برخیها هر کجا عدالت برایشان ضریب نفوذ اجتماعی داشته باشد، ورود می یابند. این خطا اگر فرد را به ورطه قبیلهگرایی یا استاندارد دوگانه نیندازد به ورطه جلوه فروشی میاندازد و همه اینها نتایج عدالتخواهی انحرافی است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- پیام مرادی*؛ هویت جریان دانشجویی آرمان خواهی است و مسئله آن هم آرمانهای عمومی است؛ آرمانهایی که عموم مردم بدون هیچ قید و شرطی آنها را قبول داشته باشند نه آرمانهای اختصاصی یک بخش از جامعه.
چه چیزهایی در این تعریف صدق میکنند؟ استقلال، پیشرفت، معنویت، آزادی، عدالت و مفاهیم این چنینی در آن صدق میکنند و در این آرمانگرایی طبیعی است که جریان دانشجویی باید یک سری اولویتبندی داشته باشد و بنظر من عدالتخواهی حداقل در شرایط کنونی در اولویت است.
وقتی ما میگوییم عدالتخواهی در اولویت است یعنی تشکل دانشجویی باید توان خود را صرف عدالتخواهی کند، اما در باب عدالتخواهی ممکن است یک سری آسیبها و انحرافاتی به وجود بیاید، یکی از این آسیبها این است که آنقدر در عدالتخواهی غرق شویم که نسبت به سایر ارزشها بیتفاوت و یا حتی متناقض عمل کنیم.
عدالتخواهی به معنای رها کردن مفهوم آزادی یا بی توجهی به مقولهی استقلال یا عدم فعالیت در حوزه کارایی اقتصادی در محور پیشرفت کشور نیست و عدالتخواهی با هیچ یک از اینها تناقض ندارد؛ بنابراین انحراف اول این است که ما با توجه به مفهوم عدالت سایر ارزشها را کنار بگذاریم.
انحراف دوم شیوهی غلط عدالت خواهی است؟ اگر عدالتخواهی در مفهوم آرمان خواهی را در تشکل دانشجویی مصداقی کنیم و یک مصداق خاص را محل فعالیت خود قرار دهیم، به نام عدالتخواهی روی یک مصداق تکیه خواهیم کرد که اطلاعات دقیقی از آن نداریم و حتی علیه عدالت نیز عمل میکنیم و متاسفانه گاهی عدالت خواهی را با جلوه فروشی و گارد اپوزوسیونی و مردم خواهی اشتباه میگیریم؛ از این رو تفکر غالب این میشود که عدالتخواهی زمانی نتیجه میدهد که برای فرد ضریب نفوذ اجتماعی داشته باشد که این خطا و انحراف است!
متاسفانه برخیها به اسم عدالتخواهی علیه عدالت عمل میکنند به گونه ای که هر کجا عدالت برایشان ضریب نفوذ اجتماعی داشته باشد ورود می یابند با این وجود این خطا اگر فرد را به ورطهی قبیلهگرایی یا استاندارد دوگانه نیندازد به ورطهی جلوه فروشی میاندازد.
سومین نکتهای که در باب عدالتخواهی و بخصوص عدالتخواهی مصداقی وجود دارد این است که وقتی در خصوص عدالتخواهی مصداقی فتح باب می کنیم باید تضمین دهیم که تمامی موارد را پوشش می دهیم و یا تضمین می کنیم که موارد نادرست در آن اتفاق نمیافتد. در هر حال وقتی فتح باب می کنیم که هرکسی به اسم عدالتخواهی یک مصداق بخصوصی را دست بگیرد چه تضمینی وجود دارد که نفر دومی تولید نشود که مصداق غلطی را دست بگیرد؟
وقتی باب می کنیم که برای عدالتخواهی سراغ مصادیق برویم، قطعا کسانی خواهند بود که به دلیل نیتهای غلط سراغ مصادیق غلط میروند و چون فضای رسانهای مستعد شده و هر نوع کار مصداقی را فریاد میزند ناگهان میبینم که به نام عدالت یک عمل کاملا نا عادلانه انجام می شود.
با این وجود چه کسی میتواند در باب عدالتخواهی به صورت مصداقی تضمین دهد که موارد اشتباه دیگری رخ نخواهد داد؟ در ایران مردم و ساختارها و حاکمان به وسیله قانون به هم مرتبط میشوند و وظایف و اختیارات هریک مشخص است؛ بنابراین وقتی ساختار رسمی را به چالش می کشیم درواقع حق همهی مردم ضایع میشود چون شکستن یا نادیده گرفتن ساختار رسمی به هر بهانهای و در هر لحظهای ضایع شدن حق عموم مردم را در پی دارد.
اهمیت موضوع در آن است که آیا من به عنوان یک تشکل دانشجویی میتوانم به همه جوانب یک موضوع اگاه شوم؟
فرض بگیرید یک پرونده مشخص و یک شخص مشخص در امر فساد وجود دارد، آیا من به عنوان یک تشکل دانشجویی تمام اطلاعات لازم برای قضاوت کردن را دارم؟ اگر بخواهم به این اطلاعات دسترسی پیدا کنیم قطعا از کارهای دیگر بازمیمانیم، موضوعات دیگر را نادیده میگیریم و از جامعه نگری دور میشویم و اگر نخواهیم اطلاعات کسب کنیم قطعا قضاوت ما میتواند غلط باشد؛ پس در هر دو صورت لزومی ندارد که تشکل دانشجویی روی یک مصداق مشخص تکیه کند و از مسائل کلان باز بماند.
فساد در کشور ما ساختارها و ریشههایی دارد و این ریشهها باید برای ما مشخص شوند، برای مثال اگر در اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی دارد اتفاقاتی میافتد مم در جایگاهی نیستیم که بخواهیم پروندههای بخصوص را قضاوت کنیم. پس عدالتخواهی را با تلاش برای کسب ضریب نفوذ اجتماعی بیشتر نباید اشتباه گرفت چون اگر به این سمت برویم دچار انحراف می شویم و کار به قبیلهگرایی، استاندارد دوگانه و محدودگرایی میانجامد و همه اینها نتایج عدالتخواهی انحرافی است.
آنچه باید به آن توجه شود در باب عدالتخواهی ذیل چارچوب عقلانیت انقلابی است و اگر این عقلانیت را بگیریم عوارضی که به آنها اشاره شد اتفاق خواهد افتاد.
*دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
در عدالت خواهی باید به سمت ریشه ها رفت .
به عنوان مثال کنکور به صورتی درآمده که فقط کسانی که به موسسه های کنکور پول می دهند می توانند قبول شوند که این امر به دلیل ضعف برنامه ریزان و یا منتفع بودن خود آنها است . به نظر من باید باید برای این موضوع فکر کرد که چطور می توان سوالاتی طرح کرد که با روشهای سخیف تست زنی قابل حل کردن نباشد . یا با استفاده از روشهای غیر کنکوری هم قابل حل باشد .
یا در حوزه جلوگیری فرار مالیاتی چرا اطلاعات حساب بانکی حریم خصوصی در نظر گرفته شده و حتی در اختیار اداره مالیات هم قرار داده نمی شود . مگر می شود بدون دسترسی به حسابهای بانکی مالیات عادلانه گرفت .
مجموعه های عدالتخواه باید مواردی از این دست را به خواست عمومی تبدیل کنند .
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
به عنوان مثال کنکور به صورتی درآمده که فقط کسانی که به موسسه های کنکور پول می دهند می توانند قبول شوند که این امر به دلیل ضعف برنامه ریزان و یا منتفع بودن خود آنها است . به نظر من باید باید برای این موضوع فکر کرد که چطور می توان سوالاتی طرح کرد که با روشهای سخیف تست زنی قابل حل کردن نباشد . یا با استفاده از روشهای غیر کنکوری هم قابل حل باشد .
یا در حوزه جلوگیری فرار مالیاتی چرا اطلاعات حساب بانکی حریم خصوصی در نظر گرفته شده و حتی در اختیار اداره مالیات هم قرار داده نمی شود . مگر می شود بدون دسترسی به حسابهای بانکی مالیات عادلانه گرفت .
مجموعه های عدالتخواه باید مواردی از این دست را به خواست عمومی تبدیل کنند .