به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، فیلم سینمایی «سوءتفاهم» به کارگردانی و نویسندگی احمدرضا معتمدی که این روزها در حال اکران است.
این فیلم روایت یک دستیار کارگردان (با بازی کامبیز دیرباز) است که به دختر پولداری (با بازی هانیه توسلی) قول داده او را بازیگر کند؛ دختر استعداد بازیگری ندارد، اما حاضر است برای اینکه بازی کند پول تهیه فیلم را بدهد. دختر پول فیلم را از طریق همدستی با پسر برای ربودن خودش و اخاذی از پدرش تأمین میکند و این آغاز ماجراها و معماهایی است که اتفاق میافتد…
فیلم سینمایی «سوء تفاهم» در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در بخشهای بازیگر نقش مکمل زن (هانیه توسلی)، بازیگر نقش مکمل مرد (پژمان جمشیدی)، بهترین طراحی لباس، بهترین صدابرداری و بهترین طراحی صحنه کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین شده بود. این فیلم پس از انتقادهایی که مطرح شد، برای اکران عمومی حدود ۲۰ دقیقه کوتاه شد تا روایت بهتری ارائه کند.
درباره هفتمین ساخته معتمدی با حسن خجسته از کارشناسان رسانه و عضو هیأت داوران جشنواره سی و ششم فیلم فجر گفتوگوی کوتاهی انجام دادهایم.
* «سوءتفاهم» راچطور ارزیابی میکنید؟
حدود یک سال قبل فیلم را دیدهام، حتی قبل از جشنواره فیلم فجر. اگر فیلم را تازگیها دوباره می دیدم، خیلی نکات بیشتری هم می توانستم در مورد آن بگویم. به طور کلی فیلم را خیلی دوست داشتم و پسندیدم. به نظرم این فیلم مبنای فلسفی داشت و پایه فلسفی را تبدیل به فیلم کردند و از این جهت ارزنده است. امری فلسفی را در قالب داستان مطرح کردن اهمیت زیادی دارد.
* اگر ممکن است درباره این رویکرد فلسفی بیشتر توضیح دهید.
یکی از ویژگیهای فیلم که خیلی دوستش داشتم، این بود که بیننده باید حواسش را جمع میکرد تا در هرلحظه از فیلم واقعیت را پیدا کند. در صحنههایی وقتی قصه را دنبال میکردیم، نمی توانستیم بین واقعیت و غیرواقعی بودن مسئله، تمییز قائل شویم و درآوردن این ایده اصلاً کار آسانی نیست. به نظر معتمدی خوب توانسته بود این کار را انجام دهد. این کار بدیع، جالب و نو بود و از نقاط قوت فیلم به حساب میآید. ایجاد حس تردید مخاطب را به فکر فرو میبرد و ارزش زیادی دارد. «سوءتفاهم» نقد نرمی به رفتارهای اجتماعی هم داشت؛ مثل انتظاراتی که آدمها از هم دارند یا درکی که از هم دارند و... این موضوع در لایههای مختلف فیلم قرار داشت.
* به نظرتان مخاطبان ایرانی چقدر برای چنین فیلمهایی آمادگی دارند؟
فیلم «سوءتفاهم» فیلم سختی نیست، اگرچه مبنای فلسفی دارد، اما با زبان فلسفی صحبت نکرده، بلکه زبانش داستانی است و از همین جهت فیلم برای مخاطب ایرانی سخت نیست که بگوییم حتماً باید مبانی فلسفی بداند تا با اثر ارتباط برقرار کند. هنر معتمدی دقیقا همین بود.
احمدرضا معتمدی برای تبدیل سکنجبین به شربتی گوارا از چاشنی طنز استفاده کرده و موفق بوده است؛ به قول حاج آقای قرائتی که میگوید: آیتالله جوادی آملی شیره سکنجبین میدهد، من شربت سکنجبین که همه مردم راحت استفاده کنند. به نظرم معتمدی همین کار را کرده است. او فرد بسیارمحترم و باسوادی است و امیدوارم مسیرش رو به پیشرفت باشد. من به دوستی با معتمدی افتخار میکنم.
* بازی بازیگران از نظر داوران چطور بود؟ مخصوصاً که دو بازیگر کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین بودند.
خاطرم هست که پژمان جمشیدی برای این فیلم کاندید شد و خیلی از افراد فکر میکردند او جایزه میبرد و تشویقش کردند. جمشیدی در ژانر طنز واقعا بازیگر خوبی است و در این فیلم هم از پس نقش برآمده بود. احمدرضا معتمدی توانسته بازی خوبی از او بگیرد و به این دلیل که پژمان خودش مستعد بود، توانست نقشش را خوب ارائه دهد.