر به افق مشهد گذشته و به نظر میرسد حاجآقا قید نماز جمعه را زده باشد. مستقلیها در مهمترین بند صحبتهایشان از آقای رئیسی میخواهند مشهد «قطب دوم» فرهنگی کشور نشود و در مسائلی مثل موسیقی، کار ایجابی انجام شود. مستقلیها از رئیسی میخواهند رافت امام رئوف را تا حدی که میتواند در رفتار و عملکردش متجلی کند.
پاسخ بماند برای بعد از نماز
حاجآقای رئیسی بعد از شنیدن سخنان بچهها، از آنها تشکر میکند و میگوید برای پاسخ به پرسشها و ابهامات، بعد نماز هم جلسه را ادامه میدهد. مجمتع امام رضا(ع) خلوت شده. خبری از خبرنگارها و مهمانان مراسم صبح نیست. پشت آقای رئیسی نماز ظهر را میخوانیم و بلافاصله بر میگردیم به سالن نوساز.
تولیت آستان قدس با بحث شفافیت آغاز میکند. اینکه تمام هزینههای آستان قدس از دو محل حاصل میشود: نذر و وقف. معتقد است تمام درآمدهای آستان باید شفاف شود و این شفافیت را با توضیحاتشان درباره فروش پروژه «مشهدمال» و وضعیت «موقوفه ملک» آغاز کردهاند. رئیسی میگوید هیچ مانعی برای شفافسازی درآمدهای شرکتهای وابسته به آستان وجود ندارد. و همچنین مشکلی در شفافیت حقوقهای مدیران آستان هم نیست و البته «پرداختیهای آستان بالا نیست.» رئیسی تاکید دارد که هیچکدام از مدیران آستان-جز یک نفر که تازه منصوب شده- پروازی نیستند و اصلا شرط مدیریت در آستان، سکونت در مشهد است.
رئیسی در ادامه سه ماموریت اصلی دفاتر استانی آستان را توضیح میدهد. 1- به زیارت آوردن مردمی که توان زیارت آمدن ندارند 2- توجه به محرومین و نیازمندان 3- ارتباط با موسسات فرهنگی. و از دانشجویان میخواهد اگر در شهرهایشان چیزی جز این سه مورد را از دفاتر استانی میبینند، به آستان قدس گزارش دهند.
تولیت آستان قدس همچنین از بازنشسته شدن 260 نفر در سازمان مرکزی آستان خبر میدهد که پیش از اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستگان انجام شده. و البته معتقد است درباره اینکه آستان قدس رضوی مشمول این قانون میشود یا نه، از نظر حقوقی ابهاماتی وجود دارد. رئیسی میگوید در فعالیتهای اقتصادی، هدف اصلی آستان انجام کارهایی است که منافع اقتصادیشان مستقیم در سفره مردم دیده شود. میگوید برای رساندن شرکتهایش به سوددهی، برنامههای فراوانی دارد.
1400؟ فعلا نه!
رئیسی در انتها وعده میدهد که ارتباطش با تشکلها را بیشتر کند و فیالمجلس از خوراکیان-رئیس دفترش- میخواهد برای اردیبهشتماه یک جلسه با «آقایون» هماهنگ کند. دو نفر را هم برای ارتباطگیری بچههای تشکلی با آستان قدس معرفی میکند. رئیس سازمان جوانان آستان و مسئول ارتباط با نخبگانِ آستان.
ساعت از 13 گذشته که جلسه تمام میشود. بچهها دور رئیسی جمع میشوند و بحثهای شخصیترشان را مطرح میکنند. یکی از بچههای عدالتخواه-که خودش مشهدی است- محله به محلهی مشهد را نام میبرد و از حاجآقا درباره وضعیت موقوفات آستان در هر منطقه سوال میپرسد. یکی دیگر از بچهها هم میگوید:«معمولاً باید از علما صله گرفت، ما هم از شما صله میخوایم.» که آقای رئیسی میخندد و میگوید:«البته معمولاً صله رو شعرا میخوان. شاید چیزایی که شما گفتید...» من اضافه میکنم:«شعر بوده حاج آقا؟» که رئیسی-این بار با خندهای بیشتر- میگوید:« نه نه. مطالبی که گفتید همه مفید بود.» و راه میافتیم سمت درِ خروجی. یک نفر که نمیدانیم کیست و از کجا آمده جلو میآید و میگوید با آقای رئیسی کار دارد. وقت جلسه میخواهد. حاجآقا هم ارجاعش میدهند به رئیس دفتر-آقای خوراکیان- و هم شماره مرد ناشناس را برای هماهنگ کردن یک وقت ملاقات میگیرد.
حیاط مجمتع امام رضا(ع) شبیه عصر جمعهی خانهی پدربزرگ-مادربزرگها شده. خالی و خلوت. پر از سکوت و آرامشی که انباشتهی حال خوشِ صبح جمعه آن را ساخته. فوارهای در حوض وسط حیاط بازیبازی میکند و من به روزهای نه چندان دوری فکر میکنم که اینجا پر از دانشجو شده. دانشجوهایی که با خیال راحت میآیند مشهد برای یک اردوی تشکیلاتی، کارِ فکری-فرهنگی میکنند و بعد، راه میکشند به حرم.