بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر با انتشار یادداشتی نوشت: متاسفانه وزارت نفت حتی نتوانسته صادرات نفت را به تمامی کشورهایی که از آمریکا معافیت دریافت کردهاند، انجام دهد.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر با انتشار یادداشتی ضمن ارائه برخی راهکارهای مقابله با تحریمهای نفتی نوشت: متاسفانه وزارت نفت حتی نتوانسته صادرات نفت را به تمامی کشورهایی که از آمریکا معافیت دریافت کرده اند، انجام دهد؛ به گونهای که میتوان گفت فروش نفت به این کشورها در وضع مطلوبی قرار ندارد.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
در طول چهل سال گذشته و بعد از به ثمر نشستن نهضت اسلامی مردم ایران در سال ۵۷ صنعت نفت و انرژی کشورمان نیز همچون سایر عرصهها حرکتی رو به جلو داشته و در این مسیر فراز و فرودهایی را نیز تجربه کرده است.
این صنعت که در گذشته و پیش از انقلاب تماما وابسته به خارج بود و برای رفع هر نیازی نگاه به بیگانگان داشت و به آنها متکی بود در طول این سالها به صنعتی تنومند و ریشه دار در داخل کشور بدل شده و امروز بسیاری از پروژههای دشوار را در این حوزه مهندسین و متخصصان داخلی برعهده دارند و بسیاری از آنها را با موفقیت انجام داده اند؛ این داخلی سازی و خودکفایی، گسترش محدوده پوشش گاز طبیعی در جای جای کشور و خودکفایی در تولید بنزین تنها بخشی از دستاوردهای انقلاب بوده اند.
در حالی که پیش از انقلاب اسلامی سیاستهای نفتی ایران با توجه به منافع کشورهای مستکبر تعیین میشد و ایران با تولید و عرضه بالای نفت نقشی مانند نقش امروزی عربستان سعودی را در آن دوران ایفا میکرد، بعد از انقلاب نگاهها به این سمت رفت که نفت این سرمایه ملی ایرانیان که مدتها به غارت رفته بود در خدمت منافع ملی و نیازهای ملت ایران قرار بگیرد.
با این حال برخی سوء تدبیرها و مدیریتهای غلط در این حوزه و عدم نگاه بلند مدت به نفت موجب شده که پیشرفتهای این صنعت در حد انتظار نباشد؛ در این سالها لازم بود تا ما به سمت کاهش صادرات نفت خام به عنوان یک ماده اولیه ارزشمند حرکت میکردیم و تلاش میشد تا نفت به سمت پالایشگاهها و پتروشیمیها هدایت شود؛ در نتیجه میتوانستیم هم ارزش افزوده بالایی حاصل کنیم و هم با تنوع محصولات پتروشیمی، ضمن رفع بسیاری از نیازهای داخلی خودمان منابع درآمدی پایداری نیز برای کشور ایجاد کنیم.
در کنار این سوء مدیریتها تحریمهای ظالمانه ایالات متحده نیز باعث سنگ اندازی در این مسیر شده است؛ تحریمهایی که با هدف فشار آوردن بر مردم و انقلاب اسلامی وضع میشوند تا ما را از ارزشها و اهداف مان دور کنند.
این عدم نگاه بلند مدت موجب شده تا فروش نفت به اصلیترین منبع درآمدی دولت در بودجه تبدیل شود و وابستگی دولت را به نفت بالا ببرد و معادلات حاکم بر کشور را به نوسانات قیمت و میزان فروش نفت پیوند دهد. همین هم عاملی شده تا آمریکا این صنعت را در نوک پیکان تحریمها قرار دهد و سختترین تحریمها را بر روی آن اعمال کند تا با کاهش درآمدهای کشور به کشور صدمه بزند.
بی شک اگر در سالهای گذشته به راهکارهای مختلف جایگزین کردن درآمدهای نفتی فکر میشد و در جهت عملی کردن شان تلاش میشد، امروز در چنین موقعیتی قرار نمیگرفتیم، راهکارهایی مانند:
۱. افزایش صادرات غیرنفتی ۲. صادرات گاز؛ که برخلاف نفت به دلیل محدود بودن کشورهای صادرکننده نه تنها تحریم پذیر نیست که امنیت هم میآورد. ۳. افزایش صادرات محصولات پتروشیمی با افزایش توان پتروشیمیها که به سبب کوچک بودن محمولهها و در عین حال ارزش افزوده بالا و عدم قابل شناسایی بودن، مشکلات نفت را ندارند. ۴. استفاده از ظرفیت پالایشگاهی و پتروشیمی در سایر کشورها با سرمایه گذاری بر روی آنها؛ و بسیاری راهکارهای دیگر که بسیار شنیده ایم؛ راهکارهایی که متاسفانه با وجود اصرار دلسوزان کشور به اجرایی شدن آنها، با بهانههای واهی و با کم کاریهای مسئولان و سیاست گذاریهای غلط اجرایی نشده اند و حتما باید در سالهای آینده در دستور کار کشور قرار بگیرند.
به هر حال امروز نفت منبع اصلی درآمد دولت است و آمریکا نیز با درک این ضعف کشور ما این عرصه حیاتی را هدف قرار داده؛ آمریکاییها برای تحریم نفت سه گلوگاه اصلی آن را تحریم کرده اند: الف-تحریم خرید نفت ایران ب-تحریمهای کشتیرانی ج-تحریمهای بانکی این سه گلوگاه که اصلیترین حوزههای معاملات نفتی هستند مورد تمرکز و رصد آمریکایی هاست و آنها در تلاش هستند تا با بستن این بسترها، امکان کسب درآمد کشور را از طریق فروش نفت کاهش دهند.
علی رغم اهمیت هر سه این قسمتها موضوع اصلی خود فروش نفت است چراکه تا زمانی که نفتی فروخته نشود کشتی نیز برای حمل و نقل لازم نخواهد بود و ارتباط بانکی نیز برای انتقال پول نیاز نمیشود.
هر چند که آمریکاییها سعی دارند این گونه نشان دهند که راهی برای عبور از تحریمها وجود ندارد در حالی که در دور قبلی تحریمها ایالات متحده نسبتا توانسته بود که کشورها را مجبور به همراهی تحریم هایش کند و کشورها و شرکتها و طرفهایی را که با ایران وارد معامله میشدند با سختترین جریمهها تنبیه سازد، اما نتوانست به اهدافش برسد و کشور را فلج کند؛ در هر حال آمریکا در این سری از تحریم در انزوا به سر میبرد و هنوز نتوانسته هیچ اجماعی را علیه کشورمان ایجاد کند به گونهای که این کشور تحریمها را به صورت یک جانبه اعمال کرده و حتی در همراه کردن متحدان اروپاییش نیز بازمانده.
هر چند با توجه به رصد آمریکاییها برای یافتن و مسدود کردن روشهای دور زدن تحریم امکان بازگو کردن دقیق و همه جانبه راههای گذر از تحریم و دور زدن آنها در رسانهها وجود ندارد، اما در ادامه به بعضی از راهکارهای کلی که در کوتاه مدت قابلیت عملیاتی دارند و توسط کارشناسان پیشنهاد شده اند اشاره میکنیم:
۱. استفاده از شرکتهای واسطه ثبت شده در خارج از کشور که فرآیندهای فروش نفت، حمل و نقل نفت و انتقال پول را آسان میکنند.
۲. استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی با استفاده از ابزارهایی، چون کنسرسیومها و بورس نفت.
۳. فروش نفت به واسطه کشورهای متحد ایران با واسطه گری مالی، سوآپ نفت و یا ترکیب کردن نفت ایران.
تجربه پیشین تحریمها نشان داده که برای هر سه گلوگاه تحرمی یعنی فروش نفت، حمل و نقل آن و بازگشت پول حاصل از فروش نفت راه حلهای شدنی بسیاری وجود دارند که البته روشن است که اجرایی کردن آنها بسیار سخت و دشوار است و به همین سبب لازم است که مسئولان اجرایی کشور هم با همتی دو چندان کار کنند و باری از دوش کشور بردارند.
با این وجود متاسفانه در بسیاری از دستگاههای اجرایی اراده لازم برای گذر از این شرایط دیده نمیشود و بسیاری از دستگاهها منتظر نشسته اند و دست روی دست گذاشته اند و منتظر اقدامات اروپاییها هستند، که البته از آنها هم همان طور که انتظار میرفت آبی گرم نشد؛ آیا بهتر نیست که مسئولان کشور به جای گره زدن سرنوشت کشور به پیشنهادات اروپایی ها، که آن هم به اینستکس حقارت آمیز انجامیده خودشان دست به کار شوند؟ آیا بهتر نبود که این فشاری که برای تصویب FATF به نهادهای مختلف و افراد مختلف در کشور وارد کرده اند را بر روی بی اثر کردن تحریمها میگذاشتند؟
هر چند وزارت نفت نمیتواند به طور شفاف به بیان مسائل پشت پرده تحریمها بپردازد، اما آمارهای جهانی از کاهش شدید فروش نفت ایران حکایت دارند موضوعی که تبعا سبب کاهش درآمدهای ارزی دولت شده؛ متاسفانه وزارت نفت حتی نتوانسته صادرات نفت را به تمامی کشورهایی که از آمریکا معافیت دریافت کرده اند انجام دهد و خرید نفت این کشورها که مجوز خرید نفت از ایران را هم دارند نیز در وضع مطلوبی قرار ندارد. صحبتهای مسئولان در وزارت نفت مبنی بر اینکه آمریکا هرگز نمیتواند صادرات نفت ایران را صفر کند حرف صحیحی است، اما به نظر باید این نکته را نیز به آنها متذکر شد که این با تلاش و اهتمام شما ممکن است. حال آنکه امروز حتی کشورهایی که میتوانند از ایران نفت بخرند و از خریداران قدیمی نفت ایران هستند هم اقدام به خرید نفت ایران نمیکنند و ما به جای این که شاهد تلاش وزارت نفت برای مشتاق کردن خریداران به خرید نفت ایران باشیم، میبینیم که وزیر نفت گلایه میکند که چرا یونان و ایتالیا از ایران نفت نمیخرند آیا پاسخ این سوال را خود آقای وزیر نباید بدهد؟
در حالی که آمریکاییها با تشکیل میز تحریم ایران در وزارت خزانه داری با کوشش خاصی به مقابله با ما برخاسته اند و با دقتی بالا حتی مورد به مورد شرکتها را از تعامل با ایران منع میکنند لازم است تا ما نیز با تشکیل نهادی بین قوهای و پویا که نگاه تخصصی به مسائل تحریم دارد و از قدرت اجرا نیز برخوردار است به مقابله با تحریمها بپردازیم؛ البته چنین نهادی، کمیتهها و شوراهایی در کشور کم نیستند، اما آنچه که اهمیت دارد خروجی کار آنهاست که باید در شرایط تحریم تصمیماتی متناسب با وضع کشور داشته باشند تا اجازه ندهند که راهکارهای بی اثر نمودن تحریمها در پیچ و تاب مراحل اداری کشور بیفتند و کارایی شان را از دست بدهند؛ باید قوای سه گانه کشور به خصوص دولت و وزارتخانه هایی، چون نفت، وزارت خارجه، وزارت اقتصاد و وزارت صمت تدابیری مناسب برای مقابله با تحریمها بیندیشند و حداکثر همکاری با یکدیگر را داشته باشند تا کشور دچار خودتحریمی نشود.
امروز دستگاه دیپلماسی ما باید فعالیتی بیش از پیش داشته باشد تا فشارها را کاهش دهد و اراده سیاسی کشورها را برای حفظ روابط اقتصادی شان با ایران حفظ کند و از سفرای کشورمان در کشورهای خارجی به عنوان بازوانی تنومند استفاده کند. اما شاهدیم که کشورمان برای ماهها در کشورهایی، چون چین و هند که از شرکای اصلی اقتصادی ایران هستند، سفیر هم نداشت.
در حالی که دکتر ظریف کنار کشیده است لازم است تا رئیس جمهور در اولین فرصت تکلیف وزارت خارجه را مشخص کند، چرا که عملکرد این وزارتخانه در شرایط تحریم تاثیر زیادی بر میزان اثرگذاری تحریمهای آمریکا نخواهد داشت و عرصه دیپلماسی کشور به هیچ وجه نباید دچار رخوت و انفعال شود.
به نظر میرسد که در شرایط فعلی بن بست واقعی را باید در پشت در اتاق مسئولان کشور جست و جو کرد جایی که محاسبات غلط و خوش خیالیها و دلبستگی به وعدههای خارجیها دلهای مسئولان را فریب داده و آنها را در انتظار کمکهای خارجیها قرار داده؛ مسئولان کشور بهتر است با استفاده از تجربه قبلی تحریمها و راهکارهای کارشناسان آستینها را بالا بزنند و با تلاش خستگی ناپذیر و کار جهادی باری از دوش مردم بردارند که اگر امروز و بعد از این همه هشدار باز هم اقدامات درخوری نشود و همچنان شاهد عملکرد ضعیف بعضی از مسئولان باشیم جز خیانت نمیتوان برداشت دیگری داشت.