«مردی بدون سایه» بارها در بازهی خوب و بد قرار میگیرد، اما در نهایت فیلمی معمولی است، کاملا معمولی!
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- سیدسجاد دانشی؛ شک، خیانت، خشونت و قتل چیزهایی ست که در این ایام زیاد مورد توجه فیلم سازان بوده است. همچون سریال سازان ترکیهای، که هنر و هنرمند از آنان دل چرکین است. «مردی بدون سایه» بارها در بازهی خوب و بد قرار میگیرد، اما در نهایت فیلمی معمولی است، کاملا معمولی! در مردی بدون سایه مهمانی تولدی خانوادگی را میبینیم که به دلیل اشتراک بازیگر احتمالا یاد سعادت آباد بیفتیم؛ البته اگر چند دقیقهی جانکاه و پرخشم اولیهی فیلم را تحمل کرده باشیم! با تمام این اوصاف و دیدن موضوعات غیر تازه، تیتراژ ابتدای مدعی میشود که مردی بدون سایه اقتباسی از زن پارسای عطار نیشابوری است؛ که به ظن بنده شاید اندکی بی حوصلگی صرف شده تا این قصه از میان ادبیات کهن پیدا شده و سر از سینمای کم جان بدنه در آورده است.
سایه، دختر خانوادهای ثروتمند و تک فرزند است که برای ازدواجش با علی مصفا که دانشجویی بی پول بوده است مقابل خانواده اش میایستد. پدر سایه را در فیلم نمیبینیم، او از دنیا رفته است و گوهر خیر اندیش که مادر اوست نقش کم رنگ و کوتاهی را ایفا میکند. سایهی فعال و پرجنب و جوش را لیلا حاتمی بازی میکند. همسرش از کار برکنار شده و او با پیدا کردن شغلی پر درآمد بار زندگی را به دوش میکشد و شوهرش با سختیهای نگه داری دخترش دست و پنجه نرم میکند. گویی کارگردان و نویسنده به ساختار تولید فیلم و مستند در کشور نقد داشته اند و این نکات را به سختی به ابتدای فیلم چسبانده اند، چرا که در ادامه این مطلب تاثیر خاصی روی روند فیلم نمیگذارد و فقط بااضافه کردن نقشی سعی بر گمراه کردن مخاطب برای پیدا کردن جواب معماهای گوناگون مطرح شده داخل فیلم است. مردی بدون سایه شبیه فیلمهای پلیسی و کاراگاهی است و در میانهی فیلم سوالهای زیادی طرح میکند که اتفاقا همین حربه فیلم را یک بار مصرف میکند. سایه در شرکتی خانوادگی پیشرفت میکند و برای عقد قراردادی به اسپانیا میرود. بد بینی، تعرض؛ و مردی که بدون سایه شد.