صادق کرمیار نوشت: کسانی که پیش قدم شده بودند تا بودجه فیلم سینمایی «نامیرا» را تامین کنند و هشت شبانه روز ولیمه میدادند تا مرا راضی به این کار کنند، به ناگهان پا پس کشیدند و بی آن که دلیلی اعلام کنند، از این کار اعلام انصراف کردند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، صادق کرمیار نوشت: دیروز با یکی از دوستان محقق درباره عددهای مقدس گفتگو میکردیم که از ایشان پرسیدم، اعداد مقدس را کم و بیش همه میشناسیم، مانند عدد هفت که از عهد عتیق به عنوان عدد مقدس از آن نام برده شده. حالا میخواهم بدانم نقش عدد هشت در آفرینش چیست؟
ایشان که در این زمینه تحقیق کرده بود، گفت: اعداد تا هفت نشان از رویش زمینی دارند و با گذر از هفت و رسیدن به هشت زایش تازهای صورت میگیرد که این زایش ملکوتی است و سر بر آسمان دارد. در واقع عدد هشت رابط میان زمین و آسمان است. گویی رسیدن به عدد هشت کامل شدن در نشئه زمینی و بازآفرینی و نوزایی در نشئهای دیگر است.
بعد توضیح داد که اگر عدد هفت مربوط به عهد عتیق است، عدد هشت مربوط به عصر جدید است و این عدد نه تنها در کهکشانها عامل زایش دوباره است، بلکه در جامعه انسانی نیز مفهوم باروری و میلاد تازه دارد. مانند هشت سال دفاع مقدس یا هشت سال جنگ با داعش که هر دو مربوط به عصر جدید است و میتواند عامل نوزایی این جوامع باشد. با همین قیاس میتوان گفت: در فرد فرد انسانها نیز عدد هشت میتواند عامل بازآفرینی و رویش مجدد باشد؛ و ما ایرانیها چقدر خوش شانسیم که امام هشتم (ع) در کنار ماست.
بعد از این توضیح کامل این دوست محقق گفتم: برای من هم عدد هشت در طول زندگی اجتماعی و شخصیام چنین مفهومی داشته.
بعد توضیح دادم که به عنوان مثال کتاب «نامیرا» را سال ۱۳۸۰ نوشتم و هشت سال بعد از نگارش، یعنی در سال ۸۸ به چاپ رسید و میلاد دوباره یافت. یا این که چند روز پیش بعد از هشت سال تازه متوجه شدم که بنده به شکل کاملا ناگفته و نانوشته به مدت هشت سال است که در صدا و سیما و سینما و ... ممنوع الکارم.
دوست محققم تذکر داد که الف. و لام هرگز پیشوند واژه فارسی نمیشود. ولی من ضمن پوزش از این دوست نکته سنج، هیچ واژهای رساتر از این نتوانستم پیدا کنم. دوست محققم گفت: به نظرم همین بیکاری هشت ساله و بسته بودن درهای هشتگانه در هشت جهت کشور در هشت سال گذشته، شاید عاملی برای میلاد و زایش دوباره تو باشد تا دریابی تمام راهها و جهتهای هشتگانه زمین همچنان بسته است و اگر به روزنههای نوری که از آسمان بر زندگی تو میتابد نظر کنی، راههای آسمانی گشوده خواهد شد؛ و این نعمتی است که خداوند بر تو تفضل کرده بلکه قدر بدانی و سپاس بگزاری؛ و من به فکر فرو رفتم و دوباره به یاد رمان نامیرا افتادم و دیدم به شکلی کاملا اتفاقی در تاریخ ۷/۱۰/۹۷ در مصاحبه ای اعلام کردم که میخواهم «فیلم سینمایی نامیرا» را بسازم. اما درست در روز هشتم همان ماه، کسانی که پیش قدم شده بودند تا بودجه فیلم را تامین کنند و هشت شبانه روز ولیمه میدادند تا مرا راضی به این کار کنند، به ناگهان پا پس کشیدند و بی آن که دلیلی اعلام کنند، از این کار اعلام انصراف کردند.
من هم اصلا از آنان نپرسیدم که به توصیه چه کسی یا کسانی از این کار منصرف شدند. به این ترتیب، ساخت فیلم سینمایی نامیرا توسط من به کل منتفی شد و در این ماجرا به دو موضوع مهم پی بردم؛ یکی این که فهمیدم ضریب هوشی من هشت سال وقت لازم دارد تا درست عمل کند و به درک صحیحی از ماجراهای پیرامون برسد و مرا هشت سال در هشت جهت بچرخاند تا دریابد که ممنوع الکاری ناگفته و نانوشته چه مفهومی دارد.
اما ناراحتی عمیق من نه به واسطه هشت سال گذشته که به دلیل همین هشت روز گذشته است که هشت نفر از دوستان دور و نزدیک در تلگرام و اس. ام. اس و واتساپ به بنده پیام داده اند که در آستانه سال نو که داریم وارد سال ۹۸ میشویم، کمکهای خود را برای خانوادههای نیازمند به شماره کارت اعلام شده واریز بفرمایید. میدانم که هر هشت نفر این دوستان، کاملا صادقانه و دلسوزانه میخواهند به نیازمندان کمک کنند؛ و من چقدر آرزومندم که کاش میتوانستم به اندازهای که در شأن این دوستان و آن خانوادههای محترم است، کمک کنم.
ولی با شرمندگی وقتی به موبایل بانک خود مراجعه کردم و مانده حسابم را دیدم، به طور کاملا اتفاقی متوجه شدم، فقط ۸۰۰ ریال در حسابم پول رایج مملکت وجود دارد و تنها میتوانم به هر کدام از این دوستان ۸۰ ریال کمک کنم و این بزرگترین شرمندگی زندگی هشت سال گذشته من بود که حتی از شرمندگی در برابر خانواده نیز بیشتر است.
دوست محققم به من امید داد و گفت: تردید نکن که بعد از این هشت سال، زایش دوباره ما آغاز میشود و شک نکن که عدد هشت از عالم بالاست و در سال ۱۳۹۸ شاهد رویش و نوزایی و شکوفایی خواهیم بود و باز یقین داشته باش که در این سال شاهد تعادل کیهانی خواهیم بود و حضرت باری، بندگان شوربختش را به حال خویش رها نخواهد کرد! آمین یا رب العالمین!