۸ دانشگاه آذربایجان شرقی در نامهای به پزشکیان اعلام کردند: شما در حوزه خود، هم مدیر بودهاید، هم وزیر و هم عضو کمیسیون و حال نایب رئیس، اما در این حوزه ...
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ۸ دانشگاه استان آذربایجان شرقی در مورد اظهارت اخیر مسعود پزشکیان، نایب رئیس مجلس در مراسم روز دانشجو در دانشگاه تبریز و علوم پزشکی نامه سرگشاده ارسال کردند.
متن نامه به شرح ذیل است:
بسمه تعالی
نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی
جناب آقای دکتر پزشکیان
سلام علیکم
مواضع اخیر جنابعالی در مراسم روز دانشجو در دانشگاه تبریز و علوم پزشکی بهانهای شد تا درباره اظهارات و سلوک سیاسی شما مداقهای کرده و نظرتان را به مواردی که به تفصیل در ادامه میآید، جلب کنیم:
جنابعالی سه دهه از عمر چهل ساله انقلاب اسلامی را مسئولیت داشته اید و علی القاعده باید در مقام یک مسئول همواره پاسخگوی عملکرد خودتان باشید، اما شوربختانه همیشه ژست اپوزیسیون بخود گرفته اید و در جایگاه یک مدعی و مطالبه گر ایستاده اید.
ابهام اینجاست، اگر مسئولان بجای عمل به وظایف، صرفاً مطالبه گری پیشه کنند، چه کسی باید مطالبات را عملی کند؟! مضاف بر اینکه؛ در جایگاههایی مسئولیت داشته اید که اصلاح امور وظیفه شما و در حیطه اختیاراتتان بوده است.
با این اوصاف تصویری که از شما در ذهن مردم نقش بسته، فرافکنی و فرار رو به جلو با نقد به جای پاسخگویی است. علاوه بر این، مواضع محکم و متقنی درباره موضوعات مختلف ندارید و یکی به میخ میزنید و یکی به نعل، شاید بتوان شخصیت شما را مجموعهای از پاردوکسها و تناقضها تصوّر کرد.
به برخی تناقضات در مواضع شما طی سالهای اخیر اشاره میکنیم گو اینکه اگر بخواهیم تناقضات شما در همه سالهای مسئولیت تان را بگوییم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد:
۱. در سه دهه اخیر خواسته اید چهرهای منصف و عدالتخواه در اذهان شکل بدهید و پوشیه عدالت بر چهره گفتمان خود انداخته اید حال آنکه کدام مدعی عدالت، برای اجرای قانون درباره مفاسد شورا و شهرداری از ابتدا ابهام زایی کرده و در مقابل اجرای رای قطعی دادگاه سنگ اندازی میکند؟!
شما مدرس نهج البلاغه هستید و آنگونه که نشان میدهید به مبانی عدالت اسلامی آشنایید و اما در موارد مختلف از امثال آخوندی حمایت میکنید که آشکارا عدالت اسلامی را قبول نداشته و سنگ لیبرالیسم را به سینه میزند. پر واضح است شما در لفظ از عدالت سخن میگوئید، اما در عمل از مدیرانی حمایت میکنند که اساساً با این واژه بیگانه اند و اینجاست که تناقضها رخ مینمایاند. در این فقره بحث ما با شما مال و منال آخوندی نیست که بحث را تقلیل داده و بگوئید "پولهایی که آخوندی گرفته معلوم است " بحث بر سر حمایت از تفکری است که اعتقادی به مقوله عدالت ندارد.
در جلسه اخیر گفته اید؛ "متاسفانه وقتی به قدرت میرسیم به جناح خودمان میپردازیم و سایر اقشار و گروهها فراموش میشوند" لیکن مصادیق زیادی وجود دارد که ادعایتان را نقض میکند. به عنوان مثال در حادثه قطار تبریز - مشهد بجای پیگیری مطالبات مردم سمت وزیر راه و شهرسازی وقت ایستادید و تمام قد از او حمایت کردید. در موردی دیگر؛ چهار سال از طرح تحول سلامت ایراد گرفتید و آنرا بر خلاف اصول عدالت خواندید؛ با این حال باز سر بزنگاه و در جریان رای اعتماد وزرا به حمایت از قاضی زاده هاشمی پرداختید. با این وضع شایسته نیست بپرسیم از منظر شما باند بازی و ترجیح منافع حزبی بر منافع مردم چه شاخصههایی بغیر از آنچه در عمل شما دیده شده خواهد داشت؟!
گفته اید "مشکل از ساختار است"، اما توجه ندارید که این حرف کلی است و باید در جزئیات ریز شد و قضاوت کرد. شما در حوزه تخصصی خودتان، هم مدیر کل بوده اید، هم وزیر و هم عضو کمیسیون و حال نایب رئیس مجلس، اما چرا در این حوزه بخصوص که تخصص هم دارید تاکنون و بعد از سی سال نتوانسته اید ساختارها را اصلاح کنید و به بی عدالتی در این حوزه پایان دهید؟! اینجاست که نباید جای مطالبه گر و پاسخگو عوض شود.
جنابعالی در روند مذاکرات و تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی همواره حامی آن بودید و علی رغم نداشتن سواد تخصصی در این حوزه به اذعان خود، عضو کمسیون ویژه برجام در مجلس هم شدید لکن حال که برجام توسط آمریکا پاره شده و وعدههای موهوم برجامی رنگ باخته اند هیچ وقت در قبال چرایی حمایت از برجام پاسخی نداده اید و جالبتر آن است که باز این روزها به مانند تجربه حمایت از برجام گشایش امور کشور را به تصویب لوایح بین المللی گره میزنید و بی هیچ تخصصی از لایحه سی اف تی و ... حمایت میکنید و مخالفان آن را تخطئه میکنید، چه تضمینی وجود دارد که این لوایح نیز به مانند برجام هزینه یک طرفه برای ملت به بار نیاورند؟!
دیگر اینکه شما در سخنرانیهای اخیر گفته اید که هر کسی بسیجی بوده بعدها به پست و مقام رسیده است حال آنکه از ابتدای انقلاب تاکنون بسیجی جماعت همواره سنگ زیرین انقلاب بوده و دور از هیاهوی قدرت طلبی سیاسیون و البته کم نیستند کسانی که ادعای بسیجی بودن داشته اند و آن را نردبانی برای پیشرفت خود در مسیر قدرت طلبی کرده اند. بسیجیِ تراز انقلاب اسلامی حاج عباس عبداللهی است که همچنان پیکر پاکش به وطن بازنگشته است، بسیجی صادقِ انقلاب عدالت اکبری ست. بسیجی مجاهد انقلاب فرهاد نعمتی است که در اردوی جهادی و بر اثر حادثهای تلخ در مناطق محروم جان خود را فدا کرد. اینان کدام منصب و جایگاه را دارا بودند جز عشق به مردم و ولایت.
علی ایحال؛ آقای دکتر پزشکیان، تذبذب در گفتار مذموم است بدا به اینکه تذبذب و چندگانگی در عمل مشاهده گردد. این جمع آمادگی دارند از نزدیک حرفها را به شما انتقال دهند و حرفهای شما را نیز بشنوند حتی اگر گوشها آشنا به این کلمات و حرفها باشند.